برانون مدوکس
حتی بهای 100 دلار برای هر بشکه نفت نیز نمی تواند محمود احمدی نژاد را در مقام ریاست جمهوری برای همیشه امن نگاه دارد. به نظر می رسد در این عصر طلایی درآمد ها برای ایران، سوء مدیریت اقتصادی سرانجام او را به پایین خواهد کشید.
منتقدان او از همان زمان انتخابات سال 2005 پیش بینی می کردند غفلت خودسرانه اش از اقتصاد کشور، او را به زمین خواهد زد. تا اینجای کار پیش بینی ها درست از آب در نیامد زیرا بهای نفت خیلی بیشتر از تخمین های قبلی بوده و او به طور اتفاقی از منازعه هسته ای با غرب سربلند بیرون آمده است.
انتخابات پیش روی مجلس در ماه مارس، بهترین برآورد از میزان پشتیبانی ها از او خواهد بود و نیز تعیین اینکه آیا روحانیون و سایر قدرت های موثر خواهان خروج او از صحنه هستند یا خیر. غرب هر جایگزین دیگری را از دیدگاه مناقشه هسته ای به او ترجیح می دهد و حتی اگر ایرانی ها ایستادگی در این مورد را از مصادیق غرور ملی خود بدانند، ممکن است حالا به نقطه انتخاب فرد بهتری به جای او رسیده باشند.
وقتی احمدی نژاد به قدرت رسید، قیمت هر بشکه نفت خام 60 دلار بود اما حالا دو سوم همین قیمت به بهای نفت اضافه شده است. کمتر رییس جمهوری اینقدر خوش شانس بوده است. اما همانطور که علی انصاری، استاد دانشگاه و کارشناس متخصص مسائل ایران در گزارشی برای موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک آورده ، این یک نعمت خدادادی برای ایران است. این موضوع رهبران ایران را به خلاقیت و ملاحظات اقتصادی واداشته است. او می گوید: “یکی از دلایلی که جمهوری اسلامی توانسته در برابر طوفان های سیاسی مقاومت کند … این بوده که مدیریت اقتصادی محتاطانه و محافظه کارانه داشته است. نهایت دقت در پیش بینی بهای نفت به کار رفته است.”
احمدی نژاد با اعتقاد خاص به اینکه مورد پشتیبانی خدا است، خود را در جایگاه استفاده از این سابقه عقلانیت ندید. او در دو سال اول ریاست جمهوری اش 120 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته که بیش از کل درآمد آیت الله اکبر رفسنجانی در طول 8 سال دوران ریاست جمهوری اش بوده است. با اینحال دولت او برداشت از صندوق ذخیره ارزی را که یادگار محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران است لازم دانسته است. به نوشته کتاب جدیدی از کسری ناجی به عنوان ”احمدی نژاد” و بر اساس اطلاعات بانک مرکزی ایران، احمدی نژاد در سال اول مبلغ 35/3 میلیارد دلار و در سال بعد 43 میلیارد دلار از این صندوق برداشت کرده است.
با این همه به چالش کشیدن او درباره اینکه پول را کجا خرج کرده، کار آسانی نیست. زیرا اغلب این پول به سوی بنیادهای مذهبی و قراردادهایی که خود در آن نقش داشته سرازیر شده است و هرگز تحت کنترل وزیران یا نمایندگان مجلس قرار نگرفته است. نتیجه قابل پیش بینی چنین هزینه هایی، افزایش نرخ تورم از 12 به 19 درصد بوده است. به خاطر تصمیم ناگهانی او در افزایش حداقل دست مزدها به اندازه تقریباً پنجاه درصد، تعداد زیادی بیکار شدند. نقطه اوج نمایش جایی بود که به خاطر تصمیم ناگهانی او در 27 ژوئن 2007 برای جیره بندی بنزین، وسایل نقلیه دروسط راه متوقف ماندند. برای چهارمین کشور بزرگ صادر کننده نفت، این واقعاً تحقیرآمیز است. از سوی دیگر و در نزدیکی زمان انتخابات مجلس ایران در ماه مارس، شواهدی از بروز اختلافات میان احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای، رهبر عالی مذهبی ایران، دیده می شود. منتقدان رییس جمهور که زمانی خاموش شده بودند، حالا اجازه پیدا کرده اند با بلندترین صدا انتقاد کنند. آنها می گویند نرخ واقعی بیکاری نزدیک 20 درصد است و نه 10 درصد.
احمدی نژاد معتقد است به خواست خدا رییس جمهور شده است؛ منتقدان هم معتقدند به خاطر اقتصاد برکنار خواهد شد. هرچند هنوز این پیش بینی جامه عمل نپوشیده، اما دلایل خوبی برای تحقق آن وجود دارد.
منبع: تایمز آنلاین – 15 ژانویه