مهدی کوچک زاده، از جمله وکیل الدوله هایی است که در مجلس هفتم و هشتم، بی چون و چرا از دولت نهم حمایت کرده اند. او که زمانی اصلا خبری از انقلاب نداشت و دور و بر فعالین انقلابی نمی رفت، امروز تلویحا از معتقدین به تداوم انقلاب است و مدام در حال جنگ در قامت یک انقلابی! علیه ضد انقلابیون است. مهدی کوچک زاده که با چفیه دور گردنش شناخته می شود، روز یکشنبه 20 بهمن ماه در گفت و گو با ایرنا، با اشاره به اینکه احمدی نژاد تنها نامزد اصولگرایان است، گفت: “با توجه به عملکرد دولت احمدی نژاد و میزان رضایت مندی مردم، تاکنون او به عنوان تنها نامزد اصولگرایان مطرح است.“
مهدی کوچک زاده با اشاره به اینکه حضور هیچ یک از نامزدهای اصلاح طلب در تصمیم گیری های اصولگرایان تاثیری ندارد، تاکید کرد: “مهم نیست چه کسی از سوی اصلاح طلبان نامزد می شود، در هر صورت این موضوع در جریان تصمیم گیری اصولگرایان تاثیری ندارد.“
نماینده تهران در مجلس، اظهار داشت: به اجماع رسیدن اصلاح طلبان بعید است، چون ذات رویه آنان مبتنی بر زور و قدرت طلبی است. آنان هیچ گاه نمی توانند به اتحاد و وحدت برسند و امکان رسیدن به اجماع برای کل مجموعه اصلاح طلبان دور از ذهن است. هنوز هم حضور میرحسین موسوی در انتخابات را دور از ذهن می دانم و فکر میکنم اصلاح طلبان با طرح حضور وی می خواستند نامزدی خاتمی را قطعی کنند. مطمئن هستم موسوی بازی این افراد را نمیخورد و در انتخابات شرکت نمیکند.”
ساعاتی نگذشته بود که خاتمی در ساعت 20 همان شب در مجمع روحانیون مبارز، خبر قطعی بودن نامزدی اش را عنوان کرد، روزی نگذشته بود که خبر آمد میرحسین موسوی هم برای انتخابات آماده است و از آن سو در اردوگاه اصولگرایان نیز، از باهنر به عنوان کاندیدای سایه نام برده شد. این سه مورد به علاوه دیگر کاندیداهای بالقوه اصلاح طلب و اصولگرا که با حضور خاتمی خواب شان برهم خورده، نشان می دهد تا چه اندازه تحلیل کوچک زاده با اوضاع سیاسی-اجتماعی ایران قرابت دارد.
مهدی [سعید] کوچک زاده کیست؟
مهدی کوچک زاده سال 1337 در تهران و در خانواده ای متمول متولد شد. نام اش گرچه مهدی بود، اما سعید نیز خوانده می شد. وی دوران کودکی و جوانی خود را در خیابان ایران گذرانده، خیابانی که اغلب سیاستمداران تهرانی حامی احمدی نژاد از آنجا برخاسته اند. خانواده اش بازاری است و گرچه مذهبی سنتی بودند، اما مهدی در جوانی مانند آنان نبود. وی در سال 1355 در رشته آبیاری دانشکده کشاورزی در دانشگاه پهلوی شیراز پذیرفته شد. پیش از ورود به دانشگاه فعالیت سیاسی نداشت و جزو فعالین مذهبی هم نبود.
کوچک زاده پس از ورود به دانشگاه نیز، از فعالیت های سیاسی پرهیز می کرد و بیشتر تمایلاتی چون جوانان معمول و به دور از هیاهوی انقلاب دوران خود را داشت و مانند اکثر انقلابیون دیرآمده طرفدار دولت نهم در روزهای انقلاب، بیشتر سرشان به چیزهای دیگری جز سیاست گرم بود. اما با شدت گرفتن فعالیت های سیاسی- مذهبی دانشجویان دانشگاه شیراز توسط دانشجویانی از جمله محسن کدیور، سیف الله داد، سیدابراهیم نبوی، عطاء الله مهاجرانی و مصطفی معین، وی با راهنمایی و هدایت یکی از فعالین سیاسی وقت دانشگاه در فاصله چند ماهی مانده به انقلاب، جذب جنبش دانشجویی و انقلابی علیه رژیم پهلوی شد. اگرچه تا مدتها بعد از انقلاب هم سیاست را چندان جدی نمی گرفت. اما در هر حال مهدی کوچک زاده به تدریج رویه زندگی پیشین را ترک کرد و جزو فعالین انقلابی شد.
