رادان: برای حمایت از ولی زمان سرکوب کردیم

نویسنده
جلال یعقوبی

» جنبش سبز حکومت را رها نکرده است

خبرگزاری فارس دیروز در گزارشی از سخنرانی سعید جلیلی در دانشگاه امیرکبیرو اعتراضهای دانشجویان در این دانشگاه، نوشت: “عده‌ای که از همان ابتدا برای اغتشاش آمده بودند با سر دادن شعارهای زندانی سیاسی آزاد باید گردد خواستار آزادی سران فتنه شدند” این خبرگزاری مدعی شد: “لازم به ذکر است دانشجویان مخالفی که مدعی آزادی بیان و احترام به نظر مخالف هستند و شعار «زنده باد مخالف من» سر می‌دهند، شب گذشته در برخی شبکه‌های اجتماعی از برنامه گسترده خود برای برهم زدن این مراسم خبر داده و اعلام کردند که استقبال ویژه‌ای از جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به عمل خواهند آورد.”

پس از گذشت بیش از پنج سال از بحران انتخابات تابستان سال ۱۳۸۸، هنوز این ماجرا به پایان نرسیده است و روزی نیست که خبری مربوط به جنبش سبز ایران منتشر نشود. نحوه برخورد با اعتراضهای مردمی پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به این معنی بود که جمهوری اسلامی امیدوار است با سرکوب شدید، ماجرا را به سرعت خاتمه دهد، اما همین رفتار حکومت، موجب گسترش اعتراضها شد.

زمانی علی مطهری در نامه ای خطاب به حسین شریعتمداری نوشت: “وقتی ما مدیریت بحران اخیر را به دست افرادی مانند طائب می دهیم که با باتوم بیشتر مأنوس است تا فکر و عقل و تدبیر، نتیجه همین خواهد بود.”

اینک احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در گفتگویی با خبرگزاری تسنیم که دیروز منتشر شد درباره حوادث سال ۱۳۸۸، گفته است: “خانواده‌ام آمادگی و پذیرش زندان رفتن من را داشتند چراکه کارهای من برای حمایت از ولی زمان بود، ابوذر وقتی که به ربذه رفت برای حمایت از ولی رفت؛ اگر زندان هم می‌رفتم خودم و خانواده‌ام خوشحال بودیم، چون برای حمایت از ولی زمان این کار را انجام داده بودم.”

آنچنان که رادان نیز تاکید کرده است، سرکوب مردم برای حمایت از رهبر جمهوری اسلامی انجام شده بود. گفته می شود آیت الله خامنه ای تصور نمی کرد مقاومت قابل توجهی در برابر نیروی سرکوب وجود داشته باشد و امیدوار بود که با مدیریت بحران توسط تندروترین بخش سپاه پاسداران، اعتراض های مردمی به سرعت فروکش کند.

در همین راستا مصطفی تاج زاده چندی پیش در نامه ای که از زندان خطاب به دخترش نوشت، فاش کرد: “رهبری در جلسات خصوصی می گفت که روشنفکران را می شناسد و می داند که آنان با اولین سیلی به همه چیز اعتراف خواهند کرد و ساکت می شوند.”

او همچنین اضافه کرد: “اما وی فراموش کرده بود که امثال بهزاد نبوی و ابوالفضل قدیانی آزمون خود را در زندان های رژیم ستم شاهی پس داده اند. مهم تر آنکه ما چیزی نداریم که ترس از دست دادنش زبون و ذلیلمان سازد. چیزی هم نمی خواهیم که ناچار به چاپلوسی و مجیزگویی شویم. توکل به خداوند، نداشتن و نخواستن ما را بیمه کرده است. محکومیت های سنگین فرمایشی از یک طرف ذهن و زبانمان را بازتر و شفاف تر نموده و از طرف دیگر فاصله ها را با مردم، به ویژه نسل نو که آینده سازان این آب و خاک اند، به حداقل ممکن رسانده است.”

حتی پس از آنکه جنبش خیابانی و اعتراضها در ایران فروکش کرد، حضور ده ها نفر از چهره های سیاسی، مطبوعاتی و دانشجویی در زندان باعث شد که بحران بوجود آمده، تداوم داشته باشد. حصر سران جنبش سبز نیز امکان حل آن را ناممکن کرد. کابوس جنبش سبز حکومت ایران را رها نکرده است.

غلامعلی حداد عادل، نماینده مجلس و از نزدیکان آیت الله خامنه ای چند روز پیش طی سخنانی از هواداران موسوی خواست برای حل مشکلات کمک کنند. او گفت: “صحبت ما روشن است و ما می خواهیم کشور آباد شود و این موضوع منافاتی با اعتدال ندارد بر این اساس معتقدیم کشور دوران سختی را می گذراند و همه افراد حتی آنهایی که به موسوی رای دادند اما با بصیرت و مومن هستند بیایند و برای آبادانی کشور کمک کنند و نظر بدهند که این همان اعتدال است.”

