ورشکستگی کارخانه ها، بیکاری کارگران

نویسنده

‏ حمید احدی ‏

اولین نشانه های بیماری خطرناکی که نتیجه هزینه کردن بی برنامه پول برای خرید رای و محبوبیت توسط ‏محمود احمدی نژادست ظاهر شده و با گسترش بیکاری ها و ورشستگی شرکت های پیمانکاری بخش ‏خصوصی، زنگ خطر برای اقتصاد ایران به صدا درآمده است.‏

بیش از هشتاد شرکت خصوصی بزرگ که در صدها طرح عمرانی با ده ها هزار کارگر مشغول به کار بوده ‏اند با ارسال نامه هائی به دولت هشدار داده اند که ورشکستگی و بروز مشکلات کارگری نزدیک است. ‏همزمان با نامه بخش خصوصی شهرداری تهران هم در گزارش مستندی به دفتر رهبر جمهوری اسلامی ‏نشان داده که سال پایان گرفته ولی دولت به تعهدات خود به شهرداری تهران و موسسات تابع به آن – مصوب ‏مجلس – عمل نکرده است. ‏

دو ماه قبل و در جریان قطع گسترده گاز و برق در کشور که تلفاتی هم به بار آورد، دولت با تبلیغاتی گسترده ‏که با حمایت صدا و سیما صورت گرفت کوشید “بداخلاقی” ترکمنستان را که تامین حدود سه در صد گاز ‏مصرفی کشور را به عهده دارد، و حتی درخواست برخی دشمنان داخلی دولت از ترکمنستان برای قطع گاز ‏‏(ادعایی که توسط شخص رییس جمهور مطرح شد) را عامل اصلی کمبود گاز نشان دهد. در حالی که شش ‏ماه قبل از آن معاون رییس جمهور در نامه ای به وی هشدار داده بود که با وضعیتی که در توقف طرح های ‏عمرانی استخراج گاز وجود دارد قطعی گاز حتمی خواهد بود. ‏

کارشناسان اقتصادی با یادآوری سه نامه ای که اقتصاددانان مستقل در سال اول و دوم ریاست جمهوری ‏محمود احمدی نژاد به وی نوشتند نشان می دهند که آن چه رخ می دهد دقیقا همان است که قابل پیش بینی بود ‏و اینک باید مردم و مجلس از دولت بپرسند که چرا بی اطلاعی خود از اقتصاد را با ناسزاگوئی به کارشناسان ‏پنهان داشت و چرا آنان را متهم به همدستی با دشمن کرد.‏

گفتنی است که سرانجام هم وقتی تحت تاثیر توصیه های دیگران به برگزاری جلسه ای با اقتصاددانان رضایت ‏داد، جلسه با شوخی و متلک همراه کرد و به عنوان “شیرینکاری” از اقتصاددانان خواست برنامه ای به وی ‏بدهند که نشان دهد به نظر آنان چطور باید درآمد نفت را بین مردم تقسیم کرد. یعنی درست همان که ‏اقتصاددانان برحذرش می داشتند و در نامه های خود نوشته بودند درآمد حاصل از فروش نفت و گاز باید به ‏در زیرساخت ها به کار گرفته شود و از مصرف عمومی آن خودداری گردد که موجب بیماری هلندی و تورم ‏نشود.‏

‎ ‎پنج ونیم میلیارد دلار‎ ‎

روز شنبه سایت فارسی بی بی سی بدهی دولت به شرکت های خصوصی ایرانی را پنج هزار میلیارد تومان ‏‏(معادل پنج و نیم میلیارد دلار) اعلام داشت و نوشت این شرکت ها با ارسال نامه هایی به دولت، با اشاره به ‏کمبود نقدینگی و ناتوانی در پرداخت حقوق و مزایای کارگران در پایان سال، از مقامات دولتی خواسته اند ‏راهی برای حل این مشکل بیابد‎. ‎

یک کارشناس اقتصادی شب گذشته به “روز” گفت نامه شرکت های خصوصی، از مدت ها پیش صورت ‏گرفته و هربار از سوی دفتر رییس جمهور دستورهای موکدی برای پرداخت آن صادر شده که بی نتیجه مانده ‏و علت هم مخارج سنگینی است، به مراتب بیش از بودجه های مصوب، که در آستانه انتخابات مجلس بر ‏اساس خواست نامزدهای دولت در حوزه های انتخاباتی هزینه شده که در حقیقت هزینه های دولت برای به ‏دست آوردن اکثریت در مجلس آینده است.‏

مدیران بخش صنایع و خدمات اتاق بازرگانی و صنایع کشور نیز در ماه های اخیر در چند جلسه با اعضای ‏کابینه نسبت به عوارض اجتماعی آن چه در حال وقوع است هشدار دادند که بعد از انعکاس آن در روزنامه ‏ها و گزارش افشاگوئی های مدیران بخش خصوصی، به دستور بخش رسانه ای دفتر رییس جمهور، حضور ‏وزیران اقتصادی در این گونه جلسات و اصولا در جلسات گفت و شنود محدود به مراکز دولتی و در کنترل ‏هواداران دولت شده است.‏

