در جشنواره فیلم امسال که بیشتر در قبضه “ خودی “ها بود، فیلمی از یک کارگردان “حزب الهی” نشان داده شد که با بی اعتنائی کا مل ارشاد سردار صفار هرندی روبرو شد. فیلمی هم با درونمایه مورد علاقه مسئولان از یک کارگردان کمدی ساز که به حزب الهی مشهور نیست به نمایش درآمد و جوایز اصلی را درو کرد.
فیلم الگو : روز سوم
کارگردان: محمد حسین لطیفی، تهیه کننده: علیرضا جلالی، نویسنده فیلمنامه: مهدی سجاده چی، مدیر فیلمبرداری: ابراهیم غفوری، تدوین کننده: کاوه حمیدی ایمانی، موسیقی متن: علیرضا کهن دیری، چهره پرداز: علی سام خواه، صدابردار: بهروزمعاونیان، صداگذار: حسین مهدوی، طراح صحنه ولباس: محسن نوروزی، جلوه های ویژه: محسن روزبهانی، مدت : 90 دقیقه، رنگی، محصول 1385، بازیگران: پوریا پورسرخ- باران کوثری- حامد بهداد- برزو ارجمند- مجید یاسر- مهدی صبائی.
خلاصه داستان: روزسوم، روایت آخرین روزهای مقاومت دربخش غربی خرمشهردرسال 1359 است. سمیره ورضا، خواهروبرادری اند که همراه سایرمردم درحال مقاومت هستند. درشرایطی سمیره درحلقه دشمن می ماند ورضا وهمرزمانش تلاش می کنند تااوراازچنگال دشمن رها کنند.
کارگردان: محمد حسین لطیفی 1341 تهران است. سریالهای او در مقام کارگردان عبارتند از: همسایه ها- سفرسبز- صاحبدلان، فیلم های سینمایی او در مقام کارگردان: عینک دودی – سرعت – خوابگاه دختران.
با یک نگاه کلی به کارنامه کاری محمد حسین لطیفی می توان دریافت که شهرتش در ساختن سر یا لهای تلویزیونی که جملگی آثار سرگرم کننده بازاری هستند، بیش ازفیلمهای سینمایی اوست که در ژانرهای مختلف کمد ی و جنائی برای مخاطب عام درست شده اند.
لطیفی این بار به سراغ سینمای جنگ رفته است وروایت مورد علاقه سرداران سپاه را ازجنگ به تصویرکشیده است. ماجرای سه روزپایانی مقاومت مردم بخش غربی خرمشهردردوران اشغال این شهرتوسط نیروهای عراقی، که در “روزسوم” منجربه آزادسازی خرمشهرشد، موضوع آخرین ساخته محمد حسین لطیفی است. فیلم بربسترحوادث این سه روز، به نقش پاسداران وزنان ومردان عادی با گویش ها وفرهنگ های مختلف درآزاد سازی خرمشهر می پردازد.
خط اصلی فیلم، داستان دختری است که درحلقه محاصره دشمن گرفتارمی شود وبرادراوو هم رزمانش سعی درآزاد کردن اوازچنگال دشمن رادارند. لطیفی با مراجعه به افراد باقیمانده ازجنگ واسناد و مدارک موجود ازآن دوران سعی کرده است تصویری مستند ازوقایع واتفاقات خرمشهردرآن سه روزرا روایت کند. وعلاوه براین استفاده ازلوکیشن های واقعی درخرمشهرازتمهیداتی بوده است که مدنظرلطیفی بوده است.
و سرانجام در این روایت دهه شصت از جنگ، تبلیغ جنگ به تمامی دیده می شود. عواملی که باعث شدند فیلم نامزد 12 جایزه شود و سرانجام بدستور مستقیم وزیر ارشاد 4 تای آن رادریافت دارد.
این فیلم الگوی مدیریت نظامی – امنیتی ارشاد برای سینمای مبلغ نظام است. در کنارآن هم اخراجی های مسعود ده نمکی بر زمینه تجلیل جنگ برای جذب مخاطب عام ساخته شده است.
