آقای موسوی ما با شما رابطه نداریم ‏

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

آقای میرحسین موسوی‎
بیانیه‌تان را در مورد نوشته‌های‎ ‎یک طنزنویس که در مورد خانم فاطمه رجبی طنزی نوشته ‏است، خواندم و بالطبع توضیحات‎ ‎زیر را ضروری می‌دانم‎.‎

اول: شیوه برخورد شما طبعاً یک رفتار درست و حساب شده در شرایط کنونی انتخابات‏‎ ‎است ‏و من به آن احترام می‌گذارم. اما طبیعتاً اهانت‌های خانم رجبی به بزرگان این‎ ‎کشور مانند آقای ‏خاتمی، آقای هاشمی و بسیاری دیگر از این بزرگان، جای دفاع ندارد،‎ ‎حتی پیرمرد محترمی ‏مانند شیخ علی دوانی، پدر محترم خانم رجبی از دستش همیشه ناراحت‎ ‎بود و برادرانش هم از ‏او گریزانند، و طبیعتاً من به خودم حق می دهم که در شرایطی که‎ ‎این خانم بدون نگاه داشتن ‏هیچ حد و مرزی به جان افراد افتاده، به عنوان طنزنویس در‎ ‎موردش بنویسم. البته شما که نه، ‏ولی بسیاری از دوستان معمولاً یواشکی التماس دعا‎ ‎دارند که من پاسخ خانم رجبی را بدهم‎.‎

دوم: دو مطلب طنز هم‌زمان درباره خانم فاطمه رجبی منتشر شد، یکی را من نوشتم و‎ ‎یکی را ‏دوست طنز‌نویسی دیگر نوشت، البته نوشته این دوست مطلب بسیار شیرینی بود با‎ ‎عنوان ‏‏«فاطی شاه، فاطی ماه…» که در مورد خانه شما و دیوار و ماشین بود که بسیار‎ ‎خواندنی بود، ‏ولی من اصلاً در نامه‌ام به خانم رجبی شوخی از حد نگذراندم، حتی به‎ ‎روال معمول هم چیزی ‏نگفتم، معتقدم متنی که توسط من با عنوان «دیرحسین موسوی و فاطی‎ ‎عصبی» نوشته شده ‏کاملاً مودبانه بوده و احتمالاً چون شما هم مثل خیلی از دیگران فکر‎ ‎می‌کنید هر کسی در ایران ‏یا بیرون طنز می‌نویسد، اسم مستعار من است، گمان کردید نام‎ ‎ایشان هم نام مستعار من است. ‏البته فکر کنم ایشان که در مطالب‌شان از شما طرفداری‎ ‎کرده‌اند، به‌خاطر نامه شما ناراحت ‏شوند و بروند از احمدی‌نژاد طرفداری کنند، اما‎ ‎من به ایشان خواهم گفت که میرحسین زیر لب ‏چیزی گفته و منظور بدی نداشته، و از ایشان‎ ‎می‌خواهم شما را ببخشد‎.‎

سوم: من به جد امیدوارم شما یا یکی دیگر از اصلاح‌طلبان باید رییس‌جمهور شوید،‎ ‎این امر ‏بیش از هر چیز ریشه در رفتارهای زشتی دارد که این گروه (‌احمدی‌نژاد،‎ ‎الهام، فاطمه رجبی ‏و دوستانشان) با ملت و با فرهنگ و با ایرانیان کرده‌اند‌ و ما قصد‏‎ ‎داریم تا با دادن رای به شما ‏شر ایشان را بکنیم و این قصد ما جدی است و فکر نکنند با‏‎ ‎دو تا بیانیه شما علیه همچومنی، ما ‏این‌قدر ساده‌لوح هستیم که دست از حمایت از شما‎ ‎برمی‌داریم. پس شما با خیال راحت بیانیه ‏بدهیم و دهان آن ها را ببندید ما از موقعی که بلاهای پیچیده بر سرمان آمده مردمان پیچیده ای ‏شده ایم و معانی سیاست را هم می‌فهمیم. در دو ماه باقی ما تا می‌توانیم بهترست از دردهایی ‏بنویسیم که ایرانیان در این چهار سال کشیدند، از آن چه احمدی‌نژاد و راست‌ها برسرمان ‏آوردند. خواهیم نوشت و سر این نامه و شبیه به آن با شما دعوا نخواهیم کرد. حسرت ‏چندپارچگی جبهه اصلاحات را بر سرمان خواهیم گذاشت.‏

