نازیلا فتحی- مایکل اسلکمن
رهبران ایران گام به گام در عقب راندن تهدیدات علیه حکومت، درهم شکستن اعتراضات خیابانی، تخت فشار قرار دادن رقبا برای صرفنظر کردن از اعتراض به نتیجه بحث انگیز انتخاباتی و محدود ساختن رهبران مخالف به انجام هرگونه فعالیتی غیر از صدور بیانیه اعتراض آمیز موفق تر می شوند.
دیروز میر حسین موسوی، دو هفته پس از برگزاری انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری، با صدور اطلاعیه خشمگینانه ای بر عزم خود در ادامه اعتراضات پافشاری کرد، اما در عین حال از ناتوانی خود در مواجهه با دولت سرکوب گر و زورگو خبر داد.
به گفته تحلیلگران، موسوی فاقد یک نهاد سیاسی برای سازماندهی گردهمائی هاست و موفقیت وی در جلب خیل عظیمی از طرفداران طی ناآرامی های اخیر، بیشتر به علت مخالفت وی با محمود احمدی نژاد بود نه اعتقادات خودش.
موسوی در بیانیه ای که بر روی وب سایتش قرار گرفته گفت: “می خواهم نشان دهم چگونه جنایتکاران انتخاباتی، پشت سر عده ای در اغتشاشات اخیر قرار گرفتند و خون مردم را به زمین ریختند. در دفاع از حقوق مردم، حتی یک ثانیه هم به دلیل تهدیدات موجود و منافع شخصی عقب نخواهم نشست.”
شاید اکنون سؤال مهمتر این باشد که آیا رهبری ایران می تواند بر روی شکاف عمیقی که در اثر انتخابات میان طبقه حاکم بوجود آمده، سرپوش بگذارد؟ شکافی که مهمترین تهدید را علیه تاریخ 30 ساله نظام بوجود آورده است.
به گفته تحلیلگران، هنوز علائمی از خشم عمومی و طغیان در برابر رهبری وجود دارد، اما نهادی برای سازماندهی آن در کار نیست.
به نظر می رسد رهبری تندروی کشور موفق به ارعاب برخی چهره های مخالف و عقب نشاندن آنها از سرپیچی و مقابله ای شده که ناآرامی دو هفته گذشته در ایران را سبب شده بود.
مهدی کروبی نامزد شکست خورده دیگر انتخابات ایران که ظرف روزهای اخیر بیش از موسوی در انظار ظاهر می شد، دیروز اعلام کرد پیروزی احمدی نژاد را مشروع نمی داند، با این حال شکایات خود را از طریق مجاری قانونی نظام پیگیری خواهد کرد. محسن رضائی نامزد سوم انتخابات نیز روز جمعه از صرفنظر کردن از شکایات انتخاباتی خود خبر داده بود.
با همه این اوصاف، هنوز نشانه هائی از مقاومت به چشم می خورد.
تعدادی از محافظه کاران نسبت به ضرب و شتم و کشتار معترضان از سوی نیروهای دولتی ابراز نارضایتی کرده اند. تنها 105 نفر از 290 عضو مجلس ایران در مراسم جشن پیروزی احمدی نژاد در روز سه شنبه شرکت کردند. غیبت بسیاری از نمایندگان دیگر از جمله علی لاریجانی رئیس مجلس و چهره قدرتمند محافظه کار، از نکات جالب توجه است.
مردم برای پرهیز از سرکوب های خشونت آمیز خیابانی، به شیوه های اعتراضی دیگر روی آورده اند. به صدا درآمدن فریاد «الله و اکبر» در ساعت 10 هر شب که نماد مخالفت با شاه بود و نیز شعار جدید «مرگ بر دیکتاتور» هر روز قدرت بیشتری می گیرد.
برخی مردم نیز دست به کار شناسائی و معرفی عوامل لباس شخصی از طریق انتشار تصاویر کسانی شدند که به سرکوب و ضرب و جرح معترضان دست زده اند.
به نظر می رسد دولت دست به دامن یک حربه قدیمی و پوپولیستی شده و سعی می کند ضمن انداختن گناه تقصیرات به گردن دخالت های خارجی، سیاهه ای از اتهامات را نثار دسیسه گران خارجی کند. احمدی نژاد با تاختن به باراک اوباما از سایه خارج شد. اوباما روز سه شنبه گفته بود از سرکوب معترضان، “ناراحت و خشمگین” شده است.
احمدی نژاد نیز گفته است: “ما از انگلستان و کشورهای اروپائی انتظار شنیدن چنین اظهاراتی راداریم. اما از آقای اوباما که درباره تغییر صحبت کرده انتظار نداریم در دام آنها بیفتد و راه بوش را دنبال کند.”
منبع: بوستون گلوب- 26 ژوئن
www.boston.com/news/nation/washington/articles/2009/06/26/iranian_leader_wants_apology_from_obama/