او در همان دوران در کلاس های عقیدتی- سیاسی محسن کدیور که تا مدتی پس از تعطیلی دانشگاه شیراز توسط دانشجویان مسلمان انقلابی جریان داشت، شرکت کرد. وی در فروردین سال 1359 به سپاه پاسداران پیوست و در جنگ شرکت کرد و تا ابتدای سال 61 در سپاه مشغول به کار بود. از سال 61 تا 63 در خدمت جهاد سازندگی استان فارس بود، و پس از آن به بخش مهندسی جهاد سازندگی منتقل شد. در همین سال وی دوباره به دانشگاه بازگشت و در سال 64 کارشناسی آبیاری را از دانشگاه تهران اخذ کرد.
در همان سال، مسئول کمیته امور آب جهاد سازندگی استان کردستان شد و ضمن مشارکت در طراحی و اجرای طرحهای آفند و پدافندی آب در دوران جنگ، جانشینی مسئول امور آب قرارگاه کربلا در عملیاتهای کربلای 4 [ستاد کربلا] را بر عهده گرفت. وی تا زمان مجروحیت در همین شغل انجام وظیفه کرد. اواخر اسفند 65، از ناحیه پا مجروح شد و یک پای خود را تقریبا از دست داد.
مهدی کوچک زاده در خصوص مسئولیتش در دوران جنگ و نحوه مجروحیت اش می گوید: “من در عملیات کربلای 5 مسئول کمیته آب قرارگاه کربلای 5 بودم، بخش عمده وظیفه کربلای 5 مهندسی آب هایی بود که در منطقه پخش شده بود، یک روز صبح با یک دوستی که الآن معاون دانشگاه تهران است [آقای دکتر امید] با هم در منطقه بودیم، یک سنگری هم داشتیم که کوتاه بود و فقط نشسته می شد داخل برویم. به فاصله 200 الی 300 متری ما یک سنگر بزرگ زده بودند که مستحکم بود، یک گلوله 120 آمد روی آن ولی سوراخ نشد، این را یادم است. موقع نماز و غذا می رفتیم در آن سنگر و در بقیه اوقات می رفتیم در سنگرهای خودمان.
آن روز صبح ما آمدیم برویم وضو بگیریم و برویم سنگر بزرگ، خیلی هم آتش می آمد، کنار کانال ماهی بود، تا می آمدیم برویم، یک گلوله می آمد دوباره برمی گشتیم به سنگر، یکی از رفقایی که حالا متأسفانه منتظری چی هم شده است، جانشین قرار گاه بود، این به من به کنایه گفت: عمو تا کی می خواهی بایستی؟ این جنگ قرارست تا 20 سال طول بکشد! [امام گفته بود اگر این جنگ تا 20 سال هم طول بکشد ما هستیم] همه خنده شان گرفت و ما هم خجالت کشیدیم و راه افتادیم رفتیم، بالاخره وضو گرفتیم و نماز خواندیم.
بعد از نماز آقای امید شروع کرد به زیارت عاشورا خواندن، کار هم داشتیم، گفتم پاشو برویم سر کار، این هم همین جوری که زیارت عاشورا می خواند، گفت برو من می آیم، من یک تندی به او کردم گفتم حالا زیارت عاشورا خواندنش گرفته، همین طور که از آن سنگر به طرف سنگر خودمان می آمدم، یک مقداری نان و پنیر و کره برداشتم. به طرف سنگر خودمان آمدم، یک گلوله کاتیوشا آمد و رفت زیر پای من، استخوان لگن کاملاً درآمد، پایم برعکس شد، موجش اینطوری کرد، کاتیوشا هیچ ترکشی ندارد ولی موجش سر را حتی از بدن می تواند جدا کند، بستگی دارد در چه حالتی باشید، من روی خاکریز که راه می رفتم، توی خاکریز زیر پای من رفت موجش من را پرت کرد هوا، کاتیوشا یک پره های آلومینیومی دارد که یکی اش در رانم رفت، بعد افتادم.
