نادر ایرانی
علی اکبر معین فر، وزیر نفت دولت بازرگان، کارکرد پروژه هسته ای دولت ایران را، بیش از آنکه دسترسی به تکنولوژی اتمی بداند، کنترل فضای داخلی کشور ارزیابی می کند. این فعال سیاسی امید به بهبود وضعیت انتخابات در ایران را، مادامی که “قانون اساسی همه اختیارات را به یک نفربه نام رهبر سپرده” غیرواقعی می داند. بر این مبنا، وی معتقد است ازانتخابات ریاست جمهوری آینده نیز، “امثال آقای احمدی نژاد بیرون خواهند آمد.“
فکر می کنید دراین مرحله از مذاکرات ایران با گروه 5+1، بسته پیشنهادی تهران می تواند مسایل فی مابین را بدون گسترش فشارهای بین المللی حل کند؟
هنوز بسته پیشنهادی ایران باز نشده است. بنده هم تصور نمی کنم که چیزی درداخل این بسته باشد. با تجربه ای که تا کنون ازنحوه تعامل ایران با طرف های مذاکره کننده داشته ام می توانم پیش بینی کنم که بسته ای جدید با شعارهای جدید به گروه 5+1 ارائه شده است. منتها شاید این امید واهی باشد که من دارم وآن این که امیدوارم بسته پیشنهادی ایران شبیه آن چه قبلا در نامه های آقای احمدی نژاد به آقای بوش وخانم مرکل مطرح بود نباشد. به هر حال گمان بنده این است که مطلب قابل توجهی در داخل آن وجود ندارد.
آیا این نامه گامی برای نزدیک شدن به حل مساله هسته ای ایران نخواهد بود؟
بنده فکر نمی کنم که اساسا مساله هسته ای آن قدر که وانمود می شود مهم باشد. این پروژه، بیشتر بهانه ای است تا نارضایتی های داخلی را با زور وفشار و استبداد به نحوی ساکت کنند. به هر حال، در خصوص پروژه هسته ای حرف های زیادی مطرح است. مثلا آیا مقدار اورانیومی که برای استخراج داریم می تواند جوابگوی تولید انرژی هسته ای باشد؟ واگر نه مواد لازم را با جو جهانی فعلی از کجا تهیه خواهیم کرد؟ خودمان را نمی توانیم گول بزنیم.
پس ادامه غنی سازی از نظر شما به منظور از سوی ایران مورد تاکید قرار می گیرد؟
این موضوع برای ایران جنبه حیثیتی پیدا کرده است. انرژی هسته ای برای ایران پرستیژجهانی وداخلی فراهم می کند. ولی تاکید می کنم که درنهایت این بازی بیشتر برای داخل معنی دار است تا برای خارج.
درهفته های اخیر تهدیدهای نظامی آمریکا و اسراییل علیه ایران افزایش یافته است. احتمال برخورد نظامی با ایران در این مرحه تا چه اندازه است؟
اسرائیل بدون اجازه آمریکا اقدامی نخواهد کرد، بنابراین اگر احتمالی وجود داشته باشد بیشتر احتمال دیوانگی بوش است. بعید نیست که آقای بوش در سال آخر ریاست جمهوری اش، بخواهد با حمله به ایران دنیا را دچار مشکلات بزرگی کند. البته، امکان عراقیزه شدن ایران را نمی دهم، ولی این که آمریکا بخواهد نقاط حساس ایران را مورد حمله قرار بدهد بعید به نظرنمی رسد.
صدمه ای که در چنین حمله ای به ایران وارد خواهد شد در چه حدی خواهد بود؟
مشکل اصلی را نباید درحمله اولیه ببینیم. مشکل تبعات چنین حمله ای است. به این معنا که اگر چنین دیوانگی از سوی بوش صورت بگیرد و اگر چنین بی سیاستی در داخل باشد که به فرآیند حمله به ایران مدد برساند (که متاسفانه چنین بی سیاستی و بی درایتی ای درداخل مشاهده می شود) برخورد اولیه ممکن است به سادگی صورت بگیرد و آن گاه، احتمال این که این برخورد تداوم یابد و سال ها مشکلاتی برای دو ملت ایجاد کند وجود دارد. بنا براین هزینه ای که ملت ایران و ملت آمریکا برای جنگ احتمالی می پردازد، هزینه یک سال و دو سال درگیری نخواهد بود. درعین حال باید بگویم حتی بحث این نیست که حمله ای صورت می گیرد یا نمی گیرد، بلکه مسئله این است که هیچ عاقلی زمانی که زمام امور کشور را برعهده می گیرد، اگر قصد جنگ نداشته باشد، نباید شرایط را به سوی شعله ور شدن آتش جنگ سوق بدهد. درغیر این صورت جرقه ای می تواند شرایط را به سوی التهاب وکشتار پیش ببرد و این، بی سیاستی سردمداران سیاسی را می رساند.
