راه رفراندوم در ایران بسته است

نویسنده

» اکبر گنجی در مصاحبه با روز:

در جریان”روز جهانی اقدام برای ایران” در شهر نیویورک با اکبر گنجی گفت وگو کرده ایم. گنجی که تجمع سه روزه اعتصاب غذا و تحصن در مقابل سازمان ملل را با حضور صدها روشنفکر، هنرمند، دانشجو و دیگر اقشار ایرانی سازمان دهی کرد، معتقد است بایدجامعه مدنی جهانی را متوجه اتفاقاتی که در ایران روی می دهد، کرد تا از این طریق به دولت های خود فشار بیاورند. او می گوید : اینکه از هنرمندان تا روشنفکران مذهبی وسکولار ودیگراقشاری که معمولا دور هم جمع نمی شوند، زیر یک خواست مشترک -که همانا آزادی زندانیان سیاسی است- جمع شدند، هدف بزرگ تحصن واعتصاب غذا بود که به خوبی محقق شده است.

 این گفت وگو را می خوانید.

 

حضوردهها هزار نفر از مردم در سراسر جهان برای نشان دادن همبستگی با ایرانیان داخل کشور و نیز استقبالی که از  اعتصاب غذای سه روزه شما در شهر نیویورک شد ، منشاش کجاست؟

حوادث بعد از انتخابات ۲۲ خرداد وحرکتی که مردم در داخل کردند؛این حرکت مانند زلزله ای عمل کرد که کل ایرانیان خارج از کشور را تکان داد. از نظر من واکنش ها به این رویداد خوب و موفق بوده است. ما می خواهیم توجه مردم جهان را به وضعیت ایران جلب کنیم. نهادهای مدنی باید بدانند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و به دولت هایشان برای نشان دادن واکنش در برابر این وضع، فشار بیاورند. کاری که ما می کنیم این است که صدای مردم وزندانیان سیاسی را به گوش جهانیان برسانیم. شما دیدید که چطور رسانه های خارجی و داخلی این تجمعات را پوشش دادند. وقتی مردم جهان می بینند  که مردم ایران استوار ایستاده اند وجنایت های حکومت را نشان می دهند، به عنوان حوزه عمومی در برابر دولت هایشان صدا خواهند داشت تا تاثیر گذار باشند. مساله ما آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و آزادی زندانیان است.

 

 درجریان سه روز اعتصاب غذا و روز جهانی اقدام علیه حکومت ایران، دیدیم که افرادی ازطیف های مختلف دور هم جمع شدند که پیش از این حاضر نمی شدند درکنار هم بنشینند . از هنرمندان گرفته تا اساتید دانشگاه واز مذهبی ها گرفته تا سکولار ها . چه انگیزه ای برای این همگرایی وجود داشت؟

من موقعی که این حرکت را شروع کردم برایم این موضوع که همه افراد در این جریان حضور داشته باشند خیلی مهم بود. می خواستم از چپ چپ تا راست راست در آن باشند. از مذهبی گرفته تا غیر مذهبی. یعنی گردآوری این جمعیت، برای من هدف و حضور متنوع این افراد، اصل بود. شما دیدید در سخنرانی ها هم افراد مختلفی صحبت وتحلیل های خود را ارائه کردند، چون خواسته اصلی ما  آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی بود که هرکسی به هر شکلی که خواست، آن رابیان کرد. تقاضای ما هم از جامعه بین المللی این است که به این موضوع توجه کنند و به مردم ایران امید دهند. مردم ایران وقتی ببینند تنها نیستند امیدوار می شوند. مساله این است که ما در محکومیت سرکوب و آزادی کلیه زندانیان سیاسی عقیدتی با هم وحدت داریم.

 

چنین تجمعاتی که در بیش از ۱۰۰ کشور جهان برگزارشد چه تاثیری در نگاه مردم به مشروعیت حکومت ایران  می گذارد؟

