هیج کس پاسخگو نیست

لیلا طیری
لیلا طیری

» آخرین اخبار از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی

درحالیکه برای بیشتر بازداشت شدگان سیاسی و مطبوعاتی، قرار وثیقه صادر شده، خبری از آزادی این فعالان دربند نیست و حتی با آزادی کسانی که حکم دادگاه بدوی آنان اعلام شده نیز مخالفت شده است. بی خبری مطلق از احمد زیدآبادی، نگرانی ها را نسبت به وضعیت این روزنامه نگار افزایش داده؛ از سوی دیگر با آزادی بهزاد نبوی نیز که در بیمارستان بستری است موافقت نشده است. آخرین اخبار مربوط به بازداشتی های سیاسی و مطبوعاتی  در زیر می آید.

 

بهزاد نبوی در بیمارستان می ماند

معاون دادستان تهران با بهزاد نبوی، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که پس از انجام عمل جراحی در بیمارستان خاتم الانبیا بستری است، دیدار کرد.

خبرگزاری ایلنا به نقل از روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران گزارش داد که در این ملاقات که روز یکشنبه صورت گرفته است، فریدون امیرآبادی، معاون دادستان تهران به همراه بازپرس پرونده در جریان آخرین اقدامات پزشکی درخصوص چریک پیر اصلاحات قرار گرفتند.

بر اساس این گزارش با توجه به نظریه پزشکی قانونی درخصوص وضعیت جسمی بهزاد نبوی، مقرر شد که او تا زمان مورد نیاز همچنان در مرکز پزشکی محل درمان بستری باشد.

پپیش از این وکیل و خانواده بهزاد نبوی امیدوار بودند با توجه به وضعیت جسمی او، این فعال سیاسی با قرار وثیقه از زندان آزاد شود.

این در حالیست که کمیته پزشکی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ارسال نامه ای سرگشاده‌ به رئیس قوه قضائیه ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت سلامت بهزاد نبوی، خواستار آن شده است تا هیأتی پزشکی از طرف این کمیته از عضو ارشد سازمان عیادت کند و در جریان سیر درمان وی قرار گیرد.

در این نامه سرگشاده که در سایت کلمه منتشر شده، با اشاره به درخواست دو ماه پیش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از رئیس پیشین قوه قضائیه برای دیدار تیمی از پزشکان این سازمان با بهزاد نبوی آمده است: متأسفانه هیچ پاسخی به آن درخواست خیرخواهانه و انساندوستانه و البته قانونی داده نشد و گویا این داستان تلخ جامعه ماست که نامه سربسته در این مملکت، باید دربسته هم بماند! و مسئولین ما خواسته یا ناخواسته با این گونه تکریم ارباب رجوع و بی پاسخی ها تعمد دارند که نگارندگان و شاکیان، مکتوباتشان را سرگشاده ارسال دارند.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی همچنین در این نامه هشدار داده است که “مسئولیت هرگونه اتفاق تهدید کننده سلامت این برادر آزاده (بهزاد نبوی) ، متوجه باز دارندگان ما از انجام این اقدام قانونی و انسانی خواهد بود”.

 

بی خبری مطلق از احمد زیدآبادی

برای پنجمین هفته متوالی از ملاقات خانواده احمد زیدآبادی با این روزنامه نگار و فعال سیاسی ممانعت به عمل آمد. مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی با بیان اینکه دیروزنیز پس از مراجعه به زندان اوین موفق به ملاقات با همسر خود نشده است، گفت: اکنون 35 روز است که در بی خبری مطلق از آقای زیدآبادی به سر می‌بریم و در این مدت حتی از تماس تلفنی برای ایشان هم دریغ کرده‌اند.

خانم محمدی تصریح کرد: حق قانونی ملاقات در زندان اوین به یک ابزار شکنجه بدل شده است و از این طریق از سویی احمد زیدآبادی و از سوی دیگر من و فرزندانم را آزار و اذیت می‌کنند.

همسر زیدآبادی با طرح این سوال که “چه دلیلی برای ممانعت از ملاقات ما وجود دارد” گفت: “برای آنکه احمد پای یک ندامتنامه را امضاء کند همسرم را تحت شکنجه‌هایی قرار داده‌اند که ابعاد آن هنوز هم برای ما روشن نیست”.

وی افزود: من و فرزندانم به خدا و روز جزا اعتقاد داریم و قطعا خداوند تقاص مظلوم را از ظالم خواهد گرفت.

 

تقاضای تبدیل قرار برای صفایی فراهانی

وکیل محسن صفایی فراهانی خبر داد که “قرار بود در جلسه چهارم دادگاه به موارد اتهامی آقای صفایی فراهانی رسیدگی شود ولی این اتفاق رخ نداده است”.