همین که در هوا بودم یاد تندی ای که به رفیقم کردم، افتادم. گفتم خدایا غلط کردم. در این فکر بودم که الآن شهید می شوم. خیلی درد داشتم. 20 الی 30 دقیقه افتاده بودم، تکان نمی توانستم بخورم. می خواستم برگردم طرف سنگر، نمی توانستم تا اینکه دیدم “امید” دارد می آید، این هم نمی فهمید ما مجروح شده ایم. گفت چرا اینجا نشسته ای، برو داخل سنگر، اینجا آتش می آید. یکدفعه جلو آمد و دید و آمبولانس صدا کردند و ما را بردند. 6 ماه بستری بودم.“
پس از سپری کردن دوره نقاهت یک ساله، با حمایت جهاد سازندگی و افرادی همچون مهندس زنگنه [وزیر جهاد از سال 67 تا 68] و سعیدی کیا [وزیر جهاد دولت هاشمی رفسنجانی]، در سال 66 برای ادامه تحصیل به هلند اعزام شد. کوچک زاده در موسسه بین المللی هیدرولیک و محیط زیست، IHE، دلفت، در کشور هلند مشغول به گذراندن دوره کارشناسی ارشد هیدرولیک شد. وی در سال 68 کارشناسی ارشد هیدرولیک خود را از این موسسه کسب و به ایران بازگشت. از سال 68 به عضویت هیئت علمی مرکز آموزش عالی امام خمینی وابسته به وزارت جهاد سازندگی در آمد و مسئول توسعه و تجهیز مراکز آموزش عالی وزارت جهاد سازندگی شد.
این فعالیت سه سال به طول انجامید و همزمان با تصدی سعیدی کیا [وزیر فعلی مسکن دولت آرمانگرای نهم] بر این وزارتخانه بود. وی از سال 71 به عنوان مربی و از سال 76 تاکنون در سمت استادیار دانشگاه تربیت مدرس مشغول به تدریس بوده است. کوچک زاده همچنین در سال 76 مدرک دکترای خود را در رشته آبیاری از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرد. وی در فاصله این سال ها تا اولین حضور در انتخابات مجلس اغلب به فعالیت های دانشگاهی مشغول بود. کوچک زاده متاهل است و حاصل این ازدواج سه فرزند دختر است، یکی از دخترانش عروس حسین مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت اول خاتمی است.
… و کوچک ها و کوچک زاده سیاسی شد
در سال 82 کوچک زاده با حمایت ائتلاف اصولگرایان علی الخصوص موتلفه و آبادگران، پای به عرصه رقابت های سیاسی گذاشت و کاندیدای نمایندگی مجلس شد. او با حمایت اصولگرایان توانست به مجلس هفتم راه یافته و در کمیسیون اصل نود مشغول به کار شد. وی در این باره می گوید: “[ورود به کمیسیون اصل نود] انتخاب خودم هم بود، هم نبود! من به واسطه روحیات و تجاربی که دارم یا کمیسیون امنیت را می پسندیدم یا اصل 90 را. برای دو گزینه دیگر هم آمادگی داشتم. چون دانشگاهی هستم، کمیسیون آموزش و تحقیقات و چون رشته ام آب است، کمیسیون کشاورزی هم می توانستم بروم. توافقی جمعی بر کمیسیون اصل 90 شد.”
او همچنین در باره الگویش در کار علی الخصوص مجلس و کمیسیون اصل نود می گوید: “من یک الگویی از زمان جنگ در ذهنم مانده است. یک بنده خدایی بوشهری بود. شهید هم شد. این محافظ حاکم شرع شیراز آقای بروجرودی بود. بعد ما گاهی می رفتیم، پیش حاج آقا صحبت می کردیم. این یکدفعه در را باز می کرد مثلاً می گفت: “حاجی ما بهت نگفتم این کار را نکن؟” البته حاضر بود برای حاج آقا جان هم بدهد اما رودربایستی هم نداشت. اگر می دید چیزی غلط است، می گفت! من از این خوشم می آمد و تلاش می کنم مقداری مثل او شوم.”
