اوضاع اردوگاه اصولگرایان خوب نیست

نویسنده

amirmohebbian450.jpg

مازیار رادمنش

امیر محبیان با اشاره به محوریت بیش از پیش «محمد خاتمی» رئیس جمهورسابق در میان اصلاح‌طلبان و بازسازی درونی این جریان برای شرکت در انتخابات مجلس هشتم، گفت: “متاسفانه اخبار خوبی از اردوگاه اصولگرایی در این رابطه به گوش نمی‌رسد و هنوز مکانیسمی برای ایجاد وحدت یا حداقل اتحاد، در میان اصولگرایان به وجود نیامده است.”

امیر محبیان کیست؟

نام امیر محبیان در میان نیروهای سیاسی کشور نامی آشناست. آنان که اندکی او را می شناسند، وی را یکی از تئوریسین های راست یا روشنفکری برخورده در اردوگاه اصولگرایان می دانند و آنان که او را بهتر می شناسند، وی را یکی از نظریه پردازان و سیاستمداران میانه روی محافظه کاران می دانند.

امیر محبیان متولد 1342است. وی در خانواده ای غیرمذهبی متولد شده و در دانشگاه تهران با کسانی مانند علیرضا رجایی همکلاس بوده است. مدرک تحصیلی دانشجوی دکترای دوره دکتری فلسفه ذکر شده است. در مورد امیر محبیان گفته های زیادی وجود دارد. گفته می شود که محبیان وب سایت «دریچه» را که به عنوان یک وب سایت محافظه کار به کار افشای اصلاح طلبان مشغول بود، اداره می کرده و گفته می شود که وی یکی از اداره کنندگان «آریا نیوز» است. محبیان یک وبلاگ خوان حرفه ای است و تقریبا در محافل هنری و فرهنگی و سیاسی همیشه حضور دارد. وی دوستان زیادی در میان روشنفکران کلیه جناح ها و اصلاح طلبان دارد. مدتی قبل به گفته خبرگزاری مهر محبیان تصمیم گرفت گزیده ای از سه هزار مقاله خود را در کتابی منتشر کند. موضوع مقالات محبیان این موارد بود: ریشه های ظهور دوم خرداد، بررسی و نقد جریان تاریخ معاصر ایران و رویدادهای دوران معاصر و انقلاب اسلامی. ظتهرا وی در اداره ماهنامه ای به نام « فاطر» نیز دخالت داشته.

امیر محبیان و روزنامه رسالت

امیر محبیان یکی از اعضای شورای سردبیری روزنامه رسالت است. در عکس سیاه و سفیدی که موجود است و در تاریخ 17 اردیبهشت 1365 عکاسی شده است، پنج عضو سردبیری در کنار آیت الله خامنه ای به چشم می خورند. این افراد شامل محمد کاظم انبارلوئی، مرتضی نبوی، حبیب الله عسگراولادی و علی اکبرپرورش است. موسسین روزنامه رسالت آیت الله راستی کاشانی، عسگراولادی و مرتضی نبوی بودند. مرتضی نبوی در مورد دغدغه روزنامه رسالت گفته است: “دغدغه اصلی روزنامه رسالت تفکر حکومتی است.” امیر محبیان تا پیش از دوم خرداد 76 تنها به عنوان نویسنده تئوریک رسالت شناخته شده بود. او در کنار کسانی مانند بیژن مقدم و اکبر نبوی از بچه مسلمانهای میانه روی جناح راست بود که رسالت را به عنوان پایگاهی معتدل برای اندیشه و گفته و نوشته خود انتخاب کرده بودند. در روزنامه رسالت میان اکبر نبوی، محبیان، بیژن مقدم و گبرلو(خبرنگار سینمایی) روزنامه که طبعی معتدل و زبانی نو داشتند، با کسانی چون کاظم انبارلوئی، محمود فرشیدی و مرتضی نبوی تفاوت اساسی وجود داشت. اکبر نبوی درباره سینما می نوشت و بعدا از رسالت جدا شد و شاید بکلی از سیاست فاصله گرفت، تا آنجا که حتی دوستان گذشته مشکلات مالی نشریه سینمایی اش را هم حاضر نبودند حل کنند. بیژن مقدم صورت ظاهر را نگه داشت، اما رفیق بچه های هنرمند بود. گبرلو هم اخیرا از سوی ده نمکی متهم شد که بچه قرتی شده است و دیگر آن خبرنگار خشن و تندروی رسالتی نیست. در این میان محبیان با یک جمله وصف می شد: “همان که با شلوار لی روزنامه رسالت می رود.” در روزنامه رسالت ستون امیر محبیان وجه تئوریک و معقول داشت. با سر رسیدن دوم خرداد، امیر محبیان به تدریج از شدت فلسفی ستونش کاست و سوخت سیاسی آن را زیاد کرد. در روزهای تند و تیز انتخابات مجلس ششم در پائیز سال 1378، هنوز چند ماهی از همسفری پاریس وی با خبرنگاران اصلاح طلبی که همراه خاتمی به پایتخت فرانسه رفته بودند، نمی گذشت که تئوری « تور قانون» را برای اصلاح طلبان نوشت.

