حسین شریعتمداری رئیس کیهان فردای به نتیجه نرسیدن دور چهارم مذاکرات جامع هستهای ایران با ۱+۵ در سرمقاله ای نوشت: “خوشبختانه مذاکرات شکست خورد”. شریعتمداری با اشاره به ترسیم ۴ خط قرمز اصلی از سوی رهبر جمهوری اسلامی و اتفاقا اختلاف نظر غرب با ایران بر سر همین چهار شرط تاکید کرد که “مذاکرات شکست خورد و همانطور که پیش بینی کرده بودیم ادامه آن دیگر فایده ای ندارد”. این چهار شرط مهم که رئیس کیهان به آن اشاره کرد عبارتند از : حق غنی سازی برای ایران، برداشته شدن تحریم ها به صورت یک جا و نه تدریجی، ادامه تحقیق و پیشرفت در زمینه های هسته ای، و نیز وارد نشدن حریف به عرصه دفاعی و نظامی ( یعنی بخش موشک سازی و موشک های دوربرد ).
حسین شریعتمداری که اطلاعاتش از سوی دفتر رهبرجمهوری اسلامی تامین و هماهنگ می شود یادداشت خود را طوری تنظیم کرده بود که گویی مذاکرات برای همیشه به پایان رسیده و او تنها کسی است که دقیق ترین پیش گویی را در ارتباط با مذاکرات ژنو و شکست نهایی آن ارائه داده بود و مذاکرات با چنین چهارچوبی دیگر هرگز ادامه پیدا نخواهد کرد. من با حسین شریعتمداری رئیس روزنامه کیهان شرط می بندم که هیات ایرانی با مجوزی که از تهران صادر می شود در نهایت کوتاه می آید، همه شرایط غیر عادلانه غرب را با جزئیات می پذیرد و و توافقی را امضا می کند که بی تردید از پشتیبانی لابی یهودی آمریکا بر خوردار است. یعنی ایران در نهایت توافقی را با ۱+۵ را امضا میکند که نه هیچیک از چهار خط قرمز ایران در آن رعایت میشود و نه بنا بر نقل قولی هیچیک از آن ۱۳ مورد اختلاف به نفع ایران تعدیل می شود. هر چند بنا بر توافق اولیه، دو طرف باید در چهارچوب زمانی شش ماهه به توافق نهایی برسند هنوز دشوار است که بتوان زمان نهایی امضای توافقنامه را پیش بینی کرد. اما از آنجا که چماق تهدید ایران با اعلام تحریم های جدید از سوی کنگره آمریکا همچنان فعال است بعید به نظر می رسد روند پایان رویاهای اتمی اداره کنندگان ایران زیاد به طول بیانجامد.
از قضا کوتاه نیامدن غرب در برابرایران نه به دلیل بد ذاتی غربی ها یا نفوذ افسانه ای اسراییلی ها در همه عرصه های جهانی است، که واقعا با نفوذند، بلکه وجود امثال همین حسین شریعتمداری و اطرافیان اوست که چنان چهره مخوف و هولناکی از ایران ساخته اند که باید آن را با زور مهار کرد؛ نظامی که در پی یک انتخابات ریاست جمهوری برای مدت دوسال پی در پی مردم را در خیابان ها سرکوب کرد و رهبران یک جنبش مردمی را بدون محاکمه در حصر نگه داشته است و همه مردم آن در حال فرار از آن کشور هستند در عرف جهانی با توانایی های اتمی خود استعداد تبدیل شدن به یک تهدید بین المللی یا منطقه ای را داراست. وگرنه هندی ها طی ده سال گذشته چندین بمب اتمی منفجر کردند، دهها مرکز غنی سازی دارند، چندین راکتور آب سنگین فعال دارند و زرادخانه اتمی آنها هولناک ترین زرادخانه کل جنوب آسیاست اما هیچگاه نه تحریم شدند ونه مجبور به کوتاه آمدن از بلندپروازی های هسته ای خود شدند.