اگر مقصودتان از نامه این بود که نامه من به خانه رجبی ربطی به شما ندارد به راستی همین ‏است و این حرف‏‎ ‎کاملاً درست است. خیلی‌ها در این طرف دنیا ما را مزدور شما‏‎ ‎می‌دانستند ‏و فکر می‌کردند از شما پول گرفتیم تا هوادارتان باشیم. به آن ها توضیح‏‎ ‎دادیم که حتی ‏چهارتا کوپن هم به ما ندادند، چه برسد به سیب زمینی و آش و پول نفت، اما گوش نکردند‎. ‎ما ‏از شما حمایت می‌کنیم و هیچ ربطی هم به شما نداریم، ما بخشی از مردمی هستیم که‏‎ ‎آمدن شما ‏به نفع آن‌هاست، شما هم بهتر است بگویید که ما ربطی به شما نداریم و‎ ‎مسوولیت کارهای ما ‏با شما نیست، و این هیچ نیست جز واقعیت. باور کنید آقای موسوی،‎ ‎بسیاری از دوستان من که ‏از شما حمایت می‌کنند، اگر بدانند که من با ستاد شما کار‎ ‎می‌‌کنم، مطمئناً از من و در نتیجه از ‏شما حمایت نخواهند کرد. آقای موسوی! ما مردمی‎ ‎هستیم که در این چهار سال له شدیم، ویران ‏شدیم و حالا می‌خواهیم با انتخاب شما،‎ ‎ایران و خودمان و فرزندان‌مان رانجات دهیم‎.‎

من خوشحالم که از نامزدی برای انتخابات دفاع می‌کنم که از توهین به مخالفش هم (‌اگر‎ ‎توهینی در کار باشد) خوشحال نمی‌شود و حتی رسماً از مخالفی مثل خانم رجبی دفاع‎ ‎می‌کند و ‏باور کنید بعد از چهار سال، شنیدن چنین چیزی دل آدم را شاد می‌کند‎. ‎این‌قدر خوشحالم که ‏می‌خواستم بگویم که به‌خاطر شما حتی دیگر در مورد این خانم چیزی‏‎ ‎نمی‌نویسم، اما دیدم ‏آن‌قدر هم خوشحال نیستم و اصولاً خانم رجبی کسی نیست که بشود‎ ‎درباره‌اش طنز ننوشت‎.‎

جناب موسوی عزیز‎
خوب می دانید لطمه‌ای که حضور آقای احمدی‌نژاد ‌و‎ ‎خانم رجبی به زندگی زنان ایرانی زده ‏تا چه اندازه است آبروئی که آنان از مردان و زنان مسلمان برده اند بن لادن نبرد. می‌توانید ‏این را از همسر محترمتان و از دیگر فعالان زن بپرسید. چندی قبل به یکی از زنان بزرگ و‎ ‎بزرگوار ایرانی می‌گفتم: «شما چرا به این خانم فاطمه رجبی جواب نمی‌دهید؟» ایشان‎ ‎قیافه‌ای ‏مظلوم گرفت و گفت: «آقای نبوی! ما که نمی‌توانیم با این‌ها دهان به دهان‎ ‎بشویم، مگر این‌که ‏خودتان یک کاری بکنید‎.»‎

‏‌با عنایت به این مورد و مواردی قبلی، خدمت‌تان عرض می‌کنم که شما لطفاً خودتان‎ ‎را بکشید ‏کنار، ما یک دعوای چهار ساله داریم که باید روشن شود، همان‌طور که موقع‎ ‎دفاع از شما ‏ازتان اجازه نگرفتیم، الآن هم برای ادامه کارمان نیازی به مجوز شما‏‎ ‎نداریم. وقتی ‏رییس‌جمهور شدید، آن وقت اگر خواستید می‌توانید مثل امروز ما را به‎ ‎ایران راه ندهید‎.

ابراهیم نبوی‎
‏۱۹‏‎ ‎فروردین ۱۳۸۸‏