محبوبه نیکنهاد
با آنکه در اظهارنظرهای برخی از اعضای شاخص و میانی جناح راست سنتی درباره انتخابات ریاستجمهوری میشد نشانههای تمایل به عبور از احمدی نژاد را نتیجه گرفت، اما سرمقاله دیروز روزنامه رسالت، ارگان سنتی جناح راست، ثابت کرد ضلع محافظهکار جبهه اصولگرایان تصمیم خود را برای انتخابات دهم گرفته است و دیگر قصد ندارد به حمایتاز احمدینژاد ادامه دهد.
روزنامه رسالت دیروز در سرمقاله خود که با امضای “محمدمهدی انصاری” منتشر شد، لحنی بیسابقه را در انتقاد از دولت احمدینژاد به کار گرفت و توصیفهایی همچون “ فقدان تمرکز فکری وتصمیم سازی در مدیران ارشد، بیثباتی در لایههای زیرین مدیریتها و دستگاهها، تأخیر فاز، بلاتکلیفی مسئولان همکار و درجه اول مدیران ارشد، شکاف در برنامه و اجرا، افتادن در ورطه امور جاری و روزمره، بیاعتمادی مردم به درست بودن انتخابهای بعدی دولت و مواردی از این قبیل” را در خصوص دولت نهم به کار برد.
این یادداشت را میتوان یکی از بیسابقهترین انتقادهای اصولگرایان از “کفایت مدیریتی” دولت احمدی نژاد دانست و به لحاظ مضمون، شاید تنها بتوان آن را با عبارت انتقادی آیتالله مکارم شیرازی، مرجع تقلید حامی محافظهکاران، مقایسه کرد که یک ماه پیش از تعبیر “سوء مدیریت” در توصیف دولت نهم استفاده کرده بود.
در واقع تاکنون هیچیک از روزنامه های اصولگرا، غیر از روزنامه جمهوری اسلامی که نزدیکی آشکاری به رفسنجانی رقیب انتخاباتی احمدینژاد دارد، تاکنون از چنین عباراتی علیه دولت نهم استفاده نکرده بودند. این موضوع به ویژه از این لحاظ اهمیت مییابد که انبارلویی، سردبیر فعلی روزنامه رسالت، از حامیان سرسخت رسانهای احمدینژاد و یکی از نزدیک ترین اعضای حزب مؤتلفه به دولت نهم است.
فصل جدایی
چند هفته پس از تعطیلات نوروزی امسال، وقتی اعضای مؤتلفه به دیدار مراجع تقلید قم رفتند و اندکی بعد از این سفر، اظهارات انتقادی مراجع در خصوص تورم و گرانی در جامعه در رسانهها بازتاب گستردهای یافت، کمتر کسی تصور میکرد که این تحرکات مقدمهای برای جدا شدن راه طیف سنتی اصولگرایان از حامیان احمدینژاد باشد.
اما دو ماه پس از آن ، یعنی به محض اینکه روند تشکیل مجلس هشتم با همه حواشی آن پایان یافت، سخنرانیها و مصاحبههای اعضای مؤتلفه که کمکم به دیگر گروههای سنتی اصولگرا هم سرایت میکرد، سمت و سویی متفاوت با مسیر مطلوب حامیان احمدینژاد گرفت.
در این راستا بود که بادامچیان، از اعضای اصلی حزب مؤتلفه که پیش از این حامی دولت نهم نیز بود، ضمن آنکه در مصاحبه خود خبر از آغاز رایزنیها در جناح اصولگرا برای انتخابات ریاستجمهوری میداد، صراحتا گفت: ”ممکن است به طور طبیعی افراد مختلفی مطرح شوند ولی اصولگرایان باید با استفاده از تجربیات گذشته و بر اساس مبانی و گفتمان اصولگرائی برای رسیدن به کاندیدای واحد برای انتخابات آینده تلاش کنند.“
وی از این هم فراتر رفت و در پاسخ به سؤال صریح خبرنگار خبرگزاری مهر در خصوص احتمال اجماع اصولگرایان بر روی احمدینژاد، حتی حاضر نشد احتمال این موضوع را هم تایید کند و صرفا گفت: “در عالم سیاست هر احتمالی وجود دارد و آینده را نمی توان پیش بینی کرد مهم تلاش برای رسیدن به اجماع است.“
این مصاحبه در حالی در رسانهها منتشر شد که چند روز پیش از آن، محمدنبی حبیبی دبیرکل مؤتلفه نیز خواستار ”تبادل نظر سازمانیافته اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری” شده و در عین حال تقصیر ناکامی احتمالی اصولگرایان در انتخابات آتی را نیز به گردن سیاستهای اقتصادی دولت انداخته بود. علاوه بر حبیبی، محمدرضا باهنر، رئیس فراکسیون اصولگرایان در مجلس هفتم نیز که از اصلی ترین حامیان دولت نهم در مجلس هفتم محسوب می شد، از احتمال تعدد نامزدهای اصولگرا در انتخابات آتی خبر داد.
