جنگ پنهان سیاسی در ایران بر سر کنترل مجلس خبرگان ابعاد گسترده ای یافته است. دیروز خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران گفتگویی اختصاصی با آیت الله محمد یزدی منتشر کرد که در آن گفته بود: “تعدادی از اعضای خبرگان نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند زیرا دچار بیماری و کسالت شدهاند و خود به خود برای این افراد باید جایگزین از حوزه انتخابیه آنها صورت بگیرد؛ کسانی که شرایط را دارند میتوانند کاندیدا شوند و پس از تایید صلاحیت، تبلیغات لازم را انجام دهند تا مردم به آنها رأی دهند.”
این سخنان از سوی ناظران به عنوان نشانه ای از فراهم شدن مقدمات برای حذف برخی خبرگان که با “نظام” هماهنگی کاملی ندارند، گرفته شده است. محمد یزدی در همین گفتگو خبر داده که آیتالله هاشمی شاهرودی، نایب رئیس اول خبرگان اداره جلسات خبرگان را بر عهده گرفته است.
از سوی دیگر، روزنامه جوان، دیگر رسانه وابسته به سپاه پاسداران، دیروز گفتگویی با قربانعلی درّی نجفآبادی منتشر کرد که در آن گفته است: “به نظر میرسد بعضی از جناحهای سیاسی با اهداف خاصی، تبلیغات زودهنگام خود را شروع کردهاند، اما بعید میدانم اینها چه در امر انتخابات موفق شوند و چه در اهداف بعدی بتوانند کاری از پیش ببرند. به طور مشخص معتقدم کسانی که با رهبری زاویه دارند، به مجلس خبرگان راه نخواهند یافت.”
او اضافه کرده است: “در بحرانهای مختلف دینی و سیاسی که ایشان موضعگیری کردند، آیا از این بهتر و حکیمانهتر برای بشر عادی میسر است؟ خبرگان باید نظارت کنند که آیا رهبری از انجام تکالیف خود عاجز شده است؟ آیا در مورد ایشان واقعاً این طوری است؟ یا ایشان برخی از شرایط را از دست دادهاند؟ یا بعضی از شرایط از ایشان سلب شده است؟ یا قدرت تدبیر را از دست دادهاند؟ یا از اول ساقط بوده است؟ هر چه گذشته، شرایطی را که قانون اساسی برای رهبری پیشبینی کرده، در ایشان تقویت شده است و من به عنوان یک عضو کوچک خبرگان این را شهادت میدهم.”
روزنامه جوان در مقدمه این گفتگو آورده است: “ورود زودهنگام برخی جریانات مشکوک داخلی به انتخابات نه چندان نزدیک مجلس خبرگان رهبری، پدیدهای سوءظنبرانگیز به شمار میرود. چیزی که لازم است تا دلسوزان نظام و انقلاب، نسبت بدان توجهی ویژه نشان دهند.”
اهمیت جنگی که بر سر خبرگان رهبری در گرفته است را باید در پتانسیل های قانونی این نهاد جستجو کرد. در اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: “قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخاب آنها و آییننامه داخلی جلسات آنان برای نخستین دوره باید به وسیله فقهاء اولین شورای نگهبان تهیه و با اکثریت آراء آنان تصویب شود و به تصویب نهایی رهبر انقلاب برسد. از آن پس هر گونه تغییر و تجدید نظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان در صلاحیت خود آنان است.”
نکته مهم در این اصل آنجاست که پس از اولین دوره که سالها پیش به پایان رسید، “هر گونه تغییر و تجدید نظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان” تنها در صلاحیت خود آنان است. به این ترتیب قدرتی که خبرگان به لحاظ قانونی در اختیار دارد، هیچ نهاد دیگری در جمهوری اسلامی ایران ندارد و به همین دلیل مهار خبرگان رهبری یکی از مهمترین برنامه های نهادهای وابسته به رهبری درجمهوری اسلامی بوده است. اولین قدم در این مسیر، حذف حق دیگر گروه های اجتماعی از امکان عضویت در مجلس خبرگان بود.
خبرگان رهبری با رای شواری نگهبان در اولین دوره آن تبدیل به مجلسی از فقیهان شد. در تمامی این سالها انتقادات زیادی درباره این تفسیر اولیه صورت گرفته است. بسیاری از حقوقدانان و صاحبنظران معتقدند که ترکیب خبرگان رهبری نمیتواند تنها ترکیبی از میان فقها باشد و با توجه به شرایط مختلفی که قانون اساسی برای رهبر جمهوری اسلامی در نظر گرفته، کارشناسان دیگر نیز باید بتوانند در این مجلس عضو شوند.