هرچند تا پیش از آن نیز وی با جریان سیاسی چپ کشور میانه ای نداشت، اما هیچ کس از شدت تندروی کوچک زاده باخبر نبود. او درباره فعالین رسمی و سیاسی جناح چپ معتقد است که آن ها منفعت طلبند. کوچک زاده که خود مواضع سیاسی اش بارها تغییر کرده است، همچنین درباره نمایندگان متحصن مجلس ششم که قصد داشتند در انتخابات هشتمین دور مجلس در سال 86 شرکت کنند، گفته بود: “حداقل دو ویژگی در این آقایان هست که این ویژگی ها موجب موضع گیریهای متناقض میشود. یکی اینکه تصمیمات این آقایان منفعت محور است و آنها بر اساس تامین منفعت خود تصمیم می گیرند. یک روز این منفعت در مخالفت و ضدیت با حاکمیت در جمهوری اسلامی تامین میشود و روز دیگر در لوای فریبکارانه حمایت از ارکان نظام و شرکت فعالانه در انتخابات.
ویژگی دوم این است که لااقل بخشی از این ها دانسته و بخشی هم ندانسته آلت دست و بازیچه قدرت های بینالمللی هستند، قدرت هایی که نظام مقدس جمهوری اسلامی، سلطه جهانی آن ها را به خطر انداخته و برخی از این افراد بازی خورده و دانسته این قدرتها هستند و برخی هم نوکر بی جیره و مواجب و ندانسته هستند. برای همین هم یک روز بحث خروج از حاکمیت و تقابل با آن از راه هایی مثل استعفا از نمایندگی مجلس و تحصن در مجلس را مطرح میکنند و روز دیگر بحث شرکت گسترده و فعال در انتخابات را حتی توسط کسانی که می دانند رد صلاحیت خواهند شد، مطرح می کنند، برای اینکه یک معضل و چالشی برای نظام ایجاد کنند.” به نظر می رسید خواب کوچک زاده به دلیل احتمال رقابت با کاندیداهای اصلاح طلب، به هم خورد، چرا که در پایان افزوده بود: “کسانی که بحث هایی چون استعفا و شعار خروج از حاکمیت میدادند و در مجلس تحصن میکردند، امروز داوطلب دو آتشه و پرو پا قرص نمایندگی در مجلس می شوند. طبیعتا این تعارضها به دلیل منفعت طلبی است.”
با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد وی بطور جدی از دولت وی حمایت کرد. او معتقد بود “عدالت گرایی” مهمترین ویژگی دولت نهم است و دولت آرمانگرای نهم زمینه را برای حکومت جهانی اسلام آماده خواهد کرد. [!] او همچنین از حامیان طرح زیر سئوال بردن هولوکاست بود و در مجلس تا می توانست از آن دفاع کرد، تا جایی که اواخر سال 85 یک بار در خصوص همین مسئله میان او و اکبر اعلمی نماینده مردم تبریز در مجلس هفتم دعوایی در گرفت. کوچک زاده، احمدی نژاد را سیاستمداری “فهمیده” می داند و در خصوص دولت نهم می گوید که آمده تا کاخ نشینی را براندازد؛ “وقتی احمدی نژاد شبانه روزی کار می کند، زحمت می کشد می خواهد با چهره رفاه طلب مدیران که در این سال ها ترسیم شده است مبارزه کند. من نماینده خجالت می کشم وقتی با رئیس جمهور مسافرت خارج از کشور می روم و حق ماموریت می گیرم. وقتی احمدی نژاد از این پول ها نمی گیرد، معاونانش نمی گیرند.”
کوچک زاده در سال 84 به دلیل حمایت های بی چون و چرایش از سوی نشریات تلویحا ملقب به “وکیل الدوله” شد. اقدامی که هرچند عکس العملی آنی نداشت، اما در سال 85، در رویارویی با خبرنگاران خود را نشان داد. کوچک زاده خبرنگاران را “زنازاده” خواند و وقتی نمایندگان دیگر چون دکتر افروغ از وی خواستند، تا حرفش را پس بگیرد، او بر “زنازاده بودن” خبرنگاران تاکید کرد. [!] سخنانی که از دید علیخانی نماینده مردم قزوین در مجلس وقت، “حد” داشت. خود وی اما با اعتقاد به این موضوع که اقدامات علیه وی توطئه برنامه ریزی شده بوده اند، می گوید: “ماجرا از این جا شروع شد که یک روز، روزنامه شرق نوشت در حالیکه ناطق پیش از دستور داشت به طرفداری از آقای هاشمی صحبت می کرد، کوچک زاده به سمت ناطق رفت، ابوطالب جلوی او را گرفت و افروغ هم به اعتراض از مجلس خارج شد. یعنی سه دروغ پشت سر هم گفته شده بود.”