کارشناس اقتصادی بی بی سی نوشته دولت‎ ‎ایران در حالی پنج هزار میلیارد تومان به شرکت های بخش ‏خصوصی بدهکار است‏‎ ‎که در سال جاری کل بودجه ای که برای بخش عمرانی اختصاص یافته حدود ‏‏۱۴هزار‎ ‎میلیارد تومان بوده است. به این ترتیب دولت تقریبا به اندازه یک سوم بودجه‎ ‎عمرانی یک ساله را ‏فقط به این شرکت ها بدهکار است‎. ‎

بر اساس گزارش ها، این بدهی هنگفت و باورنکردنی باعث شده تا بخشی از شرکت های بزرگ خصوصی ‏عملا به مرز ورشکستگی برسند، به طوری‎ ‎که حتی توان پرداخت عیدی و پاداش آخر سال کارگران و ‏کارمندان خود را نداشته باشند‎. ‎

‎ ‎درز خبر‎ ‎

هفته گذشته با همه محدودیت هائی که دولت ایجاد کرده گزارش هایی از اعتراض برخی شرکت ها و کارکنان ‏به دلیل پرداخت نشدن حقوق آنها در چند روزنامه منتشر شد تا جائی که خبرگزاری‎ ‎دولتی ایران، ایرنا نیز از ‏اعتراض گروهی از پیمانکاران و کارگران پروژه پارس‎ ‎جنوبی خبر داد که در هفته گذشته در مقابل ‏فرمانداری کنگان حضور‏‎ ‎یافته بودند. به نوشته خبرگزاری معترضان می گویند که از مهرماه گذشته پولی ‏بابت کارهای خود‎ ‎نگرفته اند و حقوق کارگران نزدیک به شش ماه پرداخت نشده است‎. ‎

جالب آن که منطقه ای عسلویه به عنوان یکی از اصلی ترین مراکز تامین و استخراج گاز که در شروع کار ‏دولت احمدی نژاد منطقه ای پرکار نشان می داد که افزایش نرخ مسکن در آن از موارد انتقادی شده بود، ‏اولین مقصد طرح سفرهای استانی دولت جدید شد و با سروصدا اعلام گشت که چون عده ای از کارگران یک ‏شرکت خدماتی با مشاهده احمدی نژاد دست به اعتراض برداشت که حقوق آن ها از زمان روی کار آمدن وی ‏پرداخت نشده است رییس جمهور تازه کار دستور داد وزیران در عسلویه بمانند و تا حقوق این کارگران ‏پرداخت نشده به تهران نیایند. عملی که سرانجام با پرداخت از بودجه دولت عملی شد. همان منطقه اینک تبدیل ‏به شهری مرده و سوت و کور شده که خروج پیمانکاران خارجی – که در اثر تحریم اقتصادی و برنامه های ‏تبلیغاتی دولت رخ داده – و تعطیل کارگاه های آنان وورشکستگی موسسات خدماتی ایرانی که به طور ‏وسیعی در مناطق کارگرخیز جنوبی کشور فعال بودند، علت اصلی آن است.‏

‎ ‎انتقال زنجیره ای مشکل‏‎ ‎

ابعاد مشکلی که برای سیاست های اقتصادی و پولی کشور هویدا شده زمانی آشکارتر می شود که مطابق ‏گزارش بانک مرکزی، بانک های کشور هم با مشکل کمبود نقدینگی مواجه شده اند چرا که برخی شرکت ‏های بزرگ طلبکار دولت که وام های کلان از بانک ها گرفته اند به دلیل ناتوانی در وصول طلب هایشان ‏قادر به بازپرداخت آن نیستند‎. ‎‏ تعدادی از این شرکت ها در مذاکرات خود با بانک های طلبکار به آن ها نشان ‏داده اند که چند برابر وام های دریافتی از دولت طلب دارند اما چون دولت بدهی آنها را نپرداخته، هر چند ‏صفر تازه ای بر بدهی های بانکی آن ها – که بدهی عقب افتاده محاسبه می شود و باید با بهره‎ ‎بالاتر پرداخت ‏شود – افزوده خواهد شد، چندی دیگر حتی با اعلام ورشکستگی شرکت ها نیز این مصیبت به بانک ها منتقل ‏خواهد گشت.‏‎ ‎

در این حال هشدارهای بانک ها به شرکت های بدهکار نیز نتیجه ای به بار نیاورده چرا که مدیران شرکت ها ‏آماده اند که دارائی هایی که به عنوان تضمین بازپرداخت وام ها در گرو بانک است ضبط و بار از دوش آن ‏ها برداشته شود. ‏