حسین شریعتمداری در یادداشت خود که گویی پیاده شده نوار سخنرانی او برای تجمع بسیجیان میدان توپخانه است آورده : “ مطرح شدن چهار شرط ایران که دشمن انتظار روبرو شدن با آن را نداشت، ابتدا دشمن را حیرتزده و سپس عصبانی کرد تا آنجا که در مواردی کار به مشاجره لفظی کشید. حریف در آغاز کار انتظار داشت آنچه هیات ایرانی روی میز گذارده است، مصرف چانهزنی داشته باشد ولی هنگامی که با اصرار غیرقابلانعطاف تیم ایرانی بر خطوط قرمز مورد اشاره روبرو شد، مذاکرات وین ۴ که میتوانست به شدت آسیبرسان باشد، با شکست روبرو شد.”
یادداشت شریعتمداری نمی گوید چهار تحریمی که شورای امنیت علیه ایران اعلام کرد در تاریخ سازمان ملل هنوز علیه هیچ کشوری اعمال نشده است و تحریم های آمریکا و نیز اتحادیه اروپا همگی در دوران مدیریت رئیس جمهور محبوب او اعلام شدند و کیهان آتش بیار همه آنها بود. آن لوکوموتیوی که احمدی نژاد می گفت و شریعتمداری برایش سرمقاله می نوشت که در سراشیبی افتاده و ترمز آن هم کنده شده از روی ۷۰ میلیون مردم ایران و خانه و شهرهای آنها رد شده و اقتصاد کشور را تا کنون حداقل دو دهه به عقب کشانده است.
هر چند جواد ظریف وزیر خارجه ایران با آن لبخند ملیح در همه مذاکرات همیشه اصرار دارد به همه بقبولاند که ایران همین طوری به یک باره تصمیم گرفت تا وارد مذاکره شود و با ۱+۵ توافق کند، اما معادلات ویران کننده تحریم های بین المللی که ایران را به پای میز مذاکره کشاند بدون کمترین تغییری هنوز بر جای خود باقی است و ادامه حتی هر یک ماه آن خرد کننده و تحمل آن برای هر دولتی در ایران غیر ممکن است.
بعید به نظر می رسد حسین شریعتمداری روزنامه کیهان را بتوان با کسی در بخش های فاسد و بد کار رژیم گذشته مقایسه کرد؛ یا کسی طی ۲۱ ساله ریاست او بر کیهان چنین رکورد هولناکی از اختلاف اندازی، تهدید و ارعاب ملت، تشویق مسلمانان به ارتداد از خود باقی گذاشته باشد که زمینه ساز موج فرار مغزها از کشور شد. و باز بعید است کسی به اندازه حسین شریعتمداری در صاف کردن جاده برای اوکراین شدن ایران چنین تلاشی را به خرج داده باشد.
اما حسین شریعتمداری درست می گوید که عین نسخه عراق و بدتر از آن برای ایران چیده شده است. از لا به لای خبرها می توان دریافت که پایان تحریم ها بعد از ده سال تا حد یک ساده لوحی خوش بینانه بود. رژیم بازرسی و نظارت بر هر فعل و انفعالی در ایران برای چند دهه سازماندهی شده است نه برای مدت کوتاهی. اعمال نظام بازرسیهای ویژه از هر چیز و هرکس در هر زمان و هر مکان و فراتر از پروتکل الحاقی و تصویب آن از سوی شورای امنیت سازمان ملل، همه و همه این ذهنیت را ایجاد می کند که گویی معیار مهار ایران بسیار شبیه کنترل ژاپن و آلمان شکست خورده از سوی متفقین در جنگ جهانی دوم است تا مثلا تجربه مهارعراق یا لیبی. کاش آن ابر حریف یا باطل السحری که کیهان مدعی است واقعا سحری در آستین داشته باشد در برابر توافقی که امضا نکردن آن هزار برابر بدتر است از امضا کردن آن.
به همین دلیل هر بخش از گناهان نابخشودنی رئیس کیهان را در همخوانی ۲۱ ساله او با مافیا و باندهای ترور و وحشت را بتوان بخشید کارزار او برای ریاست جمهوری احمدی نژاد ملعون و تبلیغ سیاست هایی که کشور را به بن بست های بدون راه حل وارد کرد را نمی توان بر او بخشید. تا جایی که در یک مورد مهدی خزعلی در پی شایعه بیماری رئیس کیهان نوشت که خدا کند حسین شریعتمداری نمیرد و زنده بماند تا در دادگاهی به خاطر این همه سوابق سیاه محاکمه شود.