کوچک زاده در ادامه پس از اشاره به این موضوع که قرار بود توسط نماینده ای به نام میرزا کوچکی مهدی هاشمی از این دروغ ها مطلع شده، همچنین در نطق پیش از دستور به روزنامه شرق تذکری داده شود، می افزاید: “وقتی از صحن علنی مجلس بیرون آمدم یک خبرنگاری از روزنامه آفتاب یزد آمد جلو که با من مصاحبه کند. گفتم من دیگر با شما مصاحبه نمی کنم.[اصلاً من خطم را از این جا با آن ها جدا کردم] گفتم من یقین دارم شماها دروغ می نویسید و چیزی که اصلاً نبوده را می نویسید وای به روزی که ما یک چیزی هم بگوییم. گفت که من نبودم و این بوده. [خبرنگار روزنامه شرق را به من نشان داد] خبرنگار شرق چون رویش به من نبود از پشت به او گفتم: آقا من بودم که می خواستم ناطق را بزنم؟ با کمال پررویی گفت: بله، خود تویی! گفتم: خودت دیدی؟ گفت: بله! من هم گفتم پناه بر خدا! برو خودت را اصلاح کن. بعد از برگشتن از نماز، خبرنگارها ریختند سرم که چرا خبرنگار شرق را زدی و فحش دادی؟ و دیگر از کنترل ما خارج بود.” البته 14 نفر از خبرنگاران مجلس همصدا شهادت می دادند که وی هم به خبرنگار شرق حمله برده و هم در مقابل حمایت دیگر خبرنگاران از خبرنگار مذکور آنها را آماج توهین قرار داده است.
”وکیل الدوله” در انتخابات 86
در انتخابات مجلس هشتم در سال 86، وی تحت حمایت ائتلاف آبادگران به حمایت مالی سردار محصولی، و جبهه متحد اصولگرایان قرار گرفت و توانست در دور دوم به عنوان نماینده بیست و سومین منتخب از سوی مردم تهران [با نزدیک به 310.000 رای] به مجلس هشتم راه یابد. پس از ورود به مجلس او نظرات گوناگون و عجیب دیگری ابراز کرد، که تاکنون صدای خودی ها را نیز در آورده است. او معتقد است؛ “امروز در جامعه ما دعوای کفر و ایمان است، دعوای انقلابی و ضدانقلابی مطرح است. دعوای ایمان و بی ایمانی مطرح است. منطق دین ستیزی در این 30 سال خوب یاد گرفته چم و خم کار را، خوب یاد گرفته از چه راه هایی می تواند تا بیخ خیمه حکومت نفوذ کند طوری که به قول مقام معظم رهبری “از داخل خیمه نظام به دشمن چراغ سبز نشان دهد” اگر صحبت های آقا را پیگیری کنید حتی کدهایی هم می دهند مثلامی گویند همین هایی که تحصن می کنند، دنبال حمایت بیگانه اند، شعار جدایی دین و سیاست را می دهند.”
کوچک زاده، در مهر سال 85، پس از جنجال خبری ایجاد شده به دلیل انتشار نامه موافقت آیت الله خمینی با پایان جنگ از سوی دفتر آیت الله رفسنجانی گفته بود: “اینکه شخصیت های نظام، اسناد طبقه بندی شده نظام را که در اختیار دارند به دلخواه و در مجادلات سیاسی منتشر کنند به هیچ وجه پذیرفته نیست و باید برای مردم روشن شود که دفتر هاشمی رفسنجانی کیست و با چه صلاحیتی نامه طبقه بندی شده نظام را منتشر میکند.” با وجود وضع معیشیتی بد مردم و بروز بحران اقتصادی به دلیل اقدامات اشتباه دولت نهم به اعتقاد اغلب اصولگرایان، وی تابستان امسال گفته بود: “با وجود فشار های خارجی و تحریم های بین المللی و همچنین تاثیرات منفی عملکرد دولت های گذشته، عملکرد اقتصادی دولت احمدی نژاد در 3 سال گذشته بسیار خوب و قابل دفاع بوده است.”
او درباره دولت نهم با تاکید می گوید: “اگر دولت های قبل مدعی هر 9 روز یک بحران بودند، این دولت هر روز با 9 توطئه مواجه است. ما می دانیم با وام ها و تسهیلاتی که در دولت های قبل به دوستان شان داده شد امروز چه کارهایی می شود.” اما درباره دولت اصلاحات می گوید: “در دولت اصلاحات آبروی نظام به بهانه کشف قتل های زنجیره یی به باد رفت و در پرونده هسته یی نیز آن طور که مد نظر مقام معظم رهبری بود، عمل نشد.” اما شطح معروف وی، اوایل اردیبهشت سال جاری در سراسر رسانه ها تیتر یک شد؛ “من به وکیل الدوله بودن افتخار می کنم.”