ایران درسال آینده انتخابات ریاست جمهوری را برگزار خواهد کرد، با توجه به تجربه انتخابات مجلس، انتخابات ریاست جمهوری را چگونه می بینید؟
مادامی که قانون اساسی ایران همه اختیارات را به یک نفربه نام رهبر سپرده و همه حیات وممات ملت را دراختیار ولایت فقیه گذاشته است، برون رفت از وضعیت موجود را ممکن نمی دانم. من مشکل ایران را امثال آقای احمدی نژاد و یا عمر و زید بعدی نمی دانم، زیرا این عده دراستخوان بندی سیاست در ایران جایگاه تعیین کننده ای ندارند، بلکه به عنوان مجری وارد صحنه می شوند. مملکت درحال ملیتاریزه شدن است که به مقدار زیادی هم شده است، و ایدئولوژی این ملیتاریزه شدن، ولایت فقیه است. بنا براین مادامی که این سیستم بخواهد برمملکت حکومت بکند، هرکسی که رییس جمهور باشد اوضاع بهتر از این نخواهد بود.
فکر می کنید که انتخابات آینده ریاست جمهوری اصلاح طلبان اجازه خواهند یافت که کاندیدا معرفی کنند؟ مثلا آقای کروبی یا آقای خاتمی وارد صحنه رقابت شوند؟ اگر اصلاح طلبان بخواهند در این سطح وارد انتخابات بشوند، چه هزینه هایی قابل تصور خواهند بود؟
آقای خاتمی بعید است که وارد رقابت ریاست جمهوری شود. آقای کروبی به هرحال تا اندازه ای قول وقرارهایی با حکومت گذاشته و ارتباطاتش نیز نزدیک تر است از این رو وارد صحنه خواهد شد. همان طور که می دانید ایشان در مصاحبه با ویژه نامه روزنامه اعتماد هم مطرح کرد که چه آقای خاتمی بیاید وچه نیاید، وی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهد کرد. البته ایشان اگر رییس جمهور هم شود اوضاع تغییر زیادی نمی کند. زیرا قانون اساسی اختیاراتی را برای رهبری پیش بینی کرده که اجازه نمی دهد بخش های دیگر آن در رقابت های انتخاباتی شکوفا شوند. در واقع، اگر آقای کروبی بخوابد یا نخوابد چیزی عوض نخواهد شد!
آیا این امکان وجود دارد که ازمیان اختلافات میان جناح قالیباف و جناح احمدی نژاد شرایط کمتر نامناسبی فراهم شود؟
من انتظار برگزاری انتخابات آزاد را ندارم و چنین انتخاباتی هم درآینده برگزار نخواهد شد. از این انتخابات، همانند گذشته امثال آقای احمدی نژاد بیرون خواهند آمد. کسانی که در راس حکومت هستند آن اندازه قدرت درزیر زبانشان مزه کرده است که به هیچ وجه متوجه عواقب برگزاری این گونه انتخابات نیستند.
اختلافات میان دوجناح اصولگرا یعنی قالیباف واحمدی نژاد را تا چه اندازه واقعی می دانید؟
این اختلافات تازمانی ادامه دارد که تشری از سوی آقای خامنه ای زده نشده باشد.
از دوجناح آقای قالیباف و آقای احمدی نژاد کدامیک را بیشتر نماینده حاکمیت می دانید؟
هیچکدام! من نماینده حاکمیت را جز آقای خامنه ای نمی دانم که مسولیت ایجاد شرایط موجود را دارند.
در واقع حاکمیت درانتخابات آینده ریاست جمهوری بیشتر به کدامیک از این دوجناح گرایش خواهد داشت؟
از ویژگی های آقای خامنه ای این است که تا آخرین لحظه نظرخودش را مطرح نمی کند و در زمان مقتضی به موج قوی تر می پیوندد. ولی من نمی توانم بگویم که آن موج آخری کدام است.
سوال آخر، فکر می کنید که تحولات ایران، برای خودش نماینده ای درداخل دارد تا بتواند مسایل اش را حل بکند، یا خیر، تحولات آن قدر شدید است که نگاه مردم از سر همه گروه ها از جمله اصلاح طلبان، نهضت آزادی و ملی – مذهبی ها و… گذشته است؟
اجازه بدهید به این سوال پاسخی ندهم.