ایران به آمریکا تسلیم نخواهد شد

تلگراف
تلگراف

» تحلیل تلگراف از رابطه دولت اوباما با تهران

obamadolat.jpg

کان کافلین

سی سال (از پیدایش انقلاب ایران) گذشته است، اما پس از سه دهه خصومت شدید و اتهام متقابل که چیزی نمانده باعث ‏جنگ تمام عیار با غرب شود، بنظر می رسد رژیم تندروی ایران اولین ژست آشتی جویانۀ خود را در مقابل کشوری که آن ‏را شیطان بزرگ می نامد، گرفته است.‏

تنفر از غرب، ارزش های لیبرالیسم و حکومت دموکرات یکی از فاکتورهای کلیدی است که باعث حفظ انقلاب ایران از ‏زمان سرنگونی شاه توسط خمینی شده است. اما اکنون حتی وارثان انقلاب خمینی نیز تلاش می کنند مشکل انزوای ‏روزافزون ایران را حل کنند. میراث اسلام رادیکال و سازش ناپذیر خمینی هنوز بر ساختار سیاسی، اجتماعی و مذهبی ‏ایران سلطه دارد تاحدی که در نهایت تعیین خواهد کرد ایران تا چه اندازه برای گام برداشتن در مسیر آشتی با غرب آماده ‏است.‏

احمدی نژاد با اعلام اینکه ایران آماده است “بر مبنای احترام متقابل و در فضایی عادلانه” با دولت اوباما گفتگو کند، اولین ‏گام های لرزان را در این مسیر برداشته است. با توجه به ناامیدی اوباما برای یافتن راه حلی برای بحران ایجاد شده میان ‏ایران و غرب بر سر برنامه هسته ای این کشور، برنامه ریزی برای گفتگو نباید خیلی سخت باشد، خصوصا ً اینکه اوباما ‏قول داده است، مادامی که ایران حاضر باشد “مشت خود را باز کند”، واشنگتن آماده است دست دوستی خود را دراز کند.‏

قطعا ً رویکرد اوباما با نطق “محور شرارت” دولت بوش دربارۀ ایران تفاوتی فاحش دارد. به علاوه، احمدی نژاد، که با ‏مبارزۀ دشوار انتخاباتی ماه ژوئن روبروست، آنقدر سیاستمدار زیرکی است که برای مهار بحران هسته ای، نگذارد فرصت ‏مذاکره از دست برود. اما قبل از اینکه ایرانیان یا آمریکایی ها تحت تأثیر چشم اندازهای راه حل دیپلماتیک قرار بگیرند، ‏باید بخاطر داشته باشیم که فضای احمدی نژاد برای مانور بسیار محدود است، چرا که میراث خمینی، سازش دربارۀ مسائل ‏مهم سیاسی، به ویژه برنامه هسته ای، را ممکن نمی داند.‏

خمینی در آخرین سال عمرش نهایت تلاش خود را بکار بست تا تضمین کند که دیدگاه او دربارۀ اسلام رادیکال، که او ‏خواهان صدور آن به سراسر جهان اسلام بود، سال های متمادی پس از مرگ او حفظ خواهد شد. خمینی جدا از اینکه ‏مقدمات جانشینی علی خامنه ای را بعنوان رهبر فراهم کرد، در بیاناتی چند، دولت های بعدی را به سیاست هایی که قطعا ً ‏تهران را در مسیر رویارویی با غرب قرار می داد، متعهد نمود. ‏

یکی از جنجال برانگیزترین فتواهای او که هم اکنون نبض تپندۀ بحران فعلی است، این تأکید خمینی بود که ایران باید به ‏ساخت سلاح های اتمی مبادرت ورزد. علاقۀ خمینی به سلاح های اتمی نشأت گرفته از تجربۀ تلخ جنگ هشت سالۀ ایران با ‏عراق بود، که در آن صدام حسین برای جلوگیری از پیشروی نیروهای نظامی ایران از سلاح های شیمیایی استفاده کرد. ‏

خمینی در تاریخ 16 ژوئیه 1988 در نامه ای خطاب به سران سیاسی و نظامی کشور نوشت، ایران باید برای دستیابی به ‏قابلیت نظامی – از جمله سلاح های اتمی – هر کاری بکند تا مطمئن شود که دفعۀ بعد که کشور وارد جنگ می شود، خود ‏را در موقعیت تحقیرکنندۀ مشابه (در زمان جنگ ایران و عراق) برای قبول آتش بس نیابد.‏

این نامه همواره علت وجود برنامۀ هسته ای ایران بشمار می رود و دلیل اینکه چرا محافظه کاران تندروی این کشور قصد ‏ندارند در برابر درخواست های آمریکا مبنی بر تعلیق فعالیت های غیرقانونی غنی سازی اورانیوم در نطنز تسلیم شوند. ‏

ممکن است دربارۀ اینکه ایران برنامۀ فعال نظامی هسته ای دارد، اشتباه شده باشد، اما تردیدی نیست که اگر سرعت فعالیت ‏غنی سازی اورانیوم ادامه پیدا کند، این کشور تا اواخر سال جاری به اورانیوم غنی شدۀ مورد نیاز ساخت یک بمب اتم دست ‏خواهد یافت. ‏

موضوع دیگری که جای تردید ندارد، این است که ایران تا سال 2003 به طور فعال روی ساخت سلاح های اتمی کار می ‏کرد و اکثر پیشرفت های صورت گرفته در این حوزه در زمان میانه روهایی مانند محمد خاتمی اتفاق افتاده است. از این ‏رو، کل تشکیلات سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی به دستیابی به سلاح های اتمی پایبند است.‏

اما نتیجه اینکه هر قدر هم که احمدی نژاد و حامیان تندروی او دربارۀ آغاز گفتگو با غرب صحبت کنند، مادامی که حاکمان ‏ایران به اصول و اهداف میراث انقلابی خمینی پایبند باشند، شانس اینکه این گفتگوها به پیشرفت چشمگیر روابط بیانجامد، ‏اندک است.‏

منبع: دیلی تلگراف، 13 فوریه