آقا! قبول نیست، این اصولگرایان تقلب می کنند. هر راه حلی که اپوزیسیون حکومت ایران پیشنهاد می کند، اول در ایران ممنوع می شود، بعدا با استفاده از وجود آزادی در کشورهای دیگر اسلامی یا نسبتا اسلامی به عنوان راه حلی برای مقاومت در مقابل حکومت ها یا سرنگونی حکومت ها یا تغییر آنها انتخاب می شود. این محسن سازگارا بعد از کلی فکر کردن ودود چراغ و گازوئیل و نفت و گاز خوردن، به این نتیجه رسید که راه حل مشکل ایران، رفراندوم است. حکومت جمهوری اسلامی هم نه تنها هر رفراندومی را در هر جای ایران به هر دلیل ممنوع کرد، بلکه طرفداران این رفراندوم را هم کاری کرد که همگی رفتند لای دست سازگارا به آمریکا، بعدا حکومت جمهوری اسلامی کشف کرد که راه حل مشکل فلسطین همین است. مدتی بعد اکبر گنجی پیشنهاد کرد که نافرمانی مدنی به عنوان راهی برای مقابله با حکومت در ایران در پیش گرفته شود، حالا در لبنان دو روز است که نافرمانی مدنی در بیروت و علیه دولت فواد سینیوره آغاز شده است. پیش بینی می شود با پیشنهاد انتخابات آزاد در ایران، بزودی جمهوری اسلامی طرفدار انتخابات آزاد در مصر شود و با طرح موضوع انقلاب نارنجی توسط برخی از نیروهای ناراضی، احتمالا جمهوری اسلامی یک انقلاب نارنجی در افغانستان راه بیندازد.
نتیجه گیری اخلاقی: زندگی خوب است، منتهی برای همسایه.
ائتلاف شکن ها
داستان انتخابات از این به بعد بیخ پیدا می کند. مطمئنم موارد زیر را در روزهای آینده شاهد خواهیم بود.
1) گروهی از کسانی که دست شان زیر سنگ قوه قضائیه است و قرار است نظرات داهیانه و اندیشمندانه صادر کنند، از یک طرف و از طرف دیگر کسانی که همیشه خودشان عامل دعواهای درونی اصلاح طلبان بودند، شروع می کنند به زدن زیر آب لیست ائتلاف و این نکته را مطرح می کنند که لیست دوم و سوم اصلاح طلبان نیز باید در رای گیری تبلیغ شود و در نتیجه رای ها را به نفع جناح راست و محافظه کاران می شکنند.
2) به محض اینکه از داخل کشور یکی دو نفر مثل عباس عبدی و ابراهیم اصغرزاده و دکتر خوش تیپ و بانوی ارجمند، اعلام کنند که انتخابات فایده ندارد، محافظه کاران این نظرات تحریمی را بزرگ می کنند و زیرآب لیست ائتلاف را می زنند و از طرف دیگر تلویزیون های این وری هم که کلی دردسرهای مالی دارند و دوستانی که هوس سفر دوباره اسرائیل را کرده اند می زنند به کانال تحریم و دوباره می شود همان داستان که در سه انتخابات قبلی افتاد. یعنی دوباره شورای شهر می افتد دست احمدی نژاد و در این حالت دیگر براحتی نمی توان هیچ تغییری را در یکی دو سال دیگر انجام داد.
3) اصلاح طلبان و نیروهای میانه رو باید شدیدا در این روزها به فکر رسانه های تبلیغی برای این دو انتخابات باشند، الآن مشکل اصلی انتخابات عقب ماندگی رسانه ای اصلاح طلبان و نیروهای میانه رو با رسانه ملی که در انحصار محافظه کاران قرار دارد، است. اگر این عقب ماندگی جبران نشود ممکن است بازی انتخابات به نتیجه خیلی مطلوبی نرسد. به نظر من حتی اگر همان تلویزیون هما را با یک خط و ربط درست راه بیندازند، مفید است.