دستهای خالی حاجی طالبی
کارگردان: ابولقاسم طالبی، تهیه کننده: محمد رضا تخت کشیان، نویسنده فیلمنامه: ابولقاسم طالبی، مدیرفیلمبرداری : محمد آلاد پوش، تورج منصوری، تدوینگر: نازنین مفخم، سازنده موسیقی متن: ستاراورکی، چهره پرداز: مهری شیرازی، صدابردار: عباس رستگارپور، صداگذار: علیرضا علویان، طراح صحنه ولباس: علی عابدینی، جلوه های ویژه: عباس شوقی، محصول: 1385 ، بازیگران: خسروشکیبایی – مریلا زارعی – فاطمه گودرزی- مسعود رایگان
خلاصه داستان: قصه همسرشهیدی است که می خواهد زندگی جدیدی را آغازکند، اما دخترش با او مخالفت می کند.
کارگردان: متولد 1340 اصفهان، فارغ التحصیل حقوق قضایی است. او فعالیت هنری را با نگارش قصه های کوتاه آغاز کرد و نخستین نمایشنامه اش را با نام “آن کس که نداند” دراصفهان نوشت و پس از ساختن چندین فیلم کوتاه 16 میلیمتری و ویدئویی، فعالیت درسینمای حرفه ای را ازسال 1371 بادستیارکارگردانی جواد شمقدری آغازکرد. اوصاحب امتیازومدیر مسئول هفته نامه “سینما ویدئو” است. در زمان مدیریت سردار ضرغامی بر سینمای ایران مشاور عالل او بود. فیلم های سینمایی او که به حاجی طالبی مشهور است عبارتند از: “ ویرانگر”، “ آقای رئیس جمهور”، “ نغمه”، “عروس افغان” و “کودکانه” و “ دست های خالی” که با بی اعتنائی کامل روبرو شد، هرچند در قیاس از فیلم الگو بهتر بود.
“دست های خالی” پس از “نغمه”، متناسب ترین فیلم ابولقاسم طالبی است که هم درآن پایبندی به قواعد فیلمسازی متعارف دیده می شود وهم بازتاب دیدگاه های کارگردان است. وقتی دوفیلم اول طالبی، ویران گر وآقای رئیس جمهور، با موضوع های سیاسی ومایه های حادثه ای توفیقی درجلب تماشاگران نیافت اوسعی کرد درنغمه، درعین رعایت دغدغه ها ومواضع همیشگی خود، باافزودن مایه هایی عاشقانه سعی درحرکتی هماهنگ ترباجریان متداول سینمای ایران داشته باشد، هرچند فیلم های بعدی اش که به مسایل افغانستان وعراق میپرداخت نیزطبق همان الگوی دوران اولیه فیلمسازی اش ساخته شدند. طالبی در “دستهای خالی” مانند نغمه، قصد ارائه موضوعی دینی رادرقالب مضمونی تماشاگرپسند دارد.دراین جا با داستانی مواجه هستیم که ساختاروموقعیت دراماتیک قصه ایی آشنا برای مخاطب دارد. حوریه “مریلا زارعی” دختری است که پدرش، امیرحسین “خسروشکیبایی” که سردارجنگ است به دلیل جانبازبودن سالهای زیادی است که دربیمارستان اعصاب وروان بستری است. حوریه با مریم مادرش “فاطمه گودرزی” زندگی می کند و از بستری شدن پدرش دربیمارستان اطلاعی ندارد. تااینکه ازطریق تماسهای مشکوکی که درارتباط با مادرش به وی می شود به رفتارمادرش ظنین می شود وبه تعقیب مادرش می پردازد، اما مریم متوجه دخترش می شود وازاو علت را جویا می شود ودخترکه مادررابه فساد اخلاقی متهم کرده پس ازگوش دادن صدای پدر ازضبط صوت که مادربه اوداده، به اشتباه خودپی می برد. حوریه برای دیدن پدربه بیمارستان می رود و بعد ازپیدا کردن پدرش او را به همراه مادر به خانه می آورد. مزاحم تلفنی دوباره با حوریه تماس می گیرد وازرابطه مادرش با شخصی به نام سیروس سخن می گوید. اما حوریه اعتنایی نمی