صالح نیکبخت توضیح داد: اگر رئیس دادگاه کمترین دقت را مبذول دارد، متوجه خواهند شد که اتهامات آقای صفایی فراهانی مصادیق آنچه در کیفرخواست قید شده نخواهد بود. تاکنون بارها برای ایشان به دلیل از بین رفتن موجبات ادامه بازداشت، تقاضای تبدیل قرار شده ولی هنوز به این درخواست پاسخ رسمی پاسخی داده نشده است.

این وکیل دادگستری در مورد ادامه روند دادگاه صفایی فراهانی به سایت پارلمان نیوز گفت:“کیفرخواست به دادگاه رسیدگی کننده ارجاع شده است و پرونده ایشان را در دوجلسه مطالعه کرده‌ام. قرار بود در دادگاه چهارم به پرونده آقای صفایی فراهانی رسیدگی شود ولی این اتفاق به دلیل کمبود وقت رخ نداد و ایشان تنها از زندان انفرادی خارج شده‌اند”.

به گفته او«اتاق بازرگانی تلاش‌های بسیاری برای پایان بازداشت محسن صفایی فراهانی صورت داده، ولی باید رایزنی‌ها در این مورد مضاعف شود».

 

 آزادی عزیزانمان را طلب می کنیم

محمد نعیمی پور و احمد شیرزاد در نامه ای به دادستان تهران اعلام کردند: امروز گویا نگهداری خارج از ضوابط برخی زندانیان در بازداشت های چند ماهه، بدون کمترین توجیه قضایی باعث شده است که مسئولان محترم به راحتی چشمشان را به روی بازداشت مثلاً یک ماهه کسانی که هیچ نوع دلیل قاطع و بینه ی قضایی برای ادامه بازداشت آن ها وجود ندارد ببندند و این گونه امور بسیار عادی تلقی شوند و نگرانی کسی را برنیانگیزند.

مهدی شیرزاد و محمد حسین نعیمی پور، فرزندان این دو عضو جبهه مشارکت در بازداشت به سر می برند.

نعیمی پور و شیرزاد در نامه خود آورده اند: “گویا قطع امکان تماس زندانی با خانواده اش و عدم پاسخگویی به بستگان زندانی طی روزها و هفته ها پس از بازداشت آن چنان به هنجار عادی رفتاری برخی مسئولان قضایی و ضابطان مرتبط با آنان تبدیل شده که اگر بر اثر فشار اجتماعی و احیاناً برخی توصیه ها مثلاً اجازه دادند زندانی گهگاه با عزیزانش تماس تلفنی بگیرد آقایان خود را در اوج قله ی عطوفت و رحمانیت حس می کنند!”

در این نامه خطاب به دادستان تهران نوشته شده است: “در عجبیم که چگونه شب ها خوابتان می برد در حالی که با تایید یا امضای شما انسان های بی گناهی در بند هستند و خانواده های آنان باید روزها و شب ها را با نگرانی و دلهره به سر برند و سرنوشت عزیزانشان هفته ها در ابهام باشد. شما خود بهتر می دانید که سناریو سازی هایی که برخی گروه های افراطی اقتدار گرا در این دو سه ماهه ی اخیر به راه انداخته اند راه به جایی نبرده است و دیر یا زود اگر دستگاه قضایی اراده ی رفتار قانونی داشته باشد ناچار است همه ی دستگیر شدگان را به آغوش جامعه باز گرداند. البته اگر قرار باشد قوه ی قضاییه و دادگاه ها به عنوان بخشی از صحنه نمایش های سیاسی آنچنانی مدعیان خاص مورد استفاده قرار گیرد و نمایندگان دادستان تنها قرائت کنندگان بیانیه های بی مقدار، غیر علمی و غیر حقوقی ذهن های متوهمی که در دخمه های تاریک زندان به دنبال کشف حقیقت از طریق فشار های جسمی و روحی بر اسیرانی که به جز خلاصی به چیزی نمی اندیشند باشند، آن گاه حساب چیز دیگری است.”

براساس نوشته نعیمی پور و شیرزاد، “ فشار بر زندانیان سیاسی و خانواده های آن ها به حدی است که به محض آنکه گشایشی صورت می گیرد و زندانی با تبدیل قرار بازداشت مثلاً به قرار وثیقه از بازداشت موقت رهایی پیدا می کند، از ترس گرفتاری مجدد و یا محکومیت های شدید در دادگاه ها، اغلب ترجیح می دهد کلاهش را محکم بگیرد و پشت سرش را هم نگاه نکند تا خود را از مهلکه دور کند. تأسف بیشتر نیز آن جاست که مسئولان بازداشت کننده بدون آنکه دغدغه ای داشته باشند در پاسخگویی اینکه چرا به مدتی طولانی آزادی شهروندی را محدود کرده و او را از حقوق قانونی خویش محروم کرده اند منت می گذارند که همین که زنده اید خدا را شکر کنید و ببینید که ما چقدر مهربان و رئوف هستیم که بعد از این مدت طولانی بالاخره به شما اجازه دادیم که مثل شهروندان آزاد نفس بکشید”.

