خاطره‌ی صدامو گوش بده و روایت ماه و ماهی

نویسنده

» زمزمه‌های امروز، خاطره‌های دیروز

 

صدا/ ترانه ی امروز، دیروز - محمد حسن مقصودلو: ترانه ی “ماه و ماهی” انتخاب “ترانه ی امروز” ما و “صدامو گوش بده ” نیز، انتخاب ما از میان “ترانه های دیروز” است.

 

ترانه ی امروز: ماهی و ماه

شعر: علیرضا بدیع- آهنگسازو تنظیم کننده: نامعلوم – خواننده: حجت اشرف زاده

علیرضا بدیع، شاعر و ترانه سرا

علیرضا بدیع، شاعر جوان نیشابوری که از او چند کتاب شعر به نام های حبسیه های یک ماهی (۱۳۸۴)، از پنجره های بی پرنده (۱۳۸۷)، گنجشک های معبد انجیر (۱۳۸۸)، چله ی تاک (۱۳۸۹)، همواره عشق (گزیده عاشقانه های معاصر) و شجره نامه ی یک جن به چاپ رسیده است.

توماهی و من ماهی این برکه ی کاشی

 اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی

! آه از نفس پاک تو و صبح نشابور

 از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی

 پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار

فیروزه و یاقوت به آفاق بپاشی

! ای باد سبک سار! مرا بگذر و بگذار

! هشدار! که آرامش ما را نخراشی

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!

اندوه بزرگی ست چه باشی، چه نباشی

آهنگساز – که متاسفانه در هیچ یک از شناسنامه های این اثر، در فضای مجازی، نامی او ذکر نشده – با درک صحیح شعر ِعلیرضا بدیع، با نوایی حزین که تداعی گر فغان و فریاد ِ یک هجرانه ی ازلی – ابدی است (هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم ) فرآیند ترانه شدن ِ شعر را تا حدی از کمال اجرا کرده است. پیش در آمد زیبا و مختصر ترانه، که مشمول نوای آرام پیانو و پوشش آن با ساز “چِلّو” است، به ایجاز، فضای کلی ترانه -حرکت ماهی در یک حوض آبی رنگ - را بازنمایی می کند. ایراد اصلی این ترانه، تکرارِشعربه طور کامل، در ترانه است، آنچنان که ایجاز به کار گرفته شده در تصاویر و متن شعر، در ترانه به دوباره گویی و اطناب ِبی مورد بدل شده است. ترانه باید به حکم ِ این شعر موجز، خود نیز همچنان کوتاه و تاثیر گذار اجرا می شد. حجت اشرف زاده نیز، در مقام خواننده، با صدایی که یادآور خواننده گان ِآثار کلاسیک موسیقی ایرانی ست، همراه با شعر و ملودی، صدای خود را، گاهی چون ضجه ای در خودفروخفته، در گام های پایین و گاهی چون یک فریاد و فغان عاشقانه در گام های بالا، روایتگر این عاشقانه ی زیبا کرده است.

ترانه ی “ماه و ماهی”، نمونه ای مناسب برای چگونه گیِ دریدن ِ فضای تنگِ عاشقانه هایِ مبتذلی است که مضمون ترانه های ایرانی، سخت در آن گرفتار شده است.

 

ترانه ی دیروز : صدامو گوش بده

کلام: هدیه- آهنگ و تنظیم : صادق نوجوکی- خواننده :حمیرا

حمیرا در سالهای میانی دهه ی ۶۰

همه ی این ترانه، بوی صدای نوجوکی را دارد. در سال های سیاه دهه ی ۶۰، آهنگ های صادق نوجوکی، باز شدن پنجره ای از رنگ به سوی زندگی بود. سرخوشانه و محترم! می شود درباره ی تضاد ترانه های پر از رنگ آن سالها با خاکستریِ زندگی داخل ایران، بحث ها کرد و نظریه ها داد. اما آنچه ماند، رنگ این ترانه ها بود. “صدامو گوش بده” حاصل دوباره هم نشینی ِ “هدیه” و”صادق نوجوکی” بود. چه طرح زیبایی برای صدای حمیراقم خورد! عبارت “گوش بده!” از تاکید و تحکم ابتدایی به خواهشی دوستانه - ثانیه ی چهل - و سپس به عشوه ی و طنازی در تکرار آن، در دقیقه ی یک ترانه بدل می شود. دنیایی ست. ترانه می رود تا آنجا که حمیرا در گام بالا، بی وقفه می خواند و همزمان صدایش را می لرزداند. همه ی این اوج ِ زیبا، ناگهان به ملودی ِمیانی ِ نوجوکی می رسد. آنجا که ایمپلی مایز امضا دارِگیتار ِ”آرمیک” روی ارکستر نوجوکی، یکی از رنگ های زیبای پشت آن پنجره می شود.