کند. امیرحسین که بعلت شلوغی شهرومزاحمت های تلفنی چندباردچارتشنج شده ازدخترو همسرش می خواهد که اورا به بیمارستان بازگردانند، اما حوریه سفرشمال راپیشنهاد می کند وآنها برای استراحت به ویلایی درشمال می روند. تماسهای تلفنی همچنان ادامه دارد تاروزی که دوستان هم رزم امیرحسین برای دیدن اوبه ویلا می آیند. حوریه که ازخرید بازگشته بعلت تماس شخص مزاحم مبنی برتحویل فیلم مستهجن مادرش به رستوران می رود بین او ودختری که مزاحم نشانی اورا داده درگیری بوجود می آید ودختردراثریک اتفاق به قتل می رسد. وهمه حاضرین حوریه را بجای قاتل دستگیرمی کنند. آقای سنجر وفا “مسعود رایگان” که پدر دختر مقتول می باشد دارای عمارت بزرگ و زیبایی در کنار دریاست. هم زمان امیرحسین، دوستان حوریه به نوبت برای گرفتن رضایت به درخانه او می روند اما او رضایت نمی دهد. سرانجام امیرحسین و مریم به خانه او برای گرفتن رضایت دخترشان می آیند. آقای سنجروفا تنها شرط رضایت اش را شفاعت کردن بچه ی به کما رفته اش توسط امیرحسین ازامام حسین (ع) می داند.
امیرحسین درمانده شب را کنار دریا می گذراند. صبح روزبعد به همراه مریم به خانه او می رود امیرحسین درنزد او اظهارمی کند که با دست های خالی نتوانسته ازامام تقاضای شفاعت کند. او به همراه مریم بسمت در ویلا به راه می افتند، اما پسرکه به کما رفته بود چشم هایش را باز می کند و فیلم به پایان می رسد. درواقع طالبی با پرداختن به این مفاهیم، معناهای دیگری را هم مد نظراست بیان می کند. ونقبی به مشکلات و معضلاتی می زند که همچنان جامعه باآنها دست به گریبان است. اوارزش ها وضد ارزش هایی رابه چالش می کشد که بسیارقابل تامل است. و نمونه بارز آن خاطره تعریف کردن امیرحسین درجمع دوستان حوریه ازدوران جوانی اش و درگیری اوبا مادرش بخاطربلندی مو، درواقع کارگردان دورانی را با این خاطره به بوته نقد می کشد که مسئولین کشورباید وقت خودرا صرف پرداختن به امورمهم تری درباره کشور می کردند، نه اینکه به فکربرچیدن موی بلند جوانان باشند. نقدهایی ازاین دست رامی توان به کرات درفیلم مشاهده کرد. نمونه دیگرآن سکانسی است که می خواهند حوریه رااززندان به سمت دادگاه انتقال دهند. اوچادرمشکی برسرش نکرده و سرباز از او می خواهد که چادر مخصوص زندانیان رابرسرکند، اما حوریه نمی پذیرد. درواقع کارگردان بانشان دادن این صحنه معنا وارزشی راکه ازپوشش چادردرجامعه جا افتاده نقد می کند وچادری که ازمنظراو عفاف وحجاب است دریکی ازبدترین مکانهای اجتماع یعنی زندان برسرانواع مجرمین مورد استفاده قرارمی گیرد وهیچ تفاوتی بین این آدمها وآدمهای بیرون نمی باشد. ریتم وضربآهنگ فیلم متناسب با فیلمنامه وباتوجه به دکوپاژخوب طالبی روان ومنطقی درآمده وهمین امرباعث همراهی مخاطب بااثرمی شود. دربخش بازیگری، “خسروشکیبایی” و “مریلا زارعی” به خوبی نقش خودرا ایفا کرده اند. خصوصا زارعی وسکانس تاثیرگذاربازی اودرجشن تولد اتاق ملاقات زندان با پدرومادرش. درمجموع “دستهای خالی” کاری قابل تامل ومنسجم در کارنامه فیلمسازی طالبی است. وبهترین فیلم اودرکارنامه فیلمسازی اش می باشد.