جلال یعقوبی
در حالی که بحران کنفرانس برلین به اوج خود میرسید، بعدازظهر روز پنجشنبه اول اردیبهشت 79، آیت الله خامنه ای، رهبر ایران در اجتماع گروهی از هواداران خود انتقادات شدیدی علیه مطبوعات مطرح کرد. البته او چندی پیش از آن در روز تاسوعا و در خطبه های نماز جمعه تهران، زمینه این حرفها را فراهم کرده بود. چنانچه روزنامه جمهوری اسلامی در تحلیلی از اظهارات وی در آن زمان نوشت: “سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در خطبه های نماز جمعه تهران در روز تاسوعای حسینی، مورد توجه ویژهی نیروهای سیاسی و عناصر فعال در صحنه قرار گرفته است. ایشان، در یک تحلیل جامع و کامل، به بررسی شرایط امروز کشور پرداختند و نکاتی را خاطرنشان ساختند که طرح آن از سوی ایشان، از مدتها پیش انتظار می رفت. حتی برخی از دلسوزان انقلاب احساس نگرانی میکردند که چرا رهبری در این قبیل موارد، موضع گیری صریح و آشکاری نمیکنند و به بلاتکلیفی و سردرگمی کسانیکه از مشاهده حوادث روزمره دچار حیرت شده اند، خاتمه نمی دهند.”
“نیروهای مخلص و فداکار انقلاب که با دلواپسی شاهد گستاخی روزافزون برخی عناصر، ناراحت بودهاند. گهگاه این سؤال را با خود و در جمع عناصر زجرکشیده انقلاب و جنگ تحمیلی مطرح میکردند که چرا رهبری در این زمینه ها سخن قاطع و روشنی را مطرح نمیکنند و آیا سکوت ایشان به منزله رضایت از روند حوادث جاری در کشور است؟ متن کلام هوشمندانه رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران ثابت کرد که ایشان هم از این روند تأسف بار، ناراضی هستند. به همین جهت، بیانات رهبر معظم انقلاب در روز تاسوعای حسینی را بایستی به این حساب بگذاریم که حجت بر رهبری تمام شده و ایشان برای حضور جدی در این صحنه و «نقش آفرینی مستقیم» در روند تحولات جاری کشور احساس تکلیف کرده اند و حتی این تمامی سخن و کلام ایشان نیست و به همین جهت وعده داده اند که در فرصت های مناسب دیگری در مقولات مرتبط با این مسائل، با مردم باز هم سخن خواهند گفت.” [روزنامه جمهوری اسلامی – سیام فروردین 1379] این سخن جمهوری اسلامی که انتظار بنیادگرایان از رهبر ایران را مطرح میکرد علاوه بر آنکه افزایش قدرت و گستاخی طبقه جدید را نشان میداد از برنامههای آینده نیز سحن میگفت.
روز پنجشنبه، اول اردیبهشت نیز، رهبر ایران در سخنان خود اعلام کرد که برخی از مطبوعات به پایگاههای دشمن تبدیل شدهاند و آنچه را که اهتمام برخی از مطبوعات به تشویش افکار عمومی، ایجاد اختلاف و بدبینی در مردم و خوانندگان نسبت به نظام مینامید محکوم نمود و گفت: “گویا 10 تا 15 روزنامه، از یک مرکز هدایت میشوند، از تیترهای شبیه به هم در قضایای مختلف استفاده میکنند که هر کس به آنها نگاه کند، تصور خواهد کرد که در این کشور همه چیز از دست رفته است. آنها روح امید را در جوانان می میرانند، روح اعتماد به مسئولین را در آحاد مردم تضعیف میکنند و نهادهای اصلی کشور را مورد اهانت قرار می دهند.”!
وی از روش مطبوعات مزبور به عنوان «شارلاتانیزم مطبوعاتی» یاد کرده و افزود: “در دنیایی که روزنامه نگاری آنها، مدل برخی از روزنامههای ما محسوب میشود، به قانون اساسی و مجلس قانونگذاری حمله نمیکنند و در قبال یک قانون هوچیگری نمیشود، اما این دسته از مطبوعات ما از صاحبان اصلی این روش ها هم قدم جلوتر گذاشتهاند، قانون اساسی و سیاست های اصلی کشور را مورد اهانت قرار میدهند، قضایای کوچکی را درشت نمایی میکنند و در هر حادثهای که واقع میشود، فضای کشور را از تهمت و افترا پر می سازند.” البته وی توجه نداشت که اتفاقا در تمام کشورهایی که “روزنامه نگاری آنها، مدل برخی از روزنامههای ما محسوب میشود” نه تنها نهادهای اصلی کشور و قانون اساسی بلکه حتی اعتقادات مردم نیز با شدیدترین انتقادها مواجه است و اصولا آزادی مطبوعات جز این چیزی نیست و اگر قرار باشد از قانون اساسی و نهادهای قانونگذاری و مسئولین انقاد نشود ژس از چه چیزی میتوان تانتقاد کرد. رهبر فرزانه ایران البته به این نکات توجهی نداشت!
آیتالله خامنه ای در ادامه سخنان خود، متهم کردن بسیج، سپاه و روحانیت از سوی برخی روزنامه ها را برملاکننده انگیزه های باطنی آنها دانسته و گفت: “من می دانم که در بسیاری از مطبوعات، عناصر خوب و مؤمنی در میان قلم بهدستان و اداره کنندگان آنها وجود دارند اما در لابلای همین ها اثر انگشت عبداللهبن ابیها را می بینیم که کارشان تفرقه افکنی، ایجاد اختلاف، تشنج آفرینی، تشویش افکار عمومی و یأس پراکنی است. آنها، عناصر وابسته به دشمن و مرید دشمن را چهره سازی میکنند و میکوشند عناصر مؤمن، دلسوز و مفید را از نظرها بیاندازند هر چند که این کارها به جایی نخواهد رسید و خدای متعال آنها را رسوا می کند.”
رهبر ایران سپس در اظهاراتی عجیب مدعی شد که رئیس جمهوری نیز از وضعیت مطبوعات کشور ناراضی است و از تلاش خاتمی برای هدایت و نصیحت این دسته از مطبوعات سخن گفت! و با بعید دانستن تأثیر این نصیحتها افزود: “به مسئولان دولتی بارها تذکر دادهام و بطور جدی از آنها خواستهام که جلوی این وضعیت را بگیرند. این کار محدود کردن مطبوعات و جلوگیری از انتقال آزاد اطلاعات نیست، انتقال سالم اطلاعات مورد تأیید ماست و معنای این کار جلوگیری از نفوذ دشمن و به ثمر رسیدن توطئه تبلیغاتی اوست. این دسته از مطبوعات پیوسته درصدد قداست شکنی از مسائل اساسی اسلام هستند، مباحث اسلامی را زیر سؤال می برند و نه با بیان منطقی بلکه با روش های بسیار غلط، انقلاب را مورد حمله قرار می دهند.”
رهبر ایران البته اضافه کرد: “من قویاً توصیه می کنم که مبادا بر خلاف قانون و به خاطر طرفداری از رهبری، هیچ اقدامی انجام بگیرد. من به هیچ وجه اجازه چنین کاری را نمی دهم و شما باید مراقب نفوذی های دشمن برای ایجاد اغتشاش و درگیری باشید.” [روزنامه رسالت – سوم اردیبهشت 1379]