گفت وگو♦ تلویزیون

نویسنده
مهدی کیانیان

‏چهره اش واقعاً خسته است، اما هیچ گاه این خستگی را بر لب نمی آورد و شوخ و شنگی های خاص خودش را ‏مخصوصاً با عوامل تدوین و صداگذاری دارد. خصوصیات متفاوتی مثل بازی گرفتن از نا بازیگران، ساختن یک ‏مجموعه عظیم مثل روزگار قریب بدون هیچ فیلمنامه ای، تدوین همزمان با پخش مجموعه با وسواس و خونسردی ‏تمام و… عواملی است که کیانوش عیاری را کارگردانی منحصر به فرد کرده است. ‏

kianoshayarib.jpg

گفت و گو با کیانوش عیاری ‏

‎ ‎جادوی کارگردانی بداهه‏‎ ‎

آقای عیاری اگر موافق باشید گفت و گو را با این سئوال آغاز کنیم که چطور شد به سراغ دکتر قریب ‏رفتید؟‎ ‎

از میان چند پیشنهادی که سیما فیلم درمورد ساخت سریال پیرامون زندگی شخصیت های تاریخی به من داد، دکتر ‏قریب را انتخاب کردم. ‏

انگیزه این انتخاب چه بود؟ شناخت قبلی هم روی او داشتید؟

یک شناخت خیلی نسبی داشتم. می دانستم که دکتر قریب پزشکی است که در زمینه کودکان، صاحب یک سری ‏ویژگی های خاص اخلاقی و حرفه ای است که آن هم برمی گردد به تشخصی که ایشان در ارتباط با تشخیص های ‏بالینی داشتند. بنابراین احساس کردم ساختن یک سریال شانزده قسمتی در رابطه با یک پزشک که می تواند بهانه ‏ای برای عبور از یک بستر تاریخی “ از نود سال پیش به این سو” باشد، کمک می کند که زمینه های تاریخی ‏خوبی را تجربه کنیم و از این طریق به مطالب جدیدی در تاریخ دست پیدا کنیم که همین طور هم بود. ‏

از جمع آوری اطلاعات درباره دکتر قریب هم صحبت کنید، با توجه به اینکه شما اصولا فیلمنامه ای ‏ندارید چگونه…

خب، تحقیقی در اختیار من قرارگرفت. البته این تحقیق در واقع به شکل یک فیلم داستانی بود، اما نوع فیلمسازی و ‏نگاه من در طی این سال ها، حتی نگاه من به زندگی و جامعه، خاص خودم است. به همین دلیل هم هست که تا به ‏حال موفق نشدم یا بهتر بگویم این امکان را پیدا نکردم که از فیلمنامه نوشته دیگران استفاده کنم، روی همین اصل ‏آقای رضا بالا با شناختی که از من داشتند، گفتند اگر مایل هستی، خودت همه چیز را از صفر شروع کن و مجددا ‏با نگاه خاص خودت به دکتر قریب نگاه کن! من هم به هرحال همین کار را انجام دادم وبا نگاه کاملا شخصی تر ‏مقاطعی کم اهمیت تر از زندگی ایشان را انتخاب کردم که طی این کار، همین لحظات باعث قوام داستان زندگی ‏ایشان می شود که این داستان، لزوما برگرفته از زندگی ایشان نیست ؛ بلکه با اجازه از خانواده ایشان، ما وارد ‏تخیل و فرازهایی از تاریخ معاصر ایران شدیم. البته اگرچه بعضی از مسائل موجود در این مجموعه از تجارب ‏ایشان محسوب نمی شود، اما به هرحال از منش و باورهای ایشان فاصله نمی گیرد. با این حال شما می بینید که ما ‏درابتدای فیلم آورده ایم این فیلمنامه برگرفته از زندگی واقعی دکتر قریب نیست!‏

شما به تمام این اطلاعات قبل از شروع تصویربرداری دست پیدا کرده بودید؟ آیا همزمان با کار هم ‏چیزی به کلیت کار که قاعدتا در ذهن شما بود و روی کاغذ هم نیامده بود اضافه شد؟

بله، بسیاری از خطوط داستانی که شما در طول این سی و دو قسمت خواهید دید، حتی شب تصویربرداری شکل ‏می گرفت. ما چیزی از قبل نداشتیم. بداهه نقش بسیار پر اهمیتی را در کار باز می کرد.‏

بداهه در کارگردانی…؟!

