محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی ابراز امیدواری کرد که این حزب بتواند همراه با دیگر راستگرایان جمهوری اسلامی لیست مشترک انتخاباتی ارائه کند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، حبیبی گفت: “حزب موتلفه به تنهایی وارد میدان انتخابات برای معرفی نامزد نخواهد شد و با دیگر اصولگرایان قصد اعلام فهرست واحد دارند.” او با اشاره به اینکه آنها در انتخابات مجلس دهم با شرایطی کاملا متفاوت نسبت به مجلس دوره نهم مواجه هستند، ادامه داد: “رقبا در مجلس نهم حضور رسمی و تاثیرگذاری نداشتند، این در حالی است که با وجود شواهد موجود روشن است که اصلاح طلبان با ظرفیتی بیش از دوره گذشته به میدان خواهند آمد. […] اگر اصولگرایان شرایط سیاسی انتخابات سال جاری را درک کنند، همگی آماده ائتلاف خواهند بود.”
او “ائتلاف کامل” را تنها راه اصولگرایان دانست. دبیرکل حزب موتلفه در بخش دیگری از سخنانش تفرق و تعدد نامزدها موجب شکست رای و برنده شدن رقیب دانست و گفت: “اگر در هر استانی شورایی از تمام اصولگرایان تشکیل و با توافق همه هیات حکمیت مورد توافق همه انتخاب شود، احتمال پیروزی اصولگرایان بسیار زیاد خواهد بود.”
دبیر کل حزب موتلفه همچنین در همایش “همبستگی اصولگرایان در افق انتخابات” نیز شرکت کرد و طی سخنانی گفت: “اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات باید به دنبال ائتلاف و ارائه فهرست واحد باشند. […] اصولگرایان در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری چوب تفرقه خود را خوردند و اگر با یک نامزد وارد انتخابات میشدند، به طور قطع پیروز میدان بودند.” او افزود: “ضروری است اصولگرایان بدانند که خطر کنار گوش آنهاست و اگر منیتهای خود را کنار نگذارند، شکست خود را از هم اکنون قطعی بدانند.” او تاکید کرد: “باید نگران روز نهم اسفند باشیم که نتایج اعلام میشود و مجلسی همچون مجلس ششم و شاید بدتر از آن تشکیل شود.”
نگرانی راستگرایان جمهوری اسلامی از شکست در انتخابات آینده، علیرغم برخورداری از حمایت آشکار نهادهایی همچون شورای نگهبان که از هماکنون وعده ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان را داده، به معنی تداوم اختلافاتی است که هنوز حل ناشده باقی ماندهاند. اختلافات میان راستگرایان که از سالها پیش وجود داشت، در دوره احمدینژاد به اوج خود رسید. در این زمان، راستگرایان که تصور میکردند رقیبشان را کاملا از صحنه بیرون کردهاند، درگیراختلافات داخلی خود شدند. از یک طرف محمود احمدینژاد که حاضر نبود زیر پرچم هیچیک از گروههای دیگر قرار گیرد، همه سرمایه سیاسی خود را صرف برساختن جریان جدیدی کرد که قرار بود متحد او در صحنه سیاسی ایران باشد.
