مک کین و جنگ ایران

نویسنده

‏‏mccane680.jpg

مایکل هیرش ‏

سناتور مک کین در گفتگویی با مایکل هیرش، از مجله نیوزویک درباره رویارویی با ایران، ‏از سر گیری خشونت ها در عراق و مسائلی در این باره به بحث پرداخته است که در زیر می ‏خوانید.‏

هیرش: چرا شما فکر می کنید اسلام رادیکال، “چالش فراگیر” این قرن است؟ چه وقت به ‏این نتیجه رسیدید؟

مک کین: من همیشه نگران این موضوع بودم. وقتی به خارج از کشور سفر می کردم، شاهد ‏مدرسه های اسلامی بودم، و قطعاً از رشد بنیادگرایی باخبر می شدم. علایم دیگری هم وجود ‏داشت که به جریان بمب گذاری در پادگان نیروهای آمریکا در بیروت (سال 1983) مرتبط ‏بود. فکر نمی کنم هیچ شکی وجود داشته باشد که ماجرای یازدهم سپتامبر، آنرا به طرز ‏دردآوری وارد کشور ما کرده است.‏

‏- در سال 1983 شما بر خارج کردن ناوگان دریایی اصرار داشتید.‏

در واقع من اصرار بر خارج کردن آنها داشتم چون می ترسیدم که آنها یک نیروی سمبولیک ‏بدون برنامه ریزی کافی و یا حمایت مناسب زمینی باشند. ‏

کنجکاوم بدانم آیا از آن زمان تا کنون، دیدگاه های شما راجع به استفاده از زور کامل تر شده ‏است؟ برخی معتقدند موفقیت نظامی ایالات متحده در جریان جنگ اول خلیج فارس، شما را ‏مصمم تر در استفاده از زور در مرزهای خارجی کرده است.‏

اینطور فکر نمی کنم. اگر موقعیتی مشابه مورد بیروت امروز اتفاق می افتاد، مطمئنم که من ‏به آن اعتراض می کردم. من قویاً معتقدم که باید هر کاری که می توانیم بکنیم تا از گسترش ‏اسلام بنیادگرا و یا افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه جلوگیری کنیم؛ به هرحال باید یک پیشنهاد ‏عملی برای تامین منافع ملی وامنیتی مان (در توجیه استفاده از نیروی نظامی) وجود داشته ‏باشد. ‏

ظاهراً شما در سخنرانی تان در لوس آنجلس، خواستید هرگونه شبهه ای درباره اینکه ممکن ‏است شما آمریکا را وارد یک جنگ بزرگتر- احتمالاً با ایران- کنید، برطرف سازید.‏

خیلی هم اینطور نیست. من این را ابتدا در دهه 1990 موقعی که کاندید ریاست جمهوری ‏نشده بودم گفتم. من سعی کردم بگویم که بازماندگان جنگ بیش از هر کس دیگر از جنگ ‏متنفر هستند ، زیرا یارانی را از دست داده اند و خوف و نفرت جنگ را از نزدیک حس کرده ‏اند. من این را بارها تکرار می کنم که رویارویی نظامی آخرین گزینه است. ‏

‏ در مورد ایران، اگر همه گزینه های دیپلماتیک به بن بست برسد و فشار اقتصادی قادر به ‏توقف برنامه هسته ای آنها نشود، آیا به آغاز جنگ فکر می کنید؟

اگر نخواهم از سوال شما طفره بروم، باید اینطور بگویم که ما باید هر گزینه ممکن را امتحان ‏کنیم. من فکر می کنم راه های عملی زیادی وجود دارند که در سفر اخیرم به اروپا، در مورد ‏آنها به عنوان یک راه موثر استفاده از تحریم ها با سارکوزی (رییس جمهور فرانسه) و براون ‏‏(نخست وزیر انگلستان) گفتگو کردم. معذالک من صریحاً می گویم که نمی توانیم ایرانی ‏صاحب تسلیحات هسته ای را به خاطر عواقب آشکار آن- تکثیر در منطقه و تهدید علیه ‏موجودیت اسراییل و … تحمل کنیم.‏

‏- شما در جریان بحث و گفتگو با سارکوزی و براون، آیا در مورد تحریم های احتمالی ‏دیگری به غیر از مواردی که اکنون توسط دولت بوش در حال اجراست، صحبت کردید؟‏

خیر. ما وارد آن جزییات نشدیم… چیزی که من با آنها در میان گذاشتم، ایده همکاری کشورها ‏با یکدیگر به شیوه دوستانه و موثر است به نحوی که ایرانیان را مجاب کند که مسیر در اختیار ‏گرفتن تسلیحات هسته ای از نظر سیاسی و اقتصادی، برای آنها بهای گزافی به همراه خواهد ‏داشت. ‏

‏- آیا شما موافقید که ما ، آن گونه که بوش می گوید، با یک “جنگ علیه ترور” درگیر ‏هستیم؟

من فکر می کنم این یک مقابله نظامی، اطلاعاتی، دیپلماتیک و ایدئولوژیک است. از همه ‏مهمتر اینکه، در درازمدت این یک کشمکش ایدئولوژیک است… در جامعه مسلمان ها هم بین ‏این مجادله میان بنیادگراها و کسانی که میانه رو تر هستند وجود دارد. کشمکش دیگر هم ‏میان همه ارزش هایی که ما بخاطرشان ایستاده ایم از یک سو، و تندروهایی که در برخی ‏نقاط دنیاصاحب نفوذ چشمگیری شده اند، وجود دارد. ‏

‏- متوجه این نکته شدم که شما به جای واژه “جنگ” از کلمه “کشمکش” استفاده کردید.‏

من دوست ندارم از کلمه “جنگ” استفاده کنم، خصوصاً وقتی این یک کشمکش چند جانبه ‏است، و ممکن است اجزای نظامی و تسلیحاتی هم داشته باشد. ولی در نهایت، من فکر می کنم ‏مساله همان ایدئولوژی است. ‏

‏- شما در سخنرانی خود در لوس آنجلس گفتید هر کس که قبول ندارد بنیادگرایی اسلامی، ‏چالش فراگیر قرن بیست و یکم است به درد کاخ سفید نمی خورد. آیا این منصفانه است که ‏دیدگاهی را که شاید چالش های بزرگ دیگری- مانند بحران اعتباری، گرم شدن جهانی و ‏تجدید قدرت روسیه را مهم تر می شمارد، ملامت کنید؟

من آنها را رد نمی کنم. ولی اعتقاد دارم، هیچکس نمی تواند در کاخ سفد بنشیند درحالیکه هیچ ‏تصوری از چالش فراگیر قرن 21 نداشته باشد. معتقدم چالش اقتصادی هم عمیق و سخت است ‏و ممکن است از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون، مشکل ترین چالش در نوع خود باشد. اما من ‏قویاً به اقتصاد آمریکایی اعتماد دارم. من قبول ندارم کسی که در درک ابعاد و عظمت چالش ‏بنیادگرایی بازمانده است، شایسته ریاست جمهوری ایالات متحده است.‏

منبع: نیوزویک – 7 آوریل ‏