گزارش ♦ چهار فصل

نویسنده
مینو دینی

علی کیان پوراز آن دسته عکاسانی است که سال ها به عکاسی از سوژه های تئاتری و ثبت لحظات بازیگران نمایش ‏برصحنه پرداخته است. از این رواست که کیان پور درسومین نمایشگاه خود با موضوع “کولاژ درترکیب بندی ‏تصویری”عکس های خود را درسالن انتظار تئاترشهر به عرصه عمومی گذاشته است. ‏

alikianpour1.jpg

گزارش نمایشگاه عکاسی علی کیان پور

‎ ‎تصویر افق ذهن‏‎ ‎

پیوند عکس و نمایش قدیمی تر‏‎ ‎و‎ ‎بدیهی تر از آنی است که در‏‎ ‎نگاه اول می نماید.‏‎ ‎عکس های به جا مانده از پیشینیان ‏شاهدی است بر‏‎ ‎گونه ای نمایش که در‎ ‎آن نیاکانمان، آراسته و ژست آمیز به ایفای نقش برای جعبه اسرارآمیز عکاسی ‏وبینندگان وآیندگان پرداخته اند.‏

اگر از تاریخ و تبار عکاسی و فلسفه‌ زیبایی شناسی و حتی هستی شناسی تصویر گذر کنیم و این عبور را به عمد برای ‏رسیدن به اصل مطلب لازم بدانیم، ناگزیر به پدیده‌هایی که درعکاسی به ضرورت و طی سال‌ها پدید آمدند خواهیم رسید ‏و آنگاه با این گزاره مواجه خواهیم شد که: عکاسی از تئاتر فی نفسه چه نقشی می‌تواند در پدیدارشناسی هنر ایفا نماید! ‏عکاسی تئاتر مثل عکاسی فیلم و سینما یا عکاسی صنعتی و مد و حتی معماری، ضلعی از یک مربع را شکل می‌بخشد:‏

‏1. عکاس (در اینجا به عنوان یک کنش‌گر) 2. سفارش‌دهنده 3. موضوع و 4. رسانه. ‏

عکاس یعنی یک آدم فنی که بلد است کارش را خوب انجام دهد و نظر سفارش‌دهنده را تامین کند و سفارش‌دهنده‌ای که ‏اگر نباشد آن وجه نخست فرو می‌ریزد و سرانجام موضوع تا وجه چهارم این مربع یعنی رسانه‌ را تامین کند که البته ‏بیننده نیز به شکلی دیگر، سفارش‌دهنده‌ نهایی رسانه می‌شود.‏

علی کیان پوراز آن دسته عکاسانی است که سال ها به عکاسی از سوژه های تئاتری و ثبت لحظات بازیگران نمایش ‏برصحنه پرداخته است. از این رواست که کیان پور درسومین نمایشگاه خود با موضوع “کولاژ درترکیب بندی ‏تصویری”عکس های خود را درسالن انتظار تئاترشهر به عرصه عمومی گذاشته است. تعداد این عکس ها که ترکیبی ‏است از نمایش های خارجی وایرانی 35 فریم است.‏

alikianpour2.jpg

به نظر می آید برای عکاس، عکاسی تئاتر مثل ژانر‌های دیگر این رشته است. کیان پور اغلب عکس های خود را برای ‏استفاده در بروشور و کاتالوگ و پوستر و… تهیه می‌کند و هنر او جزو مواد تبلیغی است و باز تولیدکنندگان دیگر مثل ‏گرافیست‌ها با آن کار می‌کنند و عملش می‌آورند یعنی اطلاع‌ رسانی و فراخوان برای دیدن اثر یعنی نمایش.‏

در قاب بندی های کیان پور به عنوان هنرمند، عکاس نیز تماشاگر است و حال شاید فعال بوده و یا منفعل گردیده باشد و ‏یا اصلاً به اجرای وظیفه حرفه‌ای اش مشغول باشد. این نخستین نقش متداولی است که برای عکاس تئاتر تعریف شده ‏است و عکاسی سینما نیز. این مهم درآثار کیان پور به وضوح دیده می شود. پس عکاس نمایش نمی‌تواند برای دل ‏خودش عکاسی کند و بی‌خیال آن دیگران! ‏

سوژه های کیان پور بیشتر در سایه نورهایی هستند که از دل خود نمایش بیرون آمده و منبع نور را با پروژکتورهای ‏موجود در سالن خود تنظیم می کند.‏‎ ‎توجه به ویژگی های بازیگری و شناخت عکاس از چگونگی میزانسن ها از قبل ‏کمک شایان توجهی در تنظیم سرعت و امکانات دوربین برای عکاس دارد. علی کیان پور درپرداخت عکس های خود ‏درقسمت چاپ نیز همواره دست به خلاقیت های تصویری بسیار دقیقی می زند و همراه با چاپ و تکثیر عکس هاست ‏که با توجه به کیفیت و ویژگی های هریک از فریم ها با تکنیک فتوشاپ نگاهی غیر از نگاه پشت دوربین به چهارچوب ‏جادویی می اندازد.‏

alikianpour3.jpg

با دقت به تابلوهای موجود درنمایشگاه و شیوه چیدمان آنها درزمینه های مشکی به راحتی می شود شکل و ریتمی ‏آهنگین را درعکس ها شاهد بود. این ریتم در جاهایی در مفهوم و تصویر خود عکس به عنوان یک عنصر واحد مشاهده ‏می شود و دربیشترموارد این چیدمان کولاژگونه عکاس است که میزانسن های جدیدی را به مفاهیم موجود درخارج از ‏کادرعکس می دهد. رنگ های به کار گرفته شده در این نمایشگاه اغلب سیاه و سفید هستند و با زمینه های خاکستری ‏است که نمود عکس ها به چشم می آید. دامنه های خاکستری رنگ عکس ها کم کنتراست و بسیار گسترده انتخاب شده ‏اند تا هرگونه مانوری برروی آنها به چشم بیاید. توازن موجود در عکس ها هم به شکلی متقارن نشان داده شده است. ‏این شکل حتی در چگونگی کولاژ عکس ها هم به خوبی رعایت شده است.عکس های کیان پور بیشتر اوقات به بیان ‏احساسات و عواطف هنرپیشگان پرداخته ومقصود معنای عکس ها دردل بازی بازیگران نمایش ها به خوبی مستند شده ‏است.‏

عکس تئاتر برای خود تئاتر یک سند و برای بیننده یادآوری و خاطره است و برای کسی‌ که غیر از این دو باشد ‏پنجره‌ای است یا آیینه‌ای شاید که در افق ذهن وی منظری را می‌گشاید. عکاس تئاتر شاید به گفته‌ جان سارکوفسکی، ‏پنجره باشد اما بیننده عکس شاید وی را آیینه‌گردان این بساط بداند که اگر این‌گونه باشد، خویشتن را در آن ببیند و او را ‏نیز.‏