با اینهمه، سیاست سرکوب که توسط بخش تندرو حکومت و با حمایت آیت الله خامنه ای پیگیری می شد، متوقف نشده است. حکومت اسلامی که با اشاره رهبر جمهوری اسلامی و ابداع عنوان “نرمش قهرمانانه” در عرصه بین المللی، کوشید تا سیاست خارجی خود را تغییر دهد، در زمینه بحران داخلی اقدام مشخصی انجام نداده است.

حتی اقدامات اولیه ای که بعد از انتخاب حسن روحانی، برای آزادی زندانیان سیاسی انجام شده بود، کاملا متوقف شد. مهرماه گذشته و پس از توقف روند آزادی زندانیان سیاسی، رئیس قوه قضائیه گفته بود: “پس از آزادی گروهی از زندانیان امنیتی برخی مدعی شدند این آزادی به خاطر انتخابات بوده که این نیز یک دروغ است. عنوان زندانی سیاسی اشتباه بود و افراد آزاد شده زندانیان امنیتی بودند. این مسئله جدیدی نبود و مراحل این اقدام از پیش از انتخابات شروع شده بود.”

اختلاف نظر در میان جناح های سیاسی جمهوری اسلامی و نگرانی از اینکه هر اقدامی به سود جریان سیاسی رقیب باشد، روند حل بحران برجای مانده از انتخابات سال ۱۳۸۸ را مشکلتر کرده است.

اواخر بهمن ماه گذشته، علی مطهری درباره حصر سران جنبش سبز، فاش کرده بود: “در ایام غدیرخم بنا بر این بود که رفع حصر شوند ولی جوی در مطبوعات به راه افتاد و برخی اصلاح‌طلبان آن را به عنوان پیروزی خود قلمداد کردند که شنیده‌ام به همین دلیل این موضوع کنار گذاشته شد. از آن موقع به بعد رفتارها هم تندتر و شدیدتر شد؛ از منبعی موثق شنیده‌ام که به مرور حصر رفع شود به گونه‌ای که خیلی هم احساس نشود.”

بحران سال ۱۳۸۸ اما بزرگتر از آن است که تنها با آزادی زندانیان سیاسی به پایان برسد. قتل ده ها نفر از معترضان در خیابانها و زندانها، زمینه حل مساله را مشکلتر کرده است. در آبان سال ۱۳۹۰، روح الله حسینیان طی سخنانی در همایش جبهه پایداری گفت: “کسانی که در جریان فتنه ۸۸ به هر دلیلی از جمله تحلیل غلط، ترس یا روابط مخفیانه درست عمل نکردند ما نمی توانیم با آنها بنشینیم و برای مردمی که ۹ دی را به وجود آوردند، برنامه ریزی کنیم. بین ما و جریان انحرافی و فتنه، خط خون واقع شده و هیچ چیز نمی تواند این خط را بردارد.”

آن “خط خون” که حسینیان هم از آن سخن گفته، مهمترین عاملی است که موجب میشود بحران سال ۱۳۸۸ همچنان ادامه داشته باشد.

چند روز پیش خبری در رسانه های ایران منتشر شد که بر اساس آن شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران حکم پرونده قتل میثم عبادی، از کشته شدگان انتخابات سال ۱۳۸۸ را صادر کرده بود. روزنامه اعتماد نوشت: “ شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران به لحاظ ناشناس بودن متهم و تشخیص وقوع قتل عمد در این پرونده، مطابق ماده ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی رای به پرداخت دیه از صندوق بیت‌‌المال به اولیای دم داده است. همچنین دادگاه در این پرونده رای به مفتوح ماندن بدل پرونده در مرجع انتظامی تا زمان دستگیری متهم واقعی داده است.”

اما پدر میثم عبادی در گفتگویی اعلام کرد: “به هیچوجه دیه نمی گیرم. آن دیه ای هم که می خواهند بدهند از خون سگ هم کثیف تر است. مگر من پنج سال که دوندگی کردم دنبال گرفتن دیه بودم؟ من تنها به دنبال اجرای عدالت بودم تا قاتل فرزندم را مجازات کنند تا موارد مشابه ای رخ ندهد.”

او خبر داد که متهم بسیجی این قتل بعد از مدت کوتاهی آزاد شده است. پدر میثم عبادی گفته بود: “قاضی خودش به من گفت که نمیتواند این بسیجیها را دستگیر کند و نمیتواند کاری انجام دهد.”