اما اینها تنهااظهاراتی نبود که از اردوی راست سنتی در خصوص انتخابات شنیده شد؛ چرا که در ادامه دبیران کل دو حزب محافظهکار دیگر نیز به اظهارنظر درباره ریاستجمهوری پرداختند؛ حسینی، قائممقام جامعه اسلامی ادوار نمایندگان مجلس، احمدینژاد را یکی از نامزدهای اصولگرایان در کنار دیگر گزینههای مطرح خواند و کریمی اصفهانی، دبیرکل جامعه اسلامی اصناف و بازار، نیز از متفاوت بودن ساز و کار وحدت اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری با دو انتخابات گذشته خبر داد.
تاکتیک راست سنتی
وجه مشترک گفتههای این دو فعال سیاسی وابسته به راست سنتی، که با رایزنیهای ماههای قبل مؤتلفه نیز همخوانی دارد، تاکید همزمان این دو بر لزوم قرار گرفتن جامعتین (جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) به عنوان محور وحدت اصولگرایان و نیز تصمیمگیری اصولگرایان با هماهنگی این دو تشکل روحانی بود؛ نکتهای که به نظر میرسد تاکتیک جدید طیف محافظهکار در استفاده از موقعیت روحانیت برای عقب نشاندن حامیان دولت باشد.
مطرح شدن چنین تاکتیکی بخصوص از این لحاظ اهمیت مییابد که برخی طیفهای میانهرو مخالف احمدینژاد، نظیر حزب اعتدال و توسعه و حتی یک طیف از حزب کارگزاران، نشانههای تمایل به ائتلاف با راست محافظهکار بر سر یک چهره روحانی سنتی را از خود نشان دادهاند.
اما حتی اگر چنین ائتلافی مد نظر مؤتلفه و دیگر گروههای سنتی جبهه اصولگرایان نباشد، از مجموعه اظهارنظرهای اخیر آنها و بخصوص یادداشت دیروز روزنامه رسالت، میتوان نتیجه گرفت که آنها برای انتخابات آینده قصد عبور از احمدینژاد را دارند و بدین ترتیب صحبتهای برخی از آنها درباره لزوم وحدت اصولگرایان، نوعی فرار به جلو برای کاهش آسیبپذیری از انتقادهای بعدی است.
در این شرایط، سخنان روز گذشته مرتضی نبوی، مدیرمسئول روزنامه رسالت و عضو مجمع تشخیص مصلحت، نیز معنای بیشتری می یابد که گفته است: “[درخصوص امکان اجماع اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری] تصور درستی ندارم؛ چراکه رسیدن به اجماع کار سختی است… ممکن است کاندیداهای اصولگرایان نیز متعدد باشند.“
البته عملکرد احمدی نزاد به گونه ای بوده که این گمانهزنیها حتی از طیف سنتی نیز فراتر رفته و به حامیان وی نیز رسیده است؛ به طوری که کوثری، نماینده اصولگرای متمایل به احمدینژاد نیز به ایسنا گفته است: “رسیدن به کاندیدای واحد در بین احزاب، دور از ذهن است و رسیدن به این مهم تحمل و گذشت بیشتری را از سوی نامزدها، میطلبد.“
حال باید دید آیا حامیان دولت از حالا به این ساز جدایی نواختنها پاسخ خواهند داد، یا آنکه بیاعتنا به این انتقادها، ”عملیات پیچیده و چند لایه” دیگری را طرح ریزی خواهند کرد.