شهرنو و مداح کهنه

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

مرحوم رضاشاه وقتی دستور داد که حجاب از سر زنان ایرانی برداشته شود، تعداد زیادی از خانمها از خانه بیرون نیامدند و تعدادی هم که بیرون آمدند، همه دامن های بلند و کت های پوشیده و کلاههایی داشتند که از هر حجابی پوشیده تر بود. بدترین کاری که یک خانم خیلی مدرن قرتی شیک در سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ می کرد این بود که می رفت گراندهتل یا لقانطه و آنجا کیک و قهوه می خورد.

بدترین فسادی هم که در دوره پهلوی اتفاق افتاد این بود که شاه مملکت اگر می خواست خانم بازی کند، بقول علم یواشکی و دور از چشم مردم و ملکه می رفت گردش، یک مجله با تصاویر لخت زنان منتشر می شد که سازمان مجاهدین خلق دفترش را منفجر کرد، احتمالا اگر شاهین نجفی و گلشیفته فراهانی هم چهل سال قبل بودند، جفت شان را سازمان مجاهدین خلق ترور کرده بود. بدترین مکان کشور هم یک فاحشه خانه بود به اسم شهرنو که در آن هشت هزار فاحشه با سند و مدرک و کارت بهداشتی مشغول همان کاری بودند که الآن ده برابر همان ها در سن زیر بیست سال مشغول بکارند. بزرگترین جنایت و فسادی هم که یک دختر بیست و پنج ساله در زندگی مرتکب می شد، این بود که زیر ابرویش را برمی داشت.

ساده ترین کاری هم که الآن در سالهای بعد از انقلاب دخترهای معمولی شهرها می کنند، همین است که قبل از ازدواج با پسران رابطه جنسی دارند، بازار روسپیگری فعال است، ایرانی ها جزو مصرف کنندگان و تولید کنندگان مهم آثار پورنوگرافی و بخصوص داستان سکسی هستند. دخترهای ایرانی هر کدام به اندازه بازیگران هالیوود عمل جراحی می کنند. نه اینکه این موضوع به دخترها اختصاص داشته باشد، پسرها هم همین طورند. فکر می کنم در این وضعیت رفتاری پسرها و دخترهای کشور پنج عامل اصلی نقش دارد: وقوع انقلاب ایران، امور تربیتی در مدارس، حضور روحانیون در کلیه فضاهای اجتماعی، حضور بسیج و گشت ارشاد در مملکت و تلاش مجلس و شهرداری تهران برای نظارت بر خانمها، واقعا اگر این کارها انجام نمی گرف، چقدر همه چیز درست تر پیش می رفت.

آقای حسین انصاریان که خودش از مداحان صاحب عزای همیشگی ملت است، گفته: “تا کی باید صبر کرد و فاسد شدن جامعه را دید.“، جوابش خیلی ساده است. تا وقتی شما دخترها را نصیحت می کنی، در اصفهان اسید روی دخترها می پاشند، موسیقی زنان ممنوع است، حجاب اجباری وجود دارد و نوع لباس زنان را دولت تعیین می کند، فساد اخلاقی در جامعه وجود دارد. شما تشریف ببرید خانه و بی خیال دخترهای مردم بشوید، فساد هم از بین می رود.

 

صلح امام حسن! صلح امام جواد!

علم الهدی دو روز بود جملات قصارش را نگفته بود من خیلی دلتنگش شده بودم، بقول جناب خان، “کا! میس ات کردُم.” دیروز استاد علم الهدی فرمود که ملت بیخودی خوشحال نشوند، و چنین دلیل آورد که “صلح امام حسن شادی و خوشحالی ندارد.” البته ما واقعا نمی دانیم که این صلح امام حسن است یا امام جواد یا امام علی، ولی هم حسن و هم علی و هم جواد در آن نقش دارند. حالا ممکن است یک موجود منحرفی از خودش سئوال کند که برای چی صلح امام حسن شادی ندارد؟ و آیا جنگ امام حسین شادی دارد؟

علم الهدی: جنگ امام حسین هیچ شادی ندارد، از اول تا آخرش عزاداری ایام محرم و عاشورا و تاسوعاست.

ما: آیا صلح اصولا هیچ دلیلی برای شادی هست؟

علم الهدی: نه، ما اصولا صلح را فقط به این دلیل می کنیم که نمی توانیم جنگ کنیم یا اگر جنگ کنیم لطمه زیادی می خوریم، به همین دلیل هیچ صلحی نباید موجب شادی شود.

ما: اصولا ولادت ائمه و نیمه شعبان یا 13 رجب یا اوقات دیگر برای شادی چطور است؟

علم الهدی: ولادت ائمه که پارتی و جشن جوانان منحرف نیست که در آن ها شادی باشد، البته توصیه شده است که در ایام مبارکی مانند نیمه شعبان جمعیت خیلی به نرمی نوحه های شاد بخوانند و سینه بزنند، یا حتی گفته شده با دسته قمه می توانند توی سرشان بزنند، که این دسته قمه اگر حالت چوب پنبه ای داشته باشد، نوعی بهجت و سرور ایجاد می کند، اما وقتی آدم خوشش آمد باید فورا نیشش را ببندد و پررو نشود.

ما: در چه زمانی ملت می توانند شاد باشند؟

علم الهدی: خیلی اوقات باید ملت شاد باشند، مثلا در ایام ولادت حضرت زهرا، یا کشته شدن عمر و ابوبکر و عثمان که ما والنتاین شان را هالووین می کنیم، یا مثلا ایام بعثت حضرت رسول و از این ایام شادی بسیار است.

ما: در چنین ایامی چطور مردم باید شادی کنند؟

علم الهدی: علمای مختلف انواع فراوانی از شادی را برای مومنین قرار دادند، یکی از این شادی ها این است که مولودی هایی می خوانند و مردم در حالی که لباس سفید پوشیدند، سینه می زنند و از این شادی لذت می برند، در برخی از مراسم در صدر اسلام مردم در مراسم شادی به خیابان می آمدند و سنگ پرت می کردند به طرف هم و شادی خودشان را از این طریق نشان می دادند، الآن با توجه به وجود شیشه می توان با زدن سنگ به شیشه شادی های حلال کرد. البته سیلی زدن و پشت گردنی هم یکی از راههای شادی برای مومنین است.

ما: آیا موافق نیستید که وقتی شادی های بسیار مهمی اتفاق می افتد، مردم با ماشین از روی هم رد بشوند؟

علم الهدی: اتفاقا فکر خیلی خوبی است، ولی با بوق زدن و تکان دادن هیچ چیزی موافق نیستیم.

 

بابا بیار بخوریم

همه اش قول، همه اش وعده، بیخودی هی امید واهی به آدم می دهند. آیت الله مصباح گفته: “اعتیاد به اینترنت بدتر از اعتیاد به مشروب است.” البته ما نفهمیدیم که چه چیزش بدتر است. ترک کردنش سخت تر است؟ قاطی خوردنش بد است؟ با شکم خالی نباید از فیلتر رد شد؟ موقع مصرف حتما در کنار فیسبوک کمی هم رجانیوز قاطی کرد که درصد الکلش پائین بیاید؟ یا مثلا بعد از مصرف فیسبوک آدم نباید پشت فرمان بنشیند یا با زن مردم نباید برقصد. البته به نظرم همه اینها در کنار هم مهم هستند، اما از همه مهم تر این است که فیسبوک و مستی در یک چیز مشترکند و آن اینکه تصویر واقعی آدم را نشان می دهند، و این خودش یک جرم بزرگ است. بقول پیاله چی، نوش.