او چندی پیش درباره انتخابات آتی ریاست جمهوری و احتمال حضور میرحسین موسوی و نامزدی اش از سوی اصلاح طلبان گفت: “میرحسین موسوی آدم حسابی است. دولت میرحسین، دولت مقاومت در برابر دشمن است. دولت طرفدار اسلام بوده. در دوران اصلاحات در برابر دشمن عقب نشینی شد. در دوره اصلاحات به پایه های اسلام صدمه وارد شد. ایشان چه ربطی به اصلاح طلبان دارد. یکی از ویژگی های آدم حسابی این است که دارای عقل است و کاری که نباید بکند را انجام نمی دهد. آقای میرحسین موسوی آدم محترمی هست. آدم عاقلی است. آدم عاقل کاری را که نباید بکند، انجام نمی دهد.[منظور کوچک زاده شرکت موسوی در عرصه رقابت سیاسی انتخابات ریاست جمهوری است.]“
کوچک زاده همچنین سید محمدخاتمی را ناصادق خوانده، از نظر وی اما صداقت اولین شرط انقلابی بودن است؛ “من سال 76 به خاتمی رأی دادم اما بعد پی بردم که اشتباه کردم؛ به من میگفتند اشتباه تو این است که فقط به عقل خودت تکیه میکنی و بهتر است که به راه و اندیشههای حضرت امام تمسک دقیق و بیشتری پیدا کنی و از آن زمان به دنبال صحیفه نور رفتم و جملاتی را استخراج کردم. آقای خاتمی پس از آن جریانات از آغاجری دفاع کرد و ما علیرغم اخلاق خوب آقای خاتمی، به صداقتش شک کردیم.“
وی همچنین در آخرین اظهار نظر خود، با اشاره به گفتمان خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: “گفتمان خاتمی را میتوان از روی علاقه مندی های هوادارانش تشخیص داد و اگرچه در این گفتمان مردم در اصل خیلی مورد توجه و عنایت هستند، اما کمترین توجه واقعی به هویت فرهنگی این مردم و محور اصلی آن یعنی اسلام؛ ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل صورت گرفته است.”
راه نجات سیاستمداران از نگاه کوچک زاده
اما کوچک زاده فرمولی نیز برای زندگی سعادتمند سیاسیون دارد؛ “راه نجات ساده زیستی و تعهد و پایبندی به راه امام است. من خودم تجربه کرده ام هنگامی که ساده زندگی می کنی فعالیت های دیگرت نیز خدایی می شود. روحیات بچه های انقلاب همه این طور بود. روزه می گرفتند. سختی می چشیدند. از وقتی این فرهنگ از ما گرفته شد کارها مطلوبیت خود را از دست می دهد. گفتمش خالی است شهر از عاشقان این جانمان، مرد راهی کو هوای کوی یاران بایدش. متاسفانه برخی مان سبیل هایمان چرب شده است. اگر از همان اول خودمان را به ساده زیستی عادت دادیم اگر مدیریتمان بر سادگی بنا نهاده شد آن وقت است که کارها پیش می رود. به قول امام اگر ساده زیست بودید آن وقت است که توانایی و ایستادگی جلوی استکبار را خواهید داشت.”
تحقیقات و پژوهش علمی
کوچک زاده در سال 1371 به عنوان مربی به عضویت هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران در آمد و از همان سال تا سال 1376 ضمن تحصیل در مقطع دکترای رشته آبیاری، در سمت مسئول آزمایشگاه هیدرولیک و جانشین مدیر گروه آبیاری دانشگاه تربیت مدرس، مشغول به کار بود. وی همچنین از سال 1375 تا 1377 در مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری وزارت کشاورزی، مجری طرح “مدل عددی توام هیدرولیک جریان سطحی و زیرزمینی در طرحهای پخش” بود.
وی از سال 1376 در محیط دانشگاهی ارتقا یافت و با عنوان استادیار در هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ابقا شد، که تاکنون نیز همکاری او با دانشگاه تربیت مدرس ادامه دارد.
