بن بست در مذاکرات هسته ای

نویسنده

» تحلیل لوموند از

آلن فراشون

از چهار سال پیش تاکنون قدرت های بزرگ جهان یک تلاش کابوس مانند را آغاز کرده اند: مذاکره با ایران که درنهایت نتیجه آن صفر یا در حد صفر بود.

جمهوری اسلامی تسلیم نمی شود. مسؤولان حکومت تهران با بیان ضرب المثل های شیرین و کوتاه زبان فارسی تلاش می کنند تا مخاطبان خود را آرام کنند و به مسابقه هسته ای نظامی خود ادامه دهند تا درنهایت با استفاده از دانش به دست آمده از بازار هسته ای به بمب دست یابند.

پنج عضو دائمی شورای امنیت به همراه آلمان نمی توانند در نظر آیت الله خامنه ای تغییری ایجاد کنند. رهبر جمهوری اسلامی لجوجانه در برابر ائتلاف کشورهای ۱+۵ که کشورهای بزرگ نظامی و اقتصادی جهان را تشکیل می دهند ایستاده است. ایران تلاش می کند تا در قرن بیست و یکم، جهان چند قطبی را به آزمایش بگذارد: ولی آیا قادر خواهد بود جلوی مقوله تکثیر اتمی را بگیرد؟

به گفته ایالات متحده، از امروز تا یک سال دیگر، ایران قادر خواهد بود به تسلیحات اتمی دست یابد. لئون پانه تا، رییس پیشین سازمان سیا و وزیر سابق دفاع باراک اوباما، زمستان سال گذشته اظهار داشت: “سران جمهوری اسلامی هنوز برای دستیابی به تسلیحات اتمی تصمیم نگرفته اند، ولی همه چیز نشان از آن دارد که آنها درحال افزایش توان خود در این حوزه هستند.” خلاصه اینکه تهران درحال نزدیک شدن به بمب است.

روز شنبه ۶ آوریل و یکشنبه ۷ آوریل در هتل ریکسوس آلماتی در قزاقستان، دیپلمات های گروه ۱+۵ یک بار دیگر با همتای ایرانی خود، سعید جلیلی، دیدار کردند. گروه کشورهای ۱+۵ پیشنهادی را بر روی میز قرار داد که نشان از ایجاد جوی توأم با اطمینان داشت. این انتظار از ایران می رفت که تدابیری را برای کنترل برنامه هسته ای اش لحاظ کند؛ در عوض قرار بود بخشی از تحریم های اقتصادی اعمال شده علیه تهران لغو شود.

در نهایت پاسخ ایران نشانی از تعامل نداشت. آقای جلیلی با ظاهری آراسته و رفتاری مؤدب به چند ضرب المثل فارسی اشاره کرد: “بهتر است بجای بذر نفاق و دشمنی، بذر صلح و دوستی بپاشیم.” او به خواست سران جمهوری اسلامی اشاره کرد: گروه ۱+۵ باید حق غنی سازی اورانیوم ایران را به رسمیت بشناسد و تمامی تحریم ها را لغو کند. درحال حاضر داریم دور خود می چرخیم. طرفین بدون اینکه تاریخ دیگری را برای ادامه مذاکرات مشخص کنند، از هم جدا شدند. بن بست مذاکراتی مسجل است.

ایران می تواند تحت شرایطی بسیار سخت و تحت کنترل شدید به غنی سازی اورانیوم خود ادامه دهد. ولی این مسأله نمی تواند نقطه آغازین مذاکرات باشد، بلکه هدف نهایی آن است. ظن و تردیدهای دوجانبه: تهران بیم آن دارد که واشنگتن بخواهد با اعمال تحریم های شدیدتر در مواضع جمهوری اسلامی ایجاد بی ثباتی کند؛ ایالات متحده نیز بیم آن دارد که ایران روند مذاکرات را بخاطر ادامه فعالیت های غنی سازی اورانیوم طولانی کند.

هر دو طرف در این بن بست مذاکراتی سهیم اند. گروه ۱+۵ بر روی کاغذ مواضع خود را تحمیل می کند. به همت کاترین اشتون، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا که ریاست مذاکرات را برعهده دارد، این گروه بر خواسته های خود مصر است: ایران باید مطیع شورای امنیت باشد، بازرسی های سازمان ملل را بپذیرد و برنامه غنی سازی خود را متوقف سازد.

ولی گروه ۱+۵ چیزی برای ایجاد هراس در دل سران ایرانی دراختیار ندارد. مواضع کشورهای این گروه چندان همسو نیست تا بتوانند فشار واقعی بر تهران اعمال کنند. ولی حتی اگر به تحریم ها نیز رأی داده باشند، چین و روسیه، شرکای اقتصادی مهم جمهوری اسلامی، چندان با این رویکردها موافق نیستند. پکن و مسکو اعلام کرده اند که به تحریم های جدید رأی نخواهند داد. خاویر سولانا، دبیر کل سابق سازمان ناتو، دراین خصوص می گوید: “من فکر می کنم که سطح انسجام و همبستگی گروه ۱+۵ کاهش یافته.” دلیلی وجود ندارد که ایران نیز مانند آقای سولانا فکر نکند.

آیا باید به شیوه دیگری دست یازید تا مذاکرات مستقیم میان تهران و واشنگتن برگزار شود؟ مشکل این است که زمانی که ایالات متحده از مذاکره سخن می گوید، باورپذیری آن سخت است. آقای اوباما این پیشنهاد را در ابتدای دوران ریاست جمهوری اش مطرح کرد؛ درست در زمانی که واشنگتن یک حمله کامپیوتری را علیه تأسیسات هسته ای ایران آغاز کرده بود. اینگونه عملکرد، تهران را از “نیت خیر” واشنگتن متقاعد نمی سازد.

آقای اوباما در برابر ایران قدرت مانور خود را بسیار محدود کرده. او دارای مواضعی ناهمگون است: ایران به سلاح اتمی دست نخواهد یافت و ایالات متحده برای بازداشتن این کشور از دستیابی به بمب به هر گزینه ای، از جمله زور، متوسل خواهد شد. درعین حال، رییس جمهور آمریکا خواستار وقوع جنگی نیست که ایالات متحده را وارد کل منطقه خاورمیانه سازد؛ او معتقد است که آمریکا باید از این منطقه خارج شود، نه اینکه بیشتر در آن فرو رود. درنهایت می توان گفت که آقای اوباما حتی سردمدار حربه تحریم ها نیز نیست. این تحریم ها ازسوی کنگره وضع می شوند و فقط کنگره است که می تواند این تحریم ها را متوقف یا تشدید کند.

ازسوی دیگر، تهران نیز دارای مواضع بهتری از واشنگتن نیست. چند هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری ماه ژوئن، حکومت جمهوری اسلامی به یکی از مشخصه های همیشگی خود اذعان دارد: رقابت بسیار سختی میان جناح ها و اردوگاه های خواهان قدرت حاکم شده است.

حکومت در یک مسابقه ناسیونالیستی وارد شده که مانع از تصمیم گیری صحیح می شود. هیچ یک از جناح ها به انجام مذاکرات واقعی و عملگرایانه و حل معضل هسته ای اشاره نمی کند، چرا که بیم آن دارد انگ خیانت به منافع ملی را بر خود تحمیل کند. هر جناح برای اینکه بهتر بتواند مواضع خود را تثبیت سازد، باید مدام به آنچه جمهوری اسلامی تاکنون به دست آورده تأکید ورزد.

منبع: لوموند، ۱۲ آوریل