بله، فیلم بدون هیچ فیلمنامه ای شروع شد و به پایان رسید و همین مسئله قطعا زیان هایی را به کار ما وارد کرد. ‏اگرچه عده ای معتقد هستند که شاید این روش کاری به ارزش های کار، اضافه کرده باشد، اما گمان می کنم که ‏نوشتن یک فیلمنامه قبل از آغاز تصویربرداری، حتما می توانست به مراتب بیشتر کمک حال ما باشد. ‏

احتمالا منظورتان این است که دیگر کاری را بدون فیلمنامه جلوی دوربین نمی برم، همین طور ‏است؟

نمی دانم، واقعاً نمی دانم، فقط می توانم بگویم که امیدوارم این اتفاق رخ بدهد. به نظر می رسد که بعد از ساختن ‏‏32 فیلم با این شیوه این مسئله به یک عادت بد برای من تبدیل شده است. البته این مسئله خیلی خطرناک است. ‏

برویم سراغ انتخاب بازیگران مجموعه دکتر قریب، حضور بازیگران تازه کار” اگرنخواهیم بگوییم، ‏نابازیگر” در کنار چند چهره، ابتدا با مهدی هاشمی شروع کنیم.

من با آقای هاشمی در مجموعه هزاران چشم در سال 1381 کار کرده بودم. تجربه فوق العاده ای بود. ادراک ‏بالای ایشان به عنوان یک بازیگر، یکی از مهم ترین ویژگی های ایشان و به اعتقاد من یکی از مهم ترین ‏خصوصیات یک بازیگر است. ضمن اینکه ایشان چهره دلنشینی دارد، خودش هم آدم دلنشینی است، ما ایام بسیار ‏خوبی را با هم طی این مدت پشت سر گذاشتیم وبا پشتوانه تجربه هزاران چشم، نخستین انتخاب من برای دکتر ‏قریب آقای هاشمی بودند. ‏

و بقیه سنین دکتر قریب بر اساس مهدی هاشمی انتخاب شدند؟

بله، مابقی افراد که بازیگر سنین پایین تر دکتر قریب بودند، براساس ایشان انتخاب شدند، ازجمله برادر آقای ‏هاشمی، ناصر هاشمی که ایشان هم بازیگری بسیار خوب و با استعداد هستند. تا جوانی، نوجوانی و کودکی و… ‏

مهران رجبی هم ازجمله بازیگرانی است که علی رغم حضور بعضا تکراری و کلیشه ای در این سال ‏ها، در این مجموعه در نقش پدر دکتر قریب حضوری متفاوت دارد.

بله، من چند وقتی برای مهران رجبی دندان تیز کرده بودم تا با او کار کنم ! به نظر من مهران رجبی هم یکی از ‏بهترین های ایران هستند، به ویژه در ادای دیالوگ ها و بیان جملات تسلط خیره کننده ای دارند. آقای رجبی اولین ‏بازیگری بودند که من در طول عمرم به واسطه توانمندی اش، برایش دیالوگ نوشتم. ‏

قبول کنید برای بازیگر کمی با این شکل و شمایل کارکردن مشکل است؟

بله، البته ما اشکال گوناگون داریم، مثلا وقتی که صحنه برای من مشخص شده است و می دانیم در این صحنه چه ‏اتفاقی قرار است روی بدهد، ممکن است من آن صحنه و دیالوگ هایش را بنویسم! ممکن است ننویسم، شب قبل از ‏تصویربرداری بنویسم! ممکن است به واسطه بی توجهی فراوانی که نسبت به کار دارم، شب قبل هم ننویسم و ‏صبح اول وقت بنویسم! ممکن است صبح اول وقت هم موفق به نوشتن نشوم و زمان گرفتن پلان از بچه ها بخواهم ‏که تا شما یک لیوان چای میل کنید و یک استراحتی داشته باشید و یک مقدار با هم شوخی و بازی کنید، من برای ‏این پلان دیالوگ می نویسم. ‏

احتمالا کار نوشتن دیالوگ ها به بعد از تصویربرداری که کشیده نمی شود؟

‏”می خندد” نخیر طبیعتاً ! خب به هرحال چند سال کار با این شیوه باعث شده است که دست من روان بشود و از ‏این رو خیلی مشکل نداشته باشم. ‏

منبع‎:‎‏ بانی فیلم ‏