تئوری « تور قانون»

تئوری «تور قانون» می گفت که حال که اصلاح طلبان از موضع قانونی وارد شده اند، جناح محافظه کار باید با تمام ابزارهای قانونی اش وارد شود و برای آنان تور قانون را پهن کند. چندی پس از نوشتن این مقاله پر سروصدا بود که برخوردهای قوه قضائیه برای تعطیل روزنامه های اصلاح طلبان و دستگیری و ایجاد فشار مداوم بر آنان آغاز شد. وی در گفتگو با روزنامه اعتماد چنین گفته بود که “چون قوه قضائیه مستقل است و احتمالا برای توقیف مطبوعات دلیلی داشته است و وجود قانون بد بهتر از بی قانونی است، بنابراین توقیف مطبوعات می تواند یک اقدام قانونی باشد. با این وجود می گوید قوه قضائیه باید اغماض بیشتری می کرد نه اینکه جناح منتقد به قصد تخریب با خاتمی برخورد کند.”(نقل به مضمون) وی در همان زمان گفته بود: “من قبول ندارم که صدا و سیما در اختیار جناح ماست.” وی که جناح محافظه کار را جناح منتقد دولت می نامید، در مصاحبه با شهرام رفیع زاده و روزبه میر ابراهیمی گفت: “جناح منتقد دولت، جناح کارشکنی نبوده است. بلکه در یک روند دموکراتیک ضمن نقد قدرت رقیب سیاسی از ابزارهای مشروعش برای اثبات ناکارآمدی یا ناتوانی دوم خرداد در حد قانونی استفاده کرد.” امیر محبیان گفت: “ما قوه قضائیه را بخشی از جناح خودمان نمی شناسیم.” او گفت: “من رسما نوشتم و نظرم را پیشنهاد کردم که اگر رد صلاحیت بکنند شدیدا به ضرر ماست. چون باعث می شود آنها در افکار عمومی مظلوم نمایی کنند و این به ضرر ماست. اقدامات قوه قضائیه و شورای نگهبان بیش از آنچه به نفع ما باشد به ضرر ما و به نفع طرف مقابل است. نمونه اش همین انتخابات شورا که وقتی شورای نگهبان نبود ما پیروز شدیم.”


روزهای « گویا» دات کام

امیر محبیان همواره تلاش می کرد تا چهره یک روشنفکر اصولگرا را بازی کند. در طول سالهای اصلاحات، او تنها کسی از نویسندگان معروف اصولگرا بود که جای مشخصی در وب سایت « گویا نیوز» داشت. بعدها وقتی با نشریه صبح درگیر شد، آنان به او اتهام نفاق زدندو گفتند که امیر محبیان به عنوان سخنران در جلسات انصار حزب الله شرکت می کند، اما در بیرون چنان چهره ای به خود می گیرد گوئی که از مخالفان تندروی و خشونت است. صببح نوشت امیر محبیان راضی نبوده نامش به عنوان سخنران جلسه انصار حزب الله اعلام شود…

نظریه « بازگشت به نقطه صفر»