اقدامات احمدینژاد که توان جذب نیرو از پایگاه اصلاح طلبان را نداشت، در نهایت به ایجاد شکافی بزرگ در میان راستگرایان منجر شد. او به مرور با همه جریانهای راست، از موتلفه و جامعه روحانیت و هواداران مصباحیزدی، تا برادران لاریجانی درگیر شد و در هر یک از این کشمکشها بخشی از راستگرایان در برابر بخشی دیگر قرار گرفتند. کینههای برجای مانده از نزاع بزرگ دوران احمدینژاد آنقدر بود که هنوز با گذشت دو سال از پایان این دوره، اختلاف میان راستگرایان باقی مانده است. از سوی دیگر مصباحیزدی نیز به مشکلی جدی در میان راستگرایان تبدیل شده است. او که حامی اصلی احمدینژاد بود با تاسیس جبهه پایداری زمینه اصلی اختلافها را فراهم کرد. مصباحیزدی گرچه در دو سال آخر ریاستجمهوری احمدینژاد به صف منتقدان او پیوست، اما اختلاف با رقیبان دیروز را کنار نگذاشت. از طرفی دیگر بخشی از اعضای بلندپایه جامعه روحانیت مبارز، مانند هاشمیرفسنجانی، ناطقنوری و حسن روحانی از شرکت در جلسات این گروه کنارهگیری نموده و به مرور فاصله خود را از راستگرایان بیشتر کردند. اختلاف برادران لاریجانی با احمدینژاد نیز به بحرانی جدی تبدیل شد و همین ماجرا به درگیری در سخنرانی علی لاریجانی و پرتاب کفش به سمت او منجر شد. این ماجرا که توسط هواداران مصباحیزدی برنامهریزی شده بود، یکی دیگر از چهرههای موثر در میان راستگرایان را از صف اصلی جدا کرد.
اکنون بجز چند گروه کوچک و کمتعداد، مانند حزب موتلفه و جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران، دیگران حاضر به نشستن بر سر یک میز نیستند. اوایل شهریور ماه گذشته بود که ابولقاسم رئوفیان، عضو جبهه ایستادگی اعلام کرد: “مسئله این است که سه طیف پایداری، موتلفه و ایثارگران در حال ائتلاف هستند و این ائتلاف درواقع جزیرهای است در مجمعالجزایر اصولگرایی و بهتر است، این ائتلاف تحت همین عنوان ائتلاف پایداری-موتلفه-ایثارگران مطرح شود.”
اختلاف در میان راستگرایان آنقدر زیاد است که دیگر پنهان نمیشود. چندی پیش محمدنبی حبیبی، دبیر کل حزب موتلفه، گفته بود: “من منکر وجود اختلاف بین جبهه پایداری و علی لاریجانی نیستم. آقای لاریجانی حق دارد تصمیمات خود را بگیرد، اما موتلفه، پایداری و سایر اصولگرایان هم چنین حقی دارند. من معتقدم شرایط سیاسی ما قابل مقایسه با مجلس نهم نیست. در آن مقطع اصولگرایان با هم رقابت کردند اما آن رقابت موجب تشکیل مجلس غیراصولگرا نشد.” او درباره احمدینژاد هم تاکید کرده بود: “احمدی نژاد چندین بار خود از جریان اصولگرایی تبری جسته است. هرگاه او از این موضع خارج شد آنگاه ما در مورد او نظر میدهیم.”
پیش از او هم اخباری از اختلاف راستگرایان بر سر مصباحیزدی و نقش بنیادی او در این اختلافها منتشر شده بود. اواخر شهریور ماه گذشته، حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از تلاش جبهه پایداری برای تاسیس “شورای فقهی برای وحدت اصولگرایان” و وارد کردن مصباحیزدی به این شورا خبر داده و گفته بود: “این خواسته آنهاست و ما هم نگران نیستیم که چرا چنین چیزی را میخواهند، اما این با الگویی که از گذشته تاکنون در میان مجموعه اصولگرایان - به استثنای پایداری که بعدا متولد شد- وجود داشته است، قابل جمع نیست.” او در عین حال تاکید کرده بود: “الگویی که مجموعه اصولگرایان از آغاز پیروزی انقلاب دنبال کردند، جامعه روحانیت و جامعه مدرسین بوده است، یعنی دو مجموعه بزرگی که غالبا از فقها هستند، معنی ندارد که دو مجموعه بزرگ فقها را کنار بگذاریم و فقط سه بزرگوار را مبنا قرار دهیم، مبنای ما بهجای اتکا به شخصیتهای معتبر علمی و فقاهتی، دو تشکیلات با این اوصاف است.”