بمباران فایده ندارد، اما کدام راه دیگر؟

نویسنده

» مقاله گاردین درباره روابط ایران و آمریکا

تونی کلوگ

ممکن است اسرائیل با حمایت از راه حل صلح اعراب، گلیم  را از پای حکومت ایران بکشد. اسرائیل برای شروع می تواند از دولت های غربی بپرسد: کدام دولت بطور سیستماتیک درباره برنامه اتمی اش ربع قرن دروغ گفت و کاری کرد که از همه ترفند های بین المللی طفره برود.پاسخ این است: حکومت ایران.

 این مطلب بدون اینکه طنز باشد، توسط مایکل اورن، سفیر اسرائیل در آمریکا در جریان مصاحبه با نیوزویک در ماه اکتبر عنوان شد. پس اگر حدس زده بودید که پاسخ این سووال حکومت اسرائیل است، اشتباه کرده  بودید. اما شما می توانید اشتباهتان را نا دیده بگیرید. اگر منصفانه نگاه کنیم، سفیر اسرائیل تنها دیپلمات یا شخصیت سیاسی نیست، چه اسرائیلی، جه غیر اسرائیلی، که چنین بی آگاهی بی نظیری از خودش نشان می دهد.

 

دولت ایران همه چیز هست بجز، مطلوب. این حکومت به مردمش می گوید که چه باید بپوشند، مردم را زندانی می کند و کتک می زند؛ بعضی وقت ها تجاوز می کند و مخالفانش را می کشد، شهروندان همجنسگرا را دار می زند، در مقابل اقلیت هایی مثل بهاییان  تبعیض قائل می شود، فاجعه ای که برای یهودیان اتفاق افتاده است را  براحتی به مسخره می گیرد و کشورهای دیگر و بطور خاص، اسرائیل را تهدید می کند.

 

حکومت ایران، در پی مناقشات پیش آمده بعد از انتخابات ریاست جمهوری و اعتراضات شدید، مشروعیتش هم زیر سووال رفته است. اما با وجودچنین مشکلی، آیا حکومت در مورد مسائل استراتژیک همچنان بی منطق عمل می کند؛ آیا از امینت ملی برخوردار است که سیاست خارجی اش را هدایت کند و آیا مشخص شده است سلاح اتمی مناسب برای تهدید کشورهای دیگر از جمله اسرائیل  دارد؟

 

نگاه کردن به مسئله از زاویه مهم تری چون تروریسم، که برخی از منتقدان غربی چنین اهمیتی به آن می دهند، یک بعدی و از اساس گمراه کننده است، در ضمن به نظر نمی رسد ایران از حمایتش از تاکتیک های تروریستی چندان شرمسار باشد. ما باید بیاموزیم که به موضوعات از دریچه چشم ایران نگاه کنیم.

 

کشوری پهناور با بیش از 70 میلیون نفر جمعیت و تاریخی قدیمی و پر افتخار، امروز در بین ارتش آمریکا در عراق و افغانستان و خلیج فارس محاصره شده است و حتی اگر اسرائیل را که بنوبه خود ایران را به حمله هوایی تهدید می کند در نظر نگیریم، ایران  با کشورهای صاحب سلاح اتمی چون، هند و پاکستان و چین  و روسیه، در یک منطقه قرار گرفته است.

 

 عراق، یکی از کشورهای همسایه  ایران که کشوری اتمی نیست مورد هجوم کشورهای دیگر قرار گرفت تا حکومتش تغییر کند. برعکس، کشوری مانند کره شمالی که قدرت اتمی دارد و کاندیدای خوبی برای تغییر رژیم هم هست، مورد هجوم قرار نگرفت. پس در حالیکه بلندپروازی های اتمی ایران ممکن است باعث نگرانی بین المللی بشود، اما ممکن است دلیل منطقی برای ترس وجود نداشته باشد؟

 

ایران از لحاظ سیاسی به دو قسمت تقسیم شده است. اما یک توافق ملی وجود دارد که همه کاندیداهای ریاست جمهوری در ماه ژوئن 2009، بر سر آن توافق دارند و آن پیش بردن برنامه های اتمی دستکم برای اهداف صلح آمیز است؛ این حقی است که در پیمان منع تولید سلاح اتمی آمده است و ایران برخلاف هند و پاکستان و اسرائیل عضو آن است.

 

در واقع بیشترین امید برای بوجود آمدن  یک تغییر طولانی مدت در ایران باید در ادامه تغییرات در داخل کشور صورت بگیرد. در کنار این فشار، پیشنهادات بین المللی باید قرار بگیرند. اگر هر قدرت خارجی بخواهد جنبش مخالفان ایران را نقض کند و توسعه داخلی را متوقف کند، راهی ندارد جز بمباران ایران. هیچ چیز به این اندازه نمی تواند مردم ایران را در پشت سر دولت قرار بدهد.