جمهوری اسلامی نظامی نیست که در سطح جهانی مشروعیت داشته باشد یا در داخل دنبال کسب مشروعیت باشد. آنها خود به صراحت می گویند که ما مشروعیت خود را از خدا می گیریم. می گویند خدا قدرت را به پیامبر اسلام داده وکه بعد از آن به امامان دوازده گانه داده شده و جانشین امام دوازدهم هم که غیبت کرده، ولی فقیه است وهمان اختیارات پیامبر را دارد. اما کل این ساختار ایدئولوژیک، دروغ است. اینها تا به حال حتی یک دلیل هم نیاورده اند که امام زمانی وجود داشته باشد که بخواهند جانشینی برای او درست کنند که آقای خامنه ای باشد. این حرفها بی ربط است. کسی برای آنها چنین مشروعیتی قائل نیست، خودشان هم به مشروعیت مردمی قائل نیستند. آنها اگر معتقد بودند مشروعیتشان را از مردم می گیرند، تئوری شان را به نحو دیگری دنبال می کردند اما تئوری آنها این نیست. تئوری شان این است که ما از خدا مشروعیت می گیریم. اما حادثه اخیر، موضوع یاد شده را تصویری کرد. یعنی مردم از  صحنه تیر خوردن تا به شهادت رسیدن ندا را دیدند و این جهان را تکان داد. نداها، اعرابی ها و زندانیان و کشته شدگان دیگر هم به همین ترتیب. سعید حجاریان هم مصداق بارز چنین موضوعی است. اینها ده سال پیش اورا ترور کردند. او توانایی صحبت وحرکت ندارد. او را به زندان برده اند و به او فشار می آورند که بگوید ما می خواستیم در ایران انقلاب مخملی راه بیندازیم!

 

شما دیروزدر جریان این مراسم خیلی هیجان زده شدید وگریه کردید. چه چیزی احساسات شما راتا این حد برانگیخت؟

همه ما کار می کنیم که برغم همه اختلافات زیر یک پرچم واحد گردبیاییم. این اشک شوق بود که این همه نیروهای متفاوت می‌ آیند و دعواهای گذشته را که مشخصه نسل ما بود، ادامه نمی دهند. آنها می خواهندبرای مردم ایران کار کنند. برای دموکراسی و آزادی. وقتی شما این را می بینید هیجان زده می شوید. البته نوستالژی خاصی هم وجود دارد.

 

خیلی از افرادی که الان زندانی اند از دوستان وهمکاران سابق شما هستند. در این مورد چه احساسی دارید؟

ببینید فشارروی این دوستان، بسیار بسیار بالاتر از فشاری است که در زندان بر من وارد شد. بله؛بسیاری از این افراد دوست من هستند. مثلا من با آقای عبدالله رمضان زاده در یک محله زندگی می کردیم. از کلاس دوم دبستان پشت یک میز می نشستیم. از بچگی با هم بزرگ شدیم. من نظرات اینها را می دانم. در مصاحبه ای با رویتر درپاسخ به این سوال که اینها متهم هستند که انقلاب مخملی کرده اند، گفتم بسیاری از این افراد، مثل تاج زاده، نبوی و رمضان زاده که در حوزه مذهبی چپ هستند، درعمرشان حتی با یک خبرگزاری خارجی و آمریکایی مصاحبه نکرده اند؛حالا اگر کسی بگویید اینها می خواستند انقلاب مخملی کنند، کسی باور نمی کند. اینها آدم های شریفی هستند که به زندان انداخته شده اند و شکنجه می شوند تا مدعیات کاذب آقای خامنه ای راست دربیاید.

 

به نظرشما احتمال راه اندازی پروژه اعترافات اجباری چقدر است؟

اینها وقتی از افشاکردن اعترافات سخن می گویند معلوم است این کار را کرده و از عده ای هم این اعترافات را گرفته اند. اما این اعترافات یک ریال هم ارزش ندارد. کسی به این حرفها باور ندارد.

 

وقتی هیچ ارزشی ندارد چرا این کار را انجام می دهند؟

چون اینها یک نیروی حداقلی سرکوبگر دارند که با دلارهای نفتی تغذیه می شود و باید انسجامش را نگهدارند. به اینها می گویند آمریکا پول خرج کرده که انقلاب راه بیاندازد واینها هم نوکر آمریکا هستند. این بحث ها فقط برای قانع کردن این جمعیت است. در این شرایط اگر از من بپرسید با رفراندوم موافقید، من می گویم موافقم. امااگر از من بپرسید آیا می توان رفراندوم کرد، می گویم نمی شود؛ در حالیکه قانون اساسی گفته در مسائل مهم سیاسی با تایید دوسوم نمایندگان مجلس می شود رفراندوم کرد؛ اما این مجلس این کار را انجام نمی دهد. تازه اگر مجلس هم این کار را انجام بدهد، شورای نگهبان تایید نمی کند. تازه اگر این دو هم رضایت بدهند رهبر تایید نمی کند. همه راهها بسته است.

 

آقای خاتمی هم حتما به این موضوع اشراف دارند؟

بله. این بحث فشار دادن نقطه ضعف طرف مقابل است. می گوید شما اگر وجاهت و مقبولیت مردمی دارید بیایید آن را نشان دهید. شما که می گویید ۲۴ میلیون رای دارید بیایید آن را نشان دهید. در واقع این انداختن توپ در زمین طرف مقابل است. اما اگر شما انتظار داشته باشید که در این چارچوب های موجود رفراندومی برگزار شود، من به شما می گویم نمی شود و نخواهد شد.