دانشجوی آمریکایی در زندان بدنام اوین در تهران

نویسنده

ashamomeni808.jpg

ماری مالوین، کیوان بیوکی

عشا مومنی، دانشجوی آمریکایی که به ایران رفته بود، بازداشت شد و به این دلیل مبارزه برای حقوق زنان، در سلول ‏انفرادی بند 209 زندان بدنام اوین، زندانی شد.‏

دوستانش که از زمانی که دستگیر شده است از او بی خبرند، می ترسند که او را شکنجه کرده باشند. ماموران اطلاعاتی ‏کامپیوتر و فیلم هایش را ضبط کرده اند و به او اجازه داده نشده است که با اعضای خانواده یا وکیلش، دیدار کند.‏

بازداشت وی به این دلیل بود که رئیس جمهور تندرو ایران، محمود احمدی نژاد، دستور سرکوب کمپین یک میلیون ‏امضا را صادر کرد. هدف این کمپین مبارزه برای بدست آوردن حقوق برابر در کشوری است که با زنان بعنوان ‏شهروند درجه دو رفتار می شود.‏

مومنی، 28 ساله، متولد آمریکا است اما در ایران بزرگ شده و دو ماه پیش برای کار بر روی پروژه دانشگاهی اش که ‏مستندی درباره فمینیست های ایرانی است، به ایران بازگشت. این فیلم بخشی از پایان نامه اش برای اخذ مدرک دانشگاه ‏ایالتی کالیفرنیا در نورتریج، بود.‏

ایجاد کمپین برای جمع آوری یک میلیون امضا و ارائه آن به مجلس ایران، باعث عصبانیت حکومت ایران شده است که ‏در حال حاضر از سقوط قیمت نفت، نرخ بالای بیکاری و تورم عاجز شده است.‏

فعالیت های مومنی در مدت دو ماه اقامتش در ایران، بی ضرر بوده است. او برای تهیه بروشور های کمپین به خانه ‏دوستان کمپینی اش رفته و با آنها مصاحبه کرده است.‏

اعضای کمپین از ترس بازداشت شدن به جرم “اختلال در امنیت ملی”، در پارک ها با زنان ملاقات می کنند و بروشور ‏ها را در اختیارشان می گذراند و درباره قوانین تبعیض آمیز از جمله قانونی که طبق آن شهادت زن نصف یک مرد ‏اعتبار دارد یا حق حضانت فرزندان که بطور اتوماتیک در اختیار مرد قرار می گیرد، توضیح می دهند.‏

مومنی متولد لس انجلس است و در اوایل دهه 80 به همراه خانواده اش به ایران بازگشت و به گفته دوستانش او اصلا ‏اهل تندروی نیست و علایقش بیشتر به هنر است تا سیاست.‏

زندگی او از پنج سال پیش که با مردی بازدواج کرد، دچار تغییر شد که به گفته رضا مومنی، پدر عشا، این مرد یک ‏میهن پرست افراطی و پر از مشکلات عاطفی بود. عشا بعد از طلاق به کالیفرنیا بازگشت تا فوق لیسانسش را بگیرد. به ‏نظر می رسد که این تجربه او را متقاعد کرد که یک فمینیست فعال شود و او کارش را با شعبه کالیفرنیای کمپین یک ‏میلیون امضا، آغاز کرد. ‏

ماه گذشته پلیس او را در حال رانندگی در بزرگراه مدرس، یکی از بزرگراه های اصلی شمال به جنوب تهران، به دلیل ‏سبقت غیر مجاز متوقف کرد. او قصد داشت دو روز بعد از آن تهران را ترک کند. عشا، در حالی که اتومبیل را به کنار ‏بزرگراه هدایت می کرد و بسیار نگران شده بود، با پروین اردلان، یکی از موسسین کمپین زنان ایران تماس گرفت. ‏

اردلان گفت: “عشا داشت با من صحبت می کرد که به او گفته شد ماشین را نگه دارد و از من می پرسید که چکار باید ‏بکند. وقتی 20 دقیقه بعد با او تماس گرفتم، موبایلش خاموش بود.” بعد از گرفتن چند تماس، اردلان بدترین خبر را تایید ‏کرد.او گفت: “همان روز، به من گفته شد که خانه عشا مورد جستجو قرار گرفته است و مدارک و کامپوترش را ضبط ‏کرده اند. آنها به من گفتند که عشا را به بند 209 زندان اوین برده اند. به او اجازه داده اند فقط یک تماش تلفنی بگیرد که ‏او با پدرش تماس می گیرد. پدرش گفته است که عشا بسیار هراسان بود.“‏

اردلان هفته گذشته به خبرنگار ساندی تایمز که در خانه اش با او مصاحبه کرده بود اعلام کرد: “ما با وچود سرکوب ‏ها به کارمان ادامه می دهیم. مدت هاست که با ترس نخوابیده ام، ترسی ندارم. این جنبش هرگز متوقف نخواهد شد ‏هرگز. ممکن است روند آن مدتی کند شود اما ما هرگز متوقف نخواهیم شد.“‏

اوایل سال جاری، پروین اردلان و سه زن دیگر از اعضای کمپین، به شش ماه حبس تعلیقی محکوم شد. پنجاه عضو ‏دیگر هم قبلا زندانی شده بودند. سال گذشته، زمانی که اردلان به دلیل دست آوردهای قابل تقدیرش، برنده جایزه اولاف ‏پالمه شد، به دلیل ممنوعیت خروج نتوانست جایزه اش را شخصا بگیرد.‏

سازمان دیده بان حقوق بشر، بازداشت مومنی را محکوم کرده است. سازمان اعلام کرده است که عشا با خطر شکنجه و ‏بدرفتاری مواجه است. زندانیانی که به بند 209 که توسط وزارت اطلاعات اداره می شود، رفته اند، صحبت از سلول ‏انفرادی، بازجویی و شکنجه می کنند. زهرا کاظمی، عکاس کانادایی بعد از ضرب و شتم، در آنجا کشته شد.‏

دوستان و خانواده مومنی کمپینی برای آزادی او به راه انداحته اند. هری هلنبرند، معاون دانشگاهی که عشا در آن ‏مشغول به تحصیل است، گفت: “او به دو دنیا متعلق است و قصد داشت تا این دو دنیا را به هم نزدیک کند شاید ساده ‏انگارانه باشد اما انگار بارها شده است که دنیا به خاطر وجود کسانی مثل عشا، بهتر شده است.“‏

منبع: ساندی تایمز 2 نوامبر‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


‎ ‎

‏ ‏

‎ ‎


‎ ‎

‏ ‏

‏ ‏