اما به هر حال در گام اول، مجلس خبرگان به مجلس فقیهان فروکاسته شد و اعتراضهای بعدی نیز نتیجه ای نداشت. فقهایی هم که بعد از اولین انتخابات خبرگان وارد این مجلس شدند، ضرورت فقیه بودن همه اعضای خبرگان را تصویب و تایید کردند و راه ورود نمایندگان دیگر اقشار به این مجلس بسته شد.
در گام بعدی که بعد از مرگ آیت الله خمینی برداشته شد، نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان به شورای نگهبان واگذار شد و این شورا نیز با تفسیر استصوابی از این نظارت، به تایید و رد صلاحیت فقهایی پرداخت که تا پیش از آن بدون نظر شورای نگهبان و تنها با تایید مراجع تقلید و یا شخص آیت الله خمینی امکان شرکت در انتخابات را می یافتند. فقهای شورای نگهبان که منصوب رهبر بودند، امتحانی برای سنجش دانش فقهی شرکت کنندگان ترتیب دادند که بسیاری از روحانیون حاضر به شرکت در این امتحان نشدند و از انتخابات کنار رفتند.
پس از آن مجلس خبرگان یکدست تر شد و صدای مخالفان یا منتقدان در آن ضعیف گردید. در سالهای اخیر کار به جایی رسید که آیت الله خامنه ای نظارت این نهاد بر خود را نپذیرفت و حتی آیت الله مهدوی کنی یکبار صریحا گفت که نظارت خبرگان به معنی “ حفظ و حراست از رهبر” است.
در بهمن ماه سال ۱۳۹۰، حجتالاسلام سید عباس نبوی طی سخنانی، فاش کرد که خامنه ای از نظارت جزئی خبرگان رهبری بر عملکرد خود ابراز نارضایتی کرده و گفته است: “آقا فرموده بودند که نظارت باید از نقطه بقای شرایط رهبری آغاز شود. اول شما بررسی میکنید که رهبری بر این شرایط باقی هست یا خیر، اگر باقی هست آن وقت در مورد خردهریزها نمیپذیرم که شما وارد جزئیات شوید واگر هم نیست بیایید و بگویید به این دلایل مثلا این یک شرط از بین رفته است. اما اینکه بگویید شرایط هست و کاملا وجود دارد، اما ما میخواهیم درباره این موارد که مثلا چرا این آقا را به فلان سمت برگزیدید و چرا به فلانی اجازه دادهاید، نمیشود.”
در روزهای اخیر و بعد از سکته آیت الله مهدوی کنی که موجب حذف او از صحنه سیاسی جمهوری اسلامی شده، انتخاب رئیس جدید مجلس خبرگان هم صحنه کشمکشهای جدیدی شده است. محمد یزدی که در سالهای گذشته در کسب ریاست خبرگان ناکام مانده است، مدعی شده که تا زمان زنده بودن مهدوی کنی، انتخاب مجدد رئیس برای مجلس خبرگان ممکن نیست. یزدی خود هر بار که با هاشمی رفسنجانی برای کسب ریاست مجلس رقابت کرده، شکست خورده و گفته می شود نگران ریسک دوباره بر سر این موضوع و ریاست مجدد هاشمی رفسنجانی بر خبرگان است. برای نمونه در اسفند ۱۳۸۷، هاشمی رفسنجانی ۵۱ رأی از ۷۹ رای نمایندگان خبرگان را از آن خود کرد و محمد یزدی تنها موفق به کسب ۲۶ رای شد.
سایت “ندای انقلاب” از رسانه های وابسته به سپاه پاسداران که در روزهای اخیر خبر تعطیلی آن نیز منتشر شده بود، در گزارشی با عنوان “پروژه تقلیل جایگاه ریاست مجلس خبرگان به منازعات نازل سیاسی کلید خورد” که پیش از تعطیلی اش منتشر شد، آورده بود: “در حالی که آیتالله محمدرضا مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری هنوز در قید حیات است و امیدها برای بهبود وی نسبت به روز نخست حمله قلبی بیشتر شده است، اقدامات و برنامههای اصلاحطلبان برای معرفی فرد جایگزین وی در مجلس خبرگان رهبری آغاز شده است.” این سایت اضافه کرده بود: “اصلاحطلبان در حالی دلواپس ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجلس خبرگان رهبری هستند که بیشتر نگرانی حال مردم و مسؤولان دلسوز نظام معطوف به وضعیت سلامت آیتالله مهدوی کنی است. اصلاحطلبان در حالی در مجالس و محافل خود در حال برنامهریزی و گمانهزنی برای تعیین رئیس بعدی مجلس خبرگان هستند، که اعضای خبرگان تأکید دارند که از طرح این قبیل موضوعات در رسانهها و محافل عمومی به احترام آیتالله مهدوی کنی خودداری شود.”