وقتی 35 روزنامه و نشریه اصلاح طلب در سال 1379 تعطیل شد و روزنامه نگاران زیر چکش قوه قضائیه قرار گرفتند، همزمان با طرح شدن موضوع نیروهای ملی مذهبی، امیر محبیان مقاله ای با عنوان «بازگشت به نقطه صفر» نوشت. در این مقاله وی می گفت که اکنون که اصلاح طلبان زیر فشار قرار دارند، باید آنان را تا مرز صفر پیش برد. به فاصله کمی از این نوشته، قوه قضائیه 22 تن از نیروهای ملی مذهبی را دستگیر کرده بود. امیر محبیان بعدها در مصاحبه ای اعلام کرد که منظورش از نقطه صفر، نابودی کامل نبوده است. وی گفت: “به‌ هر حال‌ زمانی‌ که‌ من‌ از رساندن‌ به‌ نقطه‌ صفر سخن‌ می‌گفتم‌ نقطه‌ صفر را نقطه‌ مرز می‌دانستم‌ در حالیکه‌ اصلا چنین‌ برداشتی‌ صورت‌ نپذیرفت‌. آن‌ هم‌ در حالیکه‌ نقطه‌ صفر دقیقا نقطه‌ مرزی‌ است‌. در واقع‌ مرزی‌ است‌ برای‌ جلوتر آمدن‌ و یا عقب‌تر رفتن‌. نقطه‌ صفر مرز شناخته‌ شده‌، مطلوب‌ و قانونی‌ است‌. وقتی‌ من‌ مطرح‌ کردم‌ بازگشت‌ به‌ نقطه‌ صفر یعنی‌ رساندن‌ به‌ منطقه‌ مرزی‌، دلایل‌ مختلفی‌ داشت‌…. من‌ از آن‌ مطلع‌ نیستم‌. من‌ این‌ را مطرح‌ کردم‌. اما طرح‌ این‌ مقارن‌ شد با یک‌ اقدام‌ قضایی‌ و بسیاری‌ گمان‌ کردند این‌ توجیه‌ یا توصیف‌ یا تجویز و یا توصیف‌ یک‌ عمل‌ قضایی‌ بوده‌ است‌. در حالی‌ که‌ در زمان‌ نوشتن‌ آن‌ مطلب‌ هیچ‌ کدام‌ از اینها در ذهن‌ من‌ نبود، بلکه‌ من‌ تنها یک‌ تحلیل‌ سیاسی‌ ارایه‌ کردم‌…” محبیان در مورد اصلاح طلبان می گوید: “اصلاح طلبان چهره ما را در جامعه مخدوش کردند. و از سوی دیگر عملکرد برخی دستگاههای حکومتی را به ما الصاق کردند، مثل قوه قضائیه.”

تئوری « وفاق ملی»

پس از دستگیری و آزادی نیروهای ملی مذهبی، در سال 1380، وقتی ابراهیم یزدی برای یک سال از ایران رفت و پس از یک سال اقامت در آمریکا بازگشت، امیر محبیان تئوری «وفاق ملی» را مطرح کرد. در این تئوری مخاطب وی دکتر ابراهیم یزدی و نیروهای ملی مذهبی بودند. محبیان در این مورد گفته است: “اینجا بود که‌ من‌ لازم‌ دیدم‌ آن‌ مقاله‌ را بنویسم‌ خب‌ بالطبع‌ شرایطی‌ هم‌ پیش‌ آمد که‌ منجر به‌ ایجاد فضای‌ نرم‌ و لطیفی‌ شد. یکی‌ از این‌ شرایط‌ درگذشت‌ دکتر سحابی‌ و نامه‌ رهبر به‌ خانواده‌ وی‌ بود که‌ خیلی‌ نامه‌ قوی‌ و محکمی‌ بود نسبت‌ به‌ کسانی‌ که‌ انتقاد شدیدی‌ به‌ حکومت‌ داشتند. یا بازگشت‌ آقای‌ یزدی‌ و عدم‌ دستگیری‌ وی‌ با توجه‌ به‌ صدور حکم‌ جلب‌ آقای‌ یزدی‌. خیلی‌ چیزهای‌ دیگر هم‌ بود، اینها همه‌ نشاندهنده‌ این‌ بود که‌ نظام‌ کینه‌ از کسی‌ ندارد و نمی‌خواهد جریانی‌ را نابود کند، اما باطبع‌ یکسری‌ شاخص‌های‌ قانونی‌ برای‌ خود داشت‌. همان‌ زمان‌ من‌ آن‌ مطلب‌ را در مورد وفاق‌ ملی‌ نوشتم‌ و سه‌ شرط‌ برای‌ جریان‌ ملی‌ مذهبی‌ متصور شدم‌. اول‌ آنکه‌ تکلیف‌ و موضع‌ خود را روشن‌ کنند…. دومین‌ نکته‌ مساله‌ اپوزیسیون‌ بود…. اما نکته‌ سوم‌ آنکه‌ آنها به‌ قرائتی‌ از ولایت‌ فقیه‌ دست‌ پیدا کنند که‌ قابل‌ دفاع‌ باشد.”

محبیان و انتخابات احمدی نژاد

امیر محبیان نیز مانند دیگر اصولگرایان در انتخابات تیر 84 سرگرم ایجاد شرایط مناسب برای پیروزی اصولگرایان در انتخابات بود. محبیان در 29 دی 83 در جلسه هفتگی حزب موتلفه اسلامی قم شرکت کرد و چنین گفت: “دغدغه‌ای که هم‌اکنون در بین دوستان ارزشی و اصولگرا وجود دارد این است که احتمال این‌که در انتخابات پیروز می‌شوند باعث غرور آنها شود و از مسیر طبیعی خارج شوند.” محبیان پیش بینی کرد: “احتمال است که انتخابات به مرحله‌ دوم کشیده شود و رییس‌جمهوری با رای پایین انتخاب شود، پس باید در دور اول رییس‌جمهور با رای بالا انتخاب کنیم که مصلحت نظام است و تحقق این امر، کار گسترده و فعالیت زیاد را می‌طلبد.” محبیان در مورد وضع جبهه مشارکت گفت: “اگر برای جبهه مشارکت مثلثی ترسیم کنید و آن را در وسط مثلث قرار دهید، یک ضلع مثلث به حاکمیت برمی‌گردد، یک ضلع آن هم به جناحی‌های آنها وصل می‌شود و ضلع دیگر به اپوزیسیون که تا قسمتی ضدانقلاب هستند وصل می‌شود…. جبهه مشارکت به دنبال اخراج از بازی است و شاید یکی از دلایلی که به دنبال کاندیداتوری معین است این باشد که شاید معین ردصلاحیت شود و به همین دلیل بر روی معین سرمایه‌گذاری کرده‌ است تا ردصلاحیت شود و به این وسیله‌ آقای عارف را بالا بکشد.” امیر محبیان در مورد هاشمی رفسنجانی گفت: “من‌ از شش‌ ماه‌ پیش‌ اعلام‌ کرده‌ بودم‌ که‌ هاشمی‌ وارد عرصه‌ انتخابات‌ خواهد شد… ایشان آدم کمی نیستند. 50 سال عمر سیاسی دارند. از اول انقلاب نیز 8 سال رییس مجلس، 8 سال ریاست‌جمهوری و 8 سال رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده‌اند. ایشان آدم پیچیده‌ای است که در سراسر کشور نیز تشکیلاتی دارد. هم هوادار دارد و هم مخالف. اگر ایشان بیاید، تمام معادلات بر هم می‌خورد، اما چقدر تاثیر می‌گذارد معلوم نیست. اما آقای هاشمی بازی را می‌چیند و قدم به قدم جلو می‌رود. من از 6 ماه پیش گفتم و حالا هم می‌گویم قطعا ایشان می‌آید. آقای هاشمی آرام آرام جلو می‌رود تا زمان اعلام شود، حرف آخر را آخر می‌زند.” او در مورد انتخابات بطور کلی گفت: “در مجموع وضع اصولگرایان نسبت به جبهه دوم خرداد بهتر است.”

انتخابات شوراها و اختلاف اصولگرایان

در سال 1385 امیر محبیان از یک سو تجربه یک سال کار دولت احمدی نژاد را پشت سر گذاشته بود و از سوی دیگر تجربه بیرون از قدرت بودن را به مانند اصلاح طلبان حس می کرد. او در مصاحبه اش با وب سایت روز در مورد اختلاف میان اصولگرایان گفت: “اختلاف بین اصولگرایان از زمان انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری آغاز شد و فرایند رسیدن به اجماع در زمان انتخابات را با مشکلاتی مواجه کرد. این مساله نشان داد مشکلاتی در زمینه های تئوریک و همچنین در زمینه عمل در میان اصولگرایان وجود دارد…. از نظر من اگر ما بخواهیم مسائل و اختلافات پیش آمده را پنهان کنیم، هیچ گاه قادر به حل این مسائل و مشکلات نخواهیم بود.” او در مورد وحدت اصلاح طلبان گفت: “ائتلاف اصلاح طلبان ائتلاف در زمان ضعف است و وقتی به قدرت برسند اختلاف پیدا می کنند.” در این دوران تصمیم گرفت تشکیلاتی را بنیاد گزارد. “شکل گیری جریانی به نام نواندیشان اصولگرا که نمی تواند مسوولیت تمام اقدامات راست سنتی، ایثارگران و دولت احمدی نژاد را برعهده بگیرد.” محبیان گفت: “این گروه نگاهی مدرن و انتقادی به قضایا دارد و در عین حمایت از دولت نهم روش انتقادی خود را نسبت به آن حفظ خواهد کرد.” اما مجتبی شاکری از سوی جمعیت ایثارگران در پاسخ به محبیان گفت: “معلوم نیست آقای محبیان جایگاه خود را چگونه فرض کرده اند که ضرورت عبور از احمدی نژاد را مطرح می کنند؟” امیر محبیان در مورد تشکیلات نواندیشان گفت: “تعداد و اسامی اعضای هیات موسس و شورای مرکزی این حزب تا یک ماه دیگر اعلام می شود.” محبیان قصد داشت یک دولت سایه برای حمایت از دولت احمدی نژاد تشکیل دهد. وی در این مورد گفت: “خوشبختانه احمدی نژاد با طرح این مبحث نشان داد درکی درست از مفهوم دولت سایه داشته و هیچ نگرانی از آن احساس نمی کند و ظاهرا حتی از آن استقبال می نماید.”

مذاکره با آمریکای کلینتون، فرصت از دست رفته

امیر محبیان یک روشنفکر محافظه کار میانه رو به معنای دقیق کلمه است. اگرچه گفته می شود که جز نویسندگی و کار روزنامه نگاری به امور تجاری نیز اشتغال دارد، اما تا به امروز همیشه به عنوان یک صاحب نظر سیاسی در یک جناح مشخص وفادار به حکومت در میان محافظه کاران عمل کرده است. او می گوید: “شخصا به‌ نظارت‌ استصوابی‌ شورای‌ نگهبان‌ اعتقاد دارم‌ و معتقدم‌ بسیار عقلانی‌ است‌. و این‌ مخالف‌ خواست‌ مردم‌ نیست‌.” وی به نظر یک فعال سیاسی می آید، چنانکه می گوید: “مسائل سیاسی مسائلی نیست که بتوان با اغماض از آن گذشت.” البته محبیان همواره جانب اعتدال و رفتار قانونی را توصیه می کند، وی گفته است: « ما از هر حرکت‌ قانونی‌ حمایت‌ می‌کنیم‌.” اما در مورد رابطه با آمریکا، شاید با اندکی نهان روشی و شاید با نگاهی از سر تاسف به دوران خاتمی می گوید: “این‌ نظر ما را به‌ افسوس‌ گذشته‌ها وا می‌دارد. در زمان‌ دولت‌ کلینتون‌ گامهای‌ مثبتی‌ برداشته‌ شد. چرا آن‌ فرصت‌ها را از دست‌ دادیم‌؟ آیا توجیهاتی‌ چون‌ توجیهات‌ امروز دلیلش‌ نبود؟”