 

این حمله یا حملات که باید چندین روز ادامه پیدا کند، باعث ایجاد شوک در سرتاسر جهان می شود و واکنش های بسیاری را به همراه دارد که در همه جای دنیا تاثیر می گذارد، در خلیج فارس، عراق، افغانستان تا مرزهای اسرائیل و لبنان و غزه و انگلستان و آمریکا و متخدانش در اروپا و خاورمیانه . یک شک کوچک در اینجا وجود دارد. اگر این حملات توسط اسرائیل صورت بگیرد، حتما باید با همدستی آمریکا باشد و توسط مجامع یهودی سرتاسر دنیا از آن حمایت شود، می ترسم، عدم محبوبیت جهانی یهودیان، که بداقبالیشان روز به روز بیشتر می شود، به اوج خودش برسد.

 

ممکن است کسی بپرسد آیا اسرائیل که دارای قدرت اتمی است، با وجود اینکه رسما به آن اعتراف نکرده است، قصدش ارعاب نباشد؟ مسلما این یک عملکرد قابل اجرا است. چندین دهه است که بین آمریکا و شوروی و چین از آن بعنوان بهانه استفاده می شود. و حالا هم این نقش بین دو کشور همسایه، هند و پاکستان اجرا می شود. هیچ یک از این موارد نمی تواند چنان که مورد نظر پرزیدنت اوباما است، خلع سلاح هسته ای همه کشورها را باعث شود اما تهدید اتمی بمراتب از آغاز جنگ سوم بهتر است.

 

امروزه، گمان می رودکه اسرائیل بین 200 تا 400 کلاهک اتمی با قابلیت حمله هوایی دارد که ایران هیچ یک را در اختیار ندارد. اگرچه رئیس جمهور ایران سخنان آتشین می گوید و حالت تهاجمی دارد، ما باید  کاری کنیم که ایران نتواند تهدیداتش را عملی کند. اسرائیل می تواند یک شبه ایران را از راه دور محو کند حتی اگر ایران جنگ آینده را رقم بزند، چنین سناریویی باعث نابودی فلسطین و همسایگان عرب و مسلمان اسرائیل می شود. همه طرفین دعوا این را می دانند و این شامل رهبران ایران هم می شود. رهبران ایران احمق نیستند.

 

منظور این است که ایران امروز مانند دهه گذشته نیست که بشود به یک دلیل ساده غربی ها  مانند عراق به آن حمله کنند و زورگویان رژیم ایران را بیرون کنند و موازنه قدرت را در منطقه به سود این  کشور تغییر بدهند. جهان در حال حاضر به ماجراجویی های احمقانه ندارد که عواقب آن غیر قابل پیش بینی باشد. در بهترین حالت این کار به زمان بیشتری نیاز دارد.

 

تحریم های شدید اقتصادی بعنوان یک راه حل ممکن است توانایی های محدود داشته باشد البته اگر بسوی حکومت و متملقانش نشانه رفته باشد. اما تحریم تجاری می تواند موثر باشد و نیازمند شرکت کردن پاکستان و چین در این تحریم می شود که به  نظر بعید می رسد. روی روسیه و هندوستان تردید وجود دارد. آنها می توانند باعث تلافی ایران بشوند تا تنگه هرمز را ببندد و قیمت نفت را به اوج برساند و به اقتصاد جهانی ضربات جدی وارد کند.

 

گاهی از اوقات در روابط بین الملل، راه حل فوری وجود ندارد و مداخله های شتابزده ممکن است صدمه های بیشتری بزند تا نگه داشتن صلح سرد و بکار بردن یک دیپلماسی محتاطانه و صبورانه، در حالیکه توسعه داخلی در حال شکل گیری است.

 

خوشبختانه، در این مورد کار دیگری می شود کرد.رهبران ایران که از انزوا می  ترسند، می دانند که بعنوان اصلی ترین حامیان حقوق فلسطینیان باید باقی بمانند، و نشان دادن اسرائیل بعنوان یک تهدید کنند، کار را برای کشورهای عربی طرفدار غرب که مانند اسرائیل نگران مقاصد ایران هستند، ممکن است با اسرائیل متحد شوند. بهترین راه برای اسرائیل برای مبارزه با تهدید ایران این است که فرش را  از زیر پای حکومت ایران بکشد و با خردمندی راه حل های اعراب را پذیرا شود و درباره تشکیل دو دولت با فلسطین وارد گفتگو شود و با سوریه وارد مذاکره شود. هیچ کس نمی گوید که این کار همه مشکلات را حل می کند اما تاثیر آن از هر راه حل دیگری بیشتر است.

 

اما اسرائیل باید دست از برنامه های تهاجمی و خود ویرانگرش در کرانه باختری رود اردن بردارد. این زمان مناسبی است برای رهبران اسرائیل تا به نفع مردمان کشورشان کار کنند و همچنین برای مجامع بین المللی کار را آسان خواهند کرد تا بگذارند خود مردم ایران هر کار بخواهند بکنند.

 

بیش از چند دلیل وجود دارد که کره خاکی شکننده ما دیگر نباید با جنگ مواجه شود و این شامل مواجه با ایران هم می شود. برای شروع بهتر است قدرت های غربی سیاست های جهانی شان را در قرن 21 مرور کنند و یک شانس دیگر به آنها که قرن 22 زنده می مانند، بدهند.

 

منبع: گاردین 11 ژانویه