کوچک زاده از سال 71 تاکنون، برای دانشجویان مقطع کارشناسی، دروس: مکانیک سیالات، اصول و روشهای آبیاری، اصول طراحی شبکه های آبیاری و زهکشی و برنامه نویسی کامپیوتر؛ برای دانشجویان کارشناسی ارشد، دروس: جریان در محیط های متخلخل، محاسبات عددی، روشهای کامپیوتری در علوم آب، آبیاری سطحی، آبیاری بارانی، هیدرولوژی پیشرفته، هیدرولیک آبهای زیرزمینی، برنامه نویسی کامپیوتر، زبان تخصصی و سمینار؛ و برای دانشجویان مقطع دکترا نیز دروس: هیدرولیک آبیاری سطحی، موضوعات پیشرفته در فیزیک خاک و سمینار را تدریس کرده است. کوچک زاده در سال 81 از سوی دانشگاه تربیت مدرس به عنوان مجری طرح تحقیقاتی “بررسی روشهای کاهش خسارات و کنترل سیلاب در دشت سیلاخور استان لرستان” مشغول به کار بود که 3 سال به طول انجامید.
او تاکنون در تهیه بیش از 10 مقاله علمی در زمینه های نظیر علم خاک و آب، آبیاری و زهکشی و منابع آب و خاک همکاری داشته، استاد راهنمای 15 دانشجوی کارشناسی ارشد و استاد مشاور دو رساله مقطع دکترا همچنین استاد راهنمای درس سمینار 7 دانشجوی دکترا و 16 دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد بوده است. همچنین چهار جزوه درسی برای دوره های کارشناسی ارشد و دکترای “آبیاری- زهکشی و تأسیسات آبیاری” با عناوین؛ آبیاری سطحی، جریان در محیطهای متخلخل، محاسبات عددی و هیدرولیک آبیاری سطحی تهیه کرده است.
کوچک زاده به زبان انگلیسی مسلط و با زبان عربی آشنایی دارد. او همچنین مسلط به برنامه های تخصصی و کامپیوتری نظیر زبان نویسی BASIC و FORTRAN است. کوچک زاده در سال 74 جایزه و لوح تقدیر دانشجوی نمونه کل کشور در گروه کشاورزی در مقطع دکتری را کسب کرد. او همچنین در سال های 74، 75 و 76 به عنوان دانشجوی نمونه در چهار، پنج و ششمین مجمع دانشجویان و طلاب ممتاز بسیجی، شاهد و ایثارگر کشور و در مقطع دکتری، جایزة و لوح تقدیر دریافت کرده است. وی آخرین جایزه و لوح تقدیر خود را در سال 76به عنوان دانشجوی نمونه مقطع دکتری دانشگاه تربیت مدرس در سال تحصیلی 76-1375، دریافت کرده است.
سوابق تحصیلی
کارشناسی؛ دانشگاه شیراز و دانشگاه تهران، دانشکده کشاورزی، گروه آبیاری 1355 تا 1364
کارشناسی ارشد؛ موسسه بین المللی هیدرولیک و محیط زیست، IHE، دلفت، هلند، 1366 الی 1368
دکتری؛ دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده کشاورزی، گروه آبیاری، 1371 الی 1376
مسؤولیت های اجرایی
عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی/ از سال 1359 تا 61
عضو جهاد سازندگی استان فارس/ از سال 1361 تا 63
مسئول کمیته امور آب جهاد سازندگی استان کردستان و همکار کمیته آب ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی [ستاد کربلا]/ از سال 1364 تا 1366
عضو هیئت علمی مرکز آموزش عالی امام خمینی وابسته به وزارت جهاد سازندگی/ از سال 1368 تا 71
مسئول توسعه و تجهیز مراکز آموزش عالی وزارت جهاد سازندگی/ از سال 1368 تا 71
مسئول آزمایشگاه هیدرولیک و جانشین مدیر گروه آبیاری دانشگاه تربیت مدرس/ از سال 1371 تا 76
عضو ستاد اجرایی طرحهای ملی دانشگاه تربیت مدرس/ 1375 تا 76
عضو هیئت علمی [مربی از 71 تا 76 – استادیار از 76 به بعد] گروه آبیاری، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس/ از سال 1371 تاکنون
نماینده مجلس هفتم/ از سال 82 تا 86
نماینده مجلس هشتم/ از سال 86 تا کنون