فیلیپ تورو ـ دانژن
شکی نیست که در مواجهه با درد و رنج مردم غزه بسیاری از موازین اخلاقی زیر پا گذاشته شده است. هم از جانب اسرائیل و هم از جانب حماس و همسایگان عرب و دولت فلسطین و تهران. و نیز از جانب” جامعه جهانی” و رئیس جمهور آمریکا بوش و قطعاً باراک اوباما که سکوتش علامت رضاست.
بسیار شنیده ایم که می گویند حمله اسرائیل به غزه مجازاتی “متناسب” با جرم ارتکابی نبوده است. در صورتی که این حمله حماس و تعداد ناچیز راکت هایش را هدف قرار می داد این حرف کاملاً درست بود. امّا مسئله اینست که عملیات “سرب سنگین” با انگیزه های دیگری آغاز شد. همانطور که آبزرور خاطر نشان کرده است این عملیات فی البداهه شروع نشد بلکه برنامه دقیق آن از شش ماه پیش چیده شده بود و برای جا انداختن آن مدّت ها بود که جنگی به راه افتاده بود. امّا همه این ها کافی نبود. خون های ریخته شده و رژه تصاویر هولناک بر صفحه تلویزیون ها مدارک جرم سنگینی علیه اسرائیل فراهم آورده اند. اعتبار دولت یهود در اروپا به پائین ترین حد خود رسیده است و حتی در آمریکا تأئید کنندگان جنگ غزه امروز در اکثریت نیستند.
واقعیت اینست که ناگهانی بودن حمله و تاریخ شروع آن را نمی توان جز با یک حساب و کتاب منطقه ای در سطح وسیع توضیح داد.
قبل از هرچیز باید به این نکته اشاره کرد که اسرائیل هیچگاه، برای آنکه متحد آمریکائی اش را خشمگین نکند، “پا را از گلیمش درازتر نکرده است”. اسرائیل می دانست که شش ماه دیگر که حکومت اوباما مذاکره با تهران را شروع کند حمله غیرممکن خواهد شد. و چون به نوشته الحیات انگیزه واقعی اسرائیل از حمله به غزه دام گستری برای دشمن اصلی یعنی ایران بود الان دست به کار شد. اگر احمدی نژاد و خامنه ای تصمیم به مداخله بگیرند اسرائیل برای حمله هوائی به تأسیسات اتمی ایران دستاویز پیدا حواهد کرد و اگر دست روی دست بگذارند دست کم حماس تضعیف خواهد شد و اعتبار ایران در میان مسلمانان افراطی دنیا تا مدت های مدید خدشه خواهد دید.
امّا این نقشه چیره دستانه نقطه کوری دارد که وزیر دفاع نظم ناپذیر اسرائیل، ایهود باراک حاضر به دیدنش نیست و آن اینکه پخش تصاویر کشته و زخمی ها در منطقه ای که با تحقیر آشناست نتیجه ای جز پا گرفتن موج تازه مأموریت های الهی از نوع نظامی و تروریستی به بار نخواهد آورد. القاعده می تواند از هم اکنون دست ها را به نشانه ذوق زدگی به هم بمالد.
منبع: کوریه انترناسیونال، یازده ژانویه