….. و چند نکته دیگر
انجمن ناراضیان بزن به چپ بپیچ به راست
لیست ابراهیم اصغرزاده، مردی برای تمام فصول انتخاباتی منتشر شد. این لیست معروف به لیست « انجمن ناراضیان بزن به چپ بپیچ به راست» فعلا در حال انتشار است. راههای زیر برای توجه امت شهیدپرور به این لیست پیشنهاد می شود:
اول: قابلمه به دست، قاشق به دست، اصغرزاده با پای برهنه بیفتد جلو و همه جیغ بزنند، ما نون می خوایم یالله، قالیباف بره بالا
دوم: ملت ناراضی لیست را بگیرند دست شان و هرکدام یک جوراب پاره بزنند سر یک چوب و نافرمانی مناسب مدنی کنند، روز انتخابات هم بروند توی خانه، جیش. بوس. لالا.
دود دود دودود دود خاکستری
فعلا همه منتظرند از این اردوگاه اساقفه و کشایش( جمع اسقف و کشیش) اصولگرایان یک دودی صادر شود، حالا می خواهد سفید باشد یا خاکستری. فعلا محمود قدم خیر، صدا و بوی مربوطه را تولید کرده، اما هنوز معلوم نیست گاز صادره چه رنگی است.
وزیر علوم یا دبیر دبیرستان؟
من فکر می کنم این زاهدی( وزیر علوم فعلی و عضو سابق ستاد دیه استان کرمان) را بگذاریم دبیر یک دبیرستان بشود، قول می دهد خیلی از بچه ها نمره ریاضی شان خوب بشود. یک مقداری در حق این مادرمرده ظلم شده است، وگرنه می توانست دبیر خوبی باشد، حالا وزیر بدی است. در اخبار آمد که « دانشجویان پلی تکنیک مانع حضور زاهدی در کلاس درس این دانشگاه شدند.» از دانشجویان عزیز درخواست می شود به همین کار ادامه دهند.
عقبه و جلوی طرف
انتخابات گذشته هم بامزه بود. یادم افتاد به تبلیغات انتخاباتی سوسولگرایان به نفع قالیباف. این موجود مورد نظر اعلام کرده که : « عقبه من در اصولگرایان است.» منتهی به نظر می رسد که جلوی طرف در سوسولگرایان است. البته اگر هنوز همان جا مانده باشد.
مثلت بوم، تق، توق!
من فکر می کنم این هیلاری دو سه شب قبل با قابلمه ای چیزی محکم زده توی سر کلینتون، وگرنه سابقه نداشت چنین اظهارات عنیفی کند. بیل کلینتون مورد نظر گفت: « ایران و سوریه به عراق کمک کنند.» آگاهان اعلام کردند که همین حالا هم ایران و سوریه دارند به عراق کمک می کنند، فقط کمی که دقت کنید هر روز صبح صدای کمک شان در عراق می پیچد. کارشناسان پیشنهاد کردند که بهترین روش کمک ایران و سوریه به عراق موارد زیر است:
اول: ایران مرزش را با عراق تغییر دهد و با عربستان هم مرز شود.
دوم: ایران قول بدهد تا یک سال هیچ کمکی و رابطه ای با عراق نداشته باشد.
سوم: بشار اسد هم فراموش کند که عراق همسایه این کشور است.
چهارم: کلینتون هم از این به بعد وقتی دید هیلاری دارد با قابلمه طرفش می آید زود فرار کند و برود بیرون خانه.
جدا از همه اینها فکر می کنم این داستان هلال شیعی با این سفر حکیم به آمریکا برای دیدار با بوش و نافرمانی مدنی دو سه روز اخیر لبنان که احتمالا موجش عراق را هم می گیرد، به جای خوبی نمی رسد. می گوئید نه، سه روز منتظر بمانید.
ابن سینا و ابوریحان بیرونی عرب بودند؟
مسابقات دوحه آغاز شد و در همان آغاز مسابقه قطری ها با اعلام اسامی بزرگان خودشان در تاریخ مانند ابوریحان البیرونی و ابن سینا و لابد الونصر فارابی و غیره، برای خودشان کلی تاریخ تولید کردند. نکته جالب اینکه همه این تجاوزات تاریخی جلوی چشم برادر غیور و رئیس جمهور کشورمان که همراه با خانواده برای سفر تفریحی به دوحه رفته است، رخ داد. یکی از خبرنگاران از احمدی نژاد پرسید: آیا شما اعتراضی به اینکه گفته شده ابن سینا و ابوریحان بیرونی عرب بودند و ایرانی نبودند، ندارید؟ وی در پاسخ اعلام داشت: اینها که گفتید چه کسانی هستند؟