این دو عضو جبهه مشارکت با بیان اینکه “ما از شما طلبکاریم و آزادی عزیزانمان را مطالبه می کنیم” خطاب به دادستان تهران نوشته اند: “شما در صندلی پاسخگویی نسبت به اقدامات و عملکردهای کسانی نشسته اید که ما نه امکان دسترسی به آن ها داریم و نه توان چون و چرا کردن که آخر به چه جرم و با چه مستندی اتهامات بی ربط و عجیب و غریب را به عزیزانمان زده اید. اگر چه بنا به اصل برائت که هر کس بی گناه است مگر آنکه جرمش ثابت شود، این ما نیستیم که که مسئول اثبات بی گناهی فرزندانمان هستیم، بلکه بنا بر قاعده ی “البینه علی المدعی” این متهم کننده است که ملزم به آوردن دلایل و مستندات اتهام است؛ اما اگر در همین شرایط غیر عادلانه خانواده ای بخواهند تلاش کنند که روند رسیدگی به کار عزیزشان سریعتر انجام شود چه می توانند انجام دهند؟ وقتی زندانی در اختیار عواملی است که از اتاق های در بسته بیرون نمی آیند و حتی اغلب متهمان نیز اجازه ندارند چهره ی آن ها را ببینند، ما باید چه کسی را قانع کنیم تا دست از زندگی مان بکشد”.

در پایان این نامه تاکید شده است: “از شما این توقع را نداریم که یک تنه بتوانید همه ناراستی ها را برطرف کنید. متأسفانه بنیادی که در دادستانی تهران از ابتدا بنا گذاشته شد کج بود و به سامان کردن آن کار دشواری است. شما یک نفر بیش نیستید و به نظر نمی رسد مثل دادستان سابق عقبه ای از نیروهای قدرتمند سیاسی پشتیبانی تان کنند. شاید برای شما ایستادگی در برابر اراده هایی که سالهاست عادت کرده اند که تشکیلات دادستانی مطیع و همراه و در کنارشان باشد و احکام دادستان به وفور مثل سایر لوازم مورد نیاز در جیب شان باشد، کاری سخت و نشدنی جلوه کند . ولی برادر بزرگوار، مرد حق را یک قدرت بس است و آن حرف حق. سخن حق بگویید، داد مظلوم بستانید، اخلاق و تقوا را ملاک بگیرید و آن گاه مثل کوه بایستید”.

 

بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی

خانواده های زندانیان سیاسی نیز با انتشار دهمین بیانیه خود خطاب به مسولان قضایی کشور نوشته اند: “آقایان قوه قضائیه که با لباس پیامبر مسئولیتی بزرگ را تقبل نموده اید و نمایندگانتان از زبان عزیزان ما شرایطشان را در محبس، مطلوب اعلام می کنند و زبان حال ما را نمی دانید و در برابر یاوه سرایی های صاحبان زور که استقلال قوه قضائیه را زیرسؤال می برند، سکوت پیشه می کنید، شب هنگام وقتی که قصد رفتن به بستر را دارید و به محاسبه اعمال خود می پردازید یادتان باشد که مظلومانی به درگاه حضرت احدیت دست به دعا برداشته اند و در مناجات با خالق قادر و عادل و صمدشان از همه کسانی که آرامش و آسایش و امنیت را از خانه هایشان ربوده اند شکایت ها دارند. و از همه کسانی که باید مدافع حقوق شهروندان باشند و مستقل و رها از فشار اربابان قدرت و زر و زور و تزویر، احکام عادلانه و خداپسند صادر کنند و اکنون تعلل می ورزند، شکایت دارند”.

در این بیانیه با تاکید بر اینکه زندان انفرادی از مصادیق شکنجه است آمده: “اعترافاتی که از بعضی بازداشت شدگان در شرایط فوق الذکر و با فشار روحی و بعضاً جسمی علیه دیگران و خودشان گرفته شده، براساس اصل 38 قانون اساسی و طبق نظر فقها از درجه اعتبار ساقط است. فلذا احکام صادره در چنین شرایطی نمی تواند از وجاهت قانونی برخوردار باشد آن هم برای افