غنیسازی اورانیوم مشکلترین مسئله مذاکرات هستهای ایران در وین است. شش قدرت جهانی تلاش میکنند تعداد و تولید سانتریفیوژهای ایران را کاهش دهند تا مدت زمانی را که این کشور برای ساخت بمب نیاز دارد افزایش دهند. ایران میگوید، میتواند بصورت موقت توسعه توان غنیسازی را چند سال به تاخیر بیاندازد، اما نهایتا برای تولید سوخت جایگزین راکتور هستهای بوشهر مجبور است توان خود را افزایش دهد. مذاکرهکنندگان هستهای ایران میگویند، با توجه به بهای سنگینی که با تحریمها و ترور دانشمندانش پرداخته، نمیتواند برای دریافت سوخت به روسیه وابسته باشد یا توان سانتریفیوژهایش را کنار بگذارد.
اکثر متخصصان هستهای اعتقاد دارند، ایران برای نیروگاه بوشهر به برنامه غنیسازی صنعتی نیازی ندارد. روسیه در سال ۲۰۱۲ به تعهدات خود عمل کرد و قصد دارد آنرا ادامه دهد و ایران هم دانش کافی برای طراحی و تولید سوخت این راکتور را در اختیار ندارد. اگر ایران سوخت داخلی خود را وارد راکتور کند، تضمین های روسیه دیگر اعتبار نخواهد داشت. با اینکه قابل درک است که یک کشور آبرومند مانند ایران میخواهد مستقلا عمل کند، اما در این مرحله از توسعه برنامه های هستهای، هیچ کشور دیگری هم در این زمینه خودکفا نبوده است.
کلید حل بنبست این است که ثابت شود ایران میتواند بدون مزاحمت، برای نیروگاه بوشهر به سوخت روسی متکی باشد و به این ترتیب رهبران ایران میتوانند غنیسازی صنعتی زودهنگام و غیراقتصادی اورانیوم را ادامه ندهند. برای این منظور روسیه و کشورهای مذاکرهکننده، باید بصورت مداوم و به سرعت، سوخت مورد نیاز چند سال نیروگاه بوشهر را به ایران بفرستند. چنین سوختی اگر تحت نظارت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای باشد، نمیتواند به ساخت سلاح هستهای منجر شود.
ایران با این ذخیره سوخت میتواند روی تحقیق و توسعه برای ساخت سانتریفیوژهای کارآمدتر تولید سوخت، برای نیروگاههای ساخت داخل خود در آینده متمرکز شود. در این صورت رهبران ایران میتوانند اعلام کنند که هوشمندانه، نسل اول سانتریفیوژهای خود را برای دستیابی به چهار هدف معامله کردهاند: تضمین “حق” غنیسازی؛ تضمین سوخت برای بوشهر؛ ایجاد زیربنا برای برنامه تولید برق هستهای ایران؛ و خلاصی از تحریمها. اگر ایران به این توافق نه بگوید، مردم ایران و باقی جهان میتوانند نتیجه بگیرند که چیزی جز خواستههای صلحآمیز مطرح است.
ایران پیشاپیش گفته است “تحت هیچ شرایطی به دنبال سلاح هستهای نیست”. تغییر برنامه غیرضروری، غیرعملی و زودهنگام غنیسازی صنعتی به یک برنامه تحقیقاتی و توسعه که مقیاس و آهنگ آن با نیازهای غیرنظامی هماهنگ باشد، میتواند این تعهد را تضمین کند. براساس تجربه کشورهای دیگر در برنامه صلحآمیز هستهای، ایران حداقل 15 سال زمان نیاز دارد تا یک نیروگاه هستهای مدرن مطابق با دستورالعملهای بینالمللی را طراحی کند و بسازد. به این ترتیب توافق جامعی مورد مذاکره در وین اجرا میشود و ایران را به عنوان یک کشور عادی بدون سلاح هستهای معرفی میکند.
البته، برنامه تحقیقاتی و توسعه غنیسازی نیز برای برخی در غرب که اصرار دارند ایران نباید هیچ توانایی هستهای داشته باشد، زیاد است. اما این موضوع دیگر قابل طرح نیست. ایران در بدست آوردن تخصص هستهای بسیار پیشرفته است و سرمایهگذاری زیادی کرده و نمیتواند این خواسته نواستعماری را بپذیرد.
ممکن است تا 20 ژوئیه برای دستیابی به این مسایل زمان کافی وجود نداشته باشد. اما اگر ایران، آمریکا و کشورهای دیگر بتوانند روی ذخیره سوخت برای بوشهر و تمرکز برنامه غنیسازی روی تحقیق و توسعه به توافق برسند، به نفع همه است که مهلت مذاکرات تمدید شود. مسیر جایگزین که شکست دیپلماسی و ادامه ایجاد ناپایداری در فعالیتهای هستهای ایران است، میتواند فاجعهای در ابعاد جهانی باشد.
منبع: واشنگتن پست - 12 ژوئیه