در همین حال گزارش ها نشان می دهد دو کشور از میان کشورهائی که قراردادهای فروش گاز به آن ها ‏امضا شده، در پیش هشدارهای خود نشان داده اند که اگر در گاز صادراتی آنان توقفی صورت گیرد دولت ‏مجبور به پرداخت غرامت سنگینی خواهد بود، چنان که در میان غوغائی که سرمای زمستان ایجاد کرد، ‏ترکیه موفق به دریافت غرامتی هم شد که دولت ترجیح داده که آن را مخفی دارد.‏

در ادامه انتقال زنجیره ای مشکلاتی که دولت برای بخش خصوصی ایران به وجود آورده، در نامه های ‏مدیران این شرکت ها اشاره شده که چون برای تامین بخشی از ماشین الات و مواد اولیه خود وابسته به خارج ‏هستند، و قراردادهائی برای تامین این ماشین ها و مواد اولیه بسته اند اینک از یک سو با توجه به مشکلات ‏مالی و سیاسی ناشی از‏‎ ‎پرونده هسته ای ایران، نمی توانند این مواد را به آسانی تامین کنند و از سوی دیگر با ‏توجه به توقف پروژه ها و کمبود نقدینگی قادر به تامین تعهدات خود به شرکت های تامین کننده نیستند و به ‏زودی با فشارهای بین المللی روبرو خواهند بود‏‎. ‎

‎ ‎سهام به جای پول‏‎ ‎

بنا به اطلاعاتی که در یکی از روزنامه های اقتصادی هفته گذشته تهران هم منعکس شده بود نمایندگان دولت ‏در جلساتی به نمایندگان مدیران شرکت های خصوصی طلبکار پیشنهاد کرده اند که در مقابل بدهی های خود ‏سهام کارخانجات دولتی را دریافت دارند. این سیاست رندانه از آن جهت برگزیده شده که در عین حال آمارها ‏و ادعاهای دولت برای اجرای فرمان ها و قوانین مربوط به کاستن از خصوصی سازی اصل 44 هم افزایش ‏دهد.‏

دولت در حالی که نتوانسته است نیمی از تعهدات قانونی خود را برای خصوصی سازی به اجرا بگذارد در ‏آخرین اصلاحیه بودجه خود دو برابر تعهد سالانه را به عهده گرفت که در سه ماه آخر سال به اجرا بگذارد که ‏در همان زمان کارشناسان اقتصادی ابراز داشتند که فروش چنین میزانی از سهام کارخانه ها و شرکت های ‏دولتی محال است اما به نظر می رسید که دولت قصد دارد آن ها را در فورمول سهام عدالت به کارکنان خود ‏واگذار کند، عملی که مطابق فورمول های اقتصادی خصوصی سازی به حساب نمی آید.‏

از سوی دیگر مدیران شرکت های خصوصی طلبکار دولت به نمایندگان دولت گفته اند که مشکل امروز آن ها ‏ورشکستگی و نداشتن نقدینگی و روبرو بودن با فشارهای کارگری است، در حالی که امکان نقد شدن سهام ‏شرکت های دولتی وجود ندارد، این سهام باری از دوش آن ها برنمی دارد گرچه شاید امکان دهد که دولت در ‏سخنرانی های تبلیغاتی خود ادعا کند که مشکلات را حل کرده است.‏

گفتنی است که شرایط دشوار فعلی که در آستانه نوروز شدت خود را بروز داده در حالی اتفاق می افتد که از ‏نیمه سال، با تغییراتی که با بی میلی رییس دولت همراه بود، مدیریت بانک مرکزی تغییر کرد و هم جلو ‏کاهش دستوری نرخ بهره گرفته شد و هم به گفته طهماسب مظاهری بند کیسه خزانه سفت شد و نه تنها ‏نقدینگی فراوان مطابق خواست دولت در اختیارش گذاشته نمی شود بلکه بانک ها هم موظف شده اند که به ‏سرعت سوددهی خود را به اثبات برسانند که چنین دستور العملی نتیجه اش خودداری بانک ها از اجرای ‏دستورهای خرج دولت خواهد بود.‏

به گفته کارشناسان اگر تغییر مدیریت بانک مرکزی صورت نگرفته بود و روندی که اقتصاددانان هشدار داده ‏بودند ادامه می یافت آن چه اکنون به صورت غولی مهیب و ترساننده در مقابل اولین دولتی ظاهر شده که ‏نفت بشکه ای صد دلار فروخته و 140 میلیارد دلار در کمتر از سه سال هزینه کرده، ابعادی نگران کننده می ‏یافت. گرچه معلوم نیست که در شرایط حاضر هم دولت چگونه می تواند از انعکاس صدای فریاد هزاران ‏کارگری که چند ماه است حقوقی نگرفته اند جلوگیری کند. گرچه مدیران دولتی به خود می بالند که تا روز ‏پایان این هفته که انتخابات مجلس برگزار می شود جلو افشای اخبار مربوط به این مصیبت را گرفته اند. ‏