بر نوک نیزه ایران

نویسنده

بیایید یک لحظه سعی کنیم خودمان را جای سرتیپ قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ‏بگذاریم. در واقع این سلیمانی نرم گفتار، نه محمود احمدی نژاد رئیس جمهور درشت گوی ایران، است که نقش تعیین ‏کننده ای در رویارویی ایران با آمریکا ایفا می کند.‏

سلیمانی نشانه نوک تیز نیزه ایران است. او مسئولیت فعالیت های مخفیانه ایران در عراق، لبنان، افغانستان و سایر ‏مناطق ناآرام را بر عهده دارد و بر روابط رژیم با گروههای شبه نظامی حماس و حزب الله نظارت می کند. جناح ‏مخفی و برجسته او در سپاه پاسداران توسط دولت بوش بعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری شده است، اما او در ‏عین حال استراتژیست برجسته ایران در حوزه سیاست خارجی بشمار می رود. سلیمانی شخصا ً به آیت الله علی خامنه ‏ای گزارش می دهد و بودجه خود را (اکثرا ً به صورت نقد) مستقیما ً از دفتر مقام رهبری دریافت می کند.‏

به گفته یک مقام عرب که اخیرا ً با سلیمانی دیدار داشت، سلیمانی از قدرت روزافزون ایران در منطقه مطمئن است. او ‏آمریکایی را می بیند که جنگ عراق آن را تضعیف کرده اما هنوز سرپاست. به رغم لحن مقابله جویانه اش، او اهداف ‏ایران و آمریکا در عراق را یکسان می داند، اما هیچگونه علاقه ای به مذاکره مستقیم با آمریکا در سطح سران عالی ‏رتبه دو کشور ندارد. فرمانده نیروی قدس سپاه ترجیح می دهد دوره تصدی دولت بوش به پایان برسد و امیدوار است ‏دولت بعدی آمریکا بیشتر به منافع ایران توجه کند.‏

به گفته این مقام عرب که دائما ً با سلیمانی دیدار می کند، “اعتماد بچه های نیروی قدس سپاه به اندازه ای است که ‏خودشان را کسی می دانند و هر چیز دیگر را حاشیه و کم اهمیت تلقی می کنند.” سلیمانی در افزایش ناآرامی های ‏عراق و فرونشاندن آنها به اقتضای منافع ایران چیره دست است. در این میان به یک نمونه خوب می توان اشاره کرد: ‏ناآرامی های بصره در ماه مارس به رهبری جیش المهدی که به شدت مورد انتقاد نوری المالکی نخست وزیر عراق ‏قرار گرفت. اگرچه ایرانیان از مقتدی صدر که رهبری جیش المهدی را به عهده دارد، حمایت می کردند، اما بلافاصله ‏موضع خود را تغییر داده و حمایت خود را از مالکی اعلام کردند. این خود سلیمانی بود که واسطه آتش بش شد و ‏آرامش را به بصره بازگرداند.‏

به گفته کسانی که سلیمانی را به خوبی می شناسند، حمایت همزمان از مالکی و صدر ویژگی سلیمانی است. او بجای ‏اینکه تنها یک متحد برای خود برگزیند، کاری که آمریکایی ها می کنند، دست کم دو متحد برای خود انتخاب کرده ‏است. سلیمانی با انتخاب چند گزینه در آن واحد، شانس ایران را به حداکثر می رساند و خطرات آن را کاهش می دهد. ‏

فرصت طلبی سلیمانی از گلوله باران سنگین منطقه سبز عراق در ماه مارس مشخص است. ایرانیان سربازان جیش ‏المهدی را که در شهرک صدر عراق مستقر بودند با موشک ها و خمپاره های بسیار قوی مجهز کردند و اهداف خود ‏را در منطقه سبز آنقدر دقیق محاصره کردند که شمار تلفات آمریکایی ها به سرعت افزایش یافت.‏

پس از گذشت یک روز گلوله باران سنگین، ژنرال دیوید پترایوس در پیامی به سلیمانی گفت: “گلوله باران منطقه سبز ‏را متوقف کنید.” این پیام شفاهی توسط جلال طالبانی رئیس جمهوری عراق منتقل شد. فرمانده نیروی قدس واکنش ‏سریعی نشان نداد، اما شلیک خمپاره های سنگین به منطقه سبز بتدریج کاهش یافت. ایران قدرت نمایی کرد و آسیب ‏پذیری آمریکا را به اثبات رساند و سپس یک عقب نشینی تاکتیکی.‏

ریان کراکر سفیر آمریکا در بغداد به این فراز و نشیب تاکتیک های ایران اشاره کرده است. او روز پنج شنبه به ‏خبرنگاران گفت، ایرانیان سربازان جیش المهدی را از بصره و شهرک صدر عراق فرا خوانده اند، اما هنوز معلوم ‏نیست که آیا آنها تصمیم گرفته اند که “دوره شبه نظامیان در عراق به پایان رسیده” یا اینکه صرفا ً یک “مکث ‏تاکتیکی” کرده اند.‏

مسأله ای که اکنون برای ناظران سلیمانی مطرح است، این است که او چگونه در درگیری های روزافزون بر سر ‏برنامه هسته ای ایران عمل خواهد کرد. بنظر می رسد دولت بوش تصمیم گرفته است در ماههای باقیمانده دوره تصدی ‏خود فشارها را بر تهران افزایش دهد. در عین حال بنظر می رسد که ایرانیان نیز علاوه بر حفظ موضع گیری سخت ‏خود در خصوص مسأله هسته ای و عراق و لبنان، نگران یک رویارویی همه جانبه هستند. ‏

بنابراین تصور کنید که شما قاسم سلیمانی، فرمانده ارتش مخفی ایران هستید که در سراسر خاورمیانه مستقر گشته است ‏و شک دارید که دولت بوش ریسک حمله نظامی به ایران را انتخاب کند، اما مطمئن هم نمی توانید باشید. تصور می ‏کنید که آمریکا نمی تواند در سال انتخابات بزدلانه عمل کند، اما از این هم نمی توانید مطمئن باشید. فکر می کنید ایران ‏روی شانس است، اما می دانید که این مزیت چقدر سریع می تواند توسط انتخاب های نابخردانه از بین برود. می دانید ‏که اعراب، حتی اعراب عراق، از دخالت و زیاده روی ایران دلخورند.‏

بنابراین شما مراقبید و منتظر. جایی که لازم باشد عقب نشینی می کنید، اما در عین حال آماده می شوید تا در حد امکان ‏به شدت مقابله به مثل کنید.‏

منبع: واشنگتن پست، 8 ژوئن‏