دود در این مطبخ دم کش

نویسنده
زهرا طهماسبی

» چاپ آخر

نگاهی به تصحیح روضة‌الانوار نوشته‌ی خواجوی کرمانی

صفحه‌ی چاپ آخر  به نقد و بررسی آثار ادبی اختصاص دارد 

بی‌تردید یکی از مهم‌ترین فصل‌های بررسی ادبیات کهن تصحیح نسخ است. از آن‌جا که میراث مکتوب هر سرزمینی سرمایه‌ی ملی و فرهنگی آن محسوب می‌شود، بررسی‌های کتب خطی و کهن کاری مهم و ارزشمند است.

یکی از کتاب‌های بی‌نظیر ادب فارسی روضة الانوار خواجوی کرمانی است، که از منظومه‌های مهم او به شمار می‌آید و تا کنون توسط افراد مختلفی تصحیح شده است.

نخستین چاپ مشهور این کتاب را حسین کوهی کرمانی در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی منتشر کرده است. در سال ۱۳۷۰ مرکز کرمانشناسی از روی دست نوشتهی عبرت نائینی و مقدمهی دکتر حسین الهی قمشهای دومین نسخهی این اثر را منتشر کرد. سومین نسخه نیز در خمسهی خواجوی کرمانی با کوشش سعید نیازی کرمانی به چاپ رسیده است.

از آنجا که با توجّه به اختلافات نسخههای خطّی به جا مانده از متون فارسی در ضبط کلمات، عبارات و افزودنیهای و کاستنیها، واقعیتی تلخ وجود دارد و نسخههای متعددی از کتب فارسی وجود دارد که با دخل و تصرف همراه بوده است، مولف سعی بر این داشته تا با جمعآوری بیشترین نسخ موجود به اجماعی برسد که کمترین خطا را داشته باشد. در واقع تصحیح دکتر محمود عابدی از آن جهت حائز اهمیت است که با استفاده از پنج نسخه موجود به شمارههای ۵۸۹۰ در کتابخانهی ملی ملک، نسخهی کتابخانهی ملک با شمارهی ۵۹۶۳، نسخهی کتابخانهی سلطنتی با شمارهی ۱۲۱۴۹، نسخهی کتابخانهی مجلس شورای اسلامی با شمارهی ۳/۳۵۲ و در پایان نسخهای دیگر در نسخهی کتابخانهی ملی ملک با شمارهی ۴/۴۹۲۵.

تمام نسخ ارایه شده از جهت زمانی تکمیل کننده‌ی یکدیگر هستند. نسخه‌ی کتاب‌خانه‌ی ملی ملک با شماره‌ی ۵۹۸۰ کهن‌ترین و صحیح‌ترین نسخه از دست‌نوشته‌ی آثار خواجو که مورد تأیید بسیاری از ادیبان است. دکتر محمود عابدی نیز این نسخه را محور و اساس تصحیح خویش قرار داده است.

کتاب روضة الانوار، از بخش‌هایی با عنوان مقدمه‌ی مصحح متن کتاب، تعلیقات و توضیحات نمایه‌ها راهنمای تعلیقات و منابع و مآخذ تشکیل شده است. در مقدمه‌ی مصحح، زندگی‌نامه، ممدوحان شاعر و آثار خواجو با زبانی شیوا و علمی به قلم محمود عابدی نگاشته شده است. او سعی بر آن داشته است تا با ارائه‌ی مستندات و شواهد دقیق و با استفاده از اشعار خواجو تاریخ، روز و ماه تولد خواجو را بیان دارد. همان‌گونه که خواجو در مثنوی “گل و نوروز” چنین گفنه است:

شب و روز الف از مه شده کاف         

فکنده آهوی شب نافه از ناف

رسیده ماه ذوالحجه به عشرین          

به بام آورده گردون خشت زرین

زهجرت ششصدوهشتادونه سال         

شده پنجاه روز از ماه شوّال

عابدی در بیان زندگی‌نامه‌ی خواجو از تمام این مستندات به گونه‌ای بهره گرفته است که این زندگی‌نامه نسبت به زندگی‌نامه‌هایی که تا کنون ارائه شده است، بسیار کامل‌تر است. در این بخش با بیان سوانح و حوادث زندگی خواجو شرح مشکلات او درک بهتری از شرایط خواجو می‌یابیم.

خواجو تمام علوم متداول زمان خود را مانند صرف و نحو، لغت و ادب، قرآن و تفسیر، هیئت و نجوم و دقایق موسیقی آگاهی داشته است و از همین رو مورد توجه بسیاری از بزرگان ادب دوست کرمان بوده است و در بخش آثار خواجو هر یک از آثار خواجو اعم از: قصاید، غزلیات، مثنوی و رسایل مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش غزلیات که اوج شاعری خواجو را در غزل‌سرایی معرفی کرده است و در بخش قصاید از لحاط موضوع تقسیم بندی جالب و تازه‌ای صورت گرفته است. این که خواجو شماری از قصاید خواجو و ترکیب‌بندهای او در توحید، نعت رسول(ص)، مناقب و محامد امام علی و پیشوایان دوازده‌گانه‌ی شیعیان است.

مثنوی‌های خواجو هم بخش مهم و حائز اهمبتی از آثار او را شکل می‌دهند و در همبن راستا عابدی پس از معرفی خمسه‌ی او بر حسب تاریخ پدید آمدن بسیاری از ارزش‌های ادبی و هنری آن‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد. در همین بخش از آن‌جا که خواجو دومین کسی است که به سرودن نظیره‌هایی در برابر آثار نظامی اقدام کرده است. و در پایان این بخش به بررسی موقعیت تاریخی و اجتماعی نظامی و خواجو پرداخته است و این دو اثر را از جهت ساختار مورد بررسی قرار داده است و به حق می‌توان گفت که این مبحث یکی از بخش‌های مهم و با ارزشی است که اهمیت این تصحیح را بالاتر برده است. بررسی همه‌جانبه از جهت همانندی‌ها و تفاوت‌ها که خواننده را به خواندن این آثار ترغیب می‌کند. این بررسی از جهت ساختار، موضوع استفاده از کنایات و استعارات، ترکیب‌های سخن، تأثیر موسیقی و … است و در پایان نمونه‌هایی از تازگی زبانی و کلمات خاص کتاب روضة الانوار، که در فرهنگ‌ها و از جمله لغت‌نامه‌ی دهخدا نیامده است و منحصرا به خواجو متعلق است، اشاره شده. برای نمونه می‌خوانیم:

بن جرعه: مقدار اندکی از شراب که در ته جام مانده باشد، ته جرعه (بیت۲۳۸)

بزم ز بن جرعه خراب آمده

اشک قدح لعل مذاب آمده (۹۴۵)

دود در این مطبخ دم کش فکن

وز تف دل تاب در آتش فکن (بیت۲۰۱۲)

محمل کسی از جاده بیرون افتادن (از کاروان جدا شدن و در کنار جاده بیرون ماندن او)، کنایه از تنها و گرفتار و درمانده شدن، به سختی و مصیبت درماندنمتن کتاب روضة الانوار منظومه‌ای عرفانی، اخلاقی و اجتماعی در بحر سریع بر وزن مخزن‌الاسرار نظامی تبیین و تأیید می‌شود که در بخش تعلیقات و توضیحات ابیات، کوشش عابدی بر آن بوده است که با بیان دشواری‌های ابیات برای جویندگان علم و ادب راه را هموار سازد و در حالی که به پیوند روضة الانوار و مخزن‌الاسرار اصراردارد، در بیان و درک واضح‌تر از اشعار به مخاطب و معنی به این مهم یاری می‌رساند. و دیگر این‌که برای این منظور نیز از تعابیری که در اشعار سایرین قرار دارد نیز مدد گرفته است و با توصیفی در باب معانی دوگانه‌ی کلمات ایهام‌ساز، حضور آن‌ها در شعر دیگران به خصوص حافظ معلوم شود. در این بخش نویسنده ضمن بررسی معنی ابیات و معنی لغات مشکل بررسی ظرافت‌های بیانی و بدیعی در ابیات پرداخته است همچون آرایه‌های ادبی تا ایهام تناسب و تضاد و … و تلاش داشته است که شواهدی نقل کند که دانشجویان با مقابله با آن‌ها به درک بهتری از آن مفاهیم نائل آیند و دیگر آن که ظرافت‌های بیانی همچون کنایه بسیار مورد توجه بوده است.

از آن‌جا که شعر خواجو در اوج بلاغت و زیبایی است و از این مفاهیم خالی نیست برای دانشجویان خالی از لطف نیست. نویسنده با شرح اشعار خواجو و تأمل و دقت در تک‌تک واژگان شعر او و نظر در داشتن معنی و یا معانی‌ای که به تنهایی و یا با توجه به دیگر کلمات داراست، نهایت دقت و وسواس را در استخراج مفهوم ابیات و ارائه‌ی صنایع بدیعی و بیانی به کار گرفته است و در ادامه در تأیید گفته‌هایش به ارائه‌ی شواهد و نمونه‌هایی از شعرهای نظامی و دیگران و نمونه‌هایی از شعر شاعر می‌آورد.

در بخش نمایه، که بخش بسیار مهمی در کتاب‌های علمی است، خواننده ضمن بهره‌وری آسان از این قسمت و توضیحات علمی در ذیل هر واژه‌ی مشکل می‌تواند به روشنی دریابد که خواجو چه هنرمندانه از فضا و مکان عصر خویش بهره جسته است و چگونه همراه ابیاتش از تعابیر نظامی بهره گرفته است و بخش مهم و اعظم مطالب ابیات او خلاصه‌ی مباحث صوفیانه‌ای است که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم فضای کرمان را آکنده کرده بود. و دیگر این که روضة الانوار هم هم‌چون مخزن‌الاسرار در بعضی ویژگی‌های زبانی و مفاهیم اجتماعی با حدیقه پیوندی ناگسستنی دارد و در پایان می‌توان گفت عابدی کوشش کرده است تا با ارائه‌ی فهرست نمایه‌ها به خواننده، شرایط علمی، فرهنگی و اجتماعی آن عصر را روشن کند. نمایه‌ها در پایان کتاب قرار گرفته است که خود شامل: ۱. آیات، احادیث، سخنان مشایخ، عبارتها و ترکیبهای عربی ۲. ارباب مشاغل و حرف ۳. اصطلاحات تصوف، کلام و …۴. اصطلاحات موسیقی۵.اصطلاحات نجومی ۶.لغات و ترکیبات (کنایی،شعری،ادبی) ۷. مثلها و حکمتها ۸.. نامها (اشخاص، کتابها و جاهای بیت بر اساس شمارهی بیت) ۹. نامها (اشخاص، کتابها و جاهای مقدمه، تعلیقات بر اساس شمارهی صفحه)۱۰. واژههای همآوا

کتاب روضة الانوار را میتوان نمونهای تمام و کمال از یک پژوهش دانست. زیرا نویسنده با رعایت امانت‌داری نسبت به نسخه‌هایی که در دست داشته است با دقت و در نهایت انسجام متنی ارائه کرده است که با نکته‌سنجی و تحلیل مفاهیم آن در بخش تعلیقات به تمام زوایای ابیات پرداخته است و هیچ نکته‌ی غیر قابل فهمی از زیر چشمان ریزبین او دور نمانده است و به حق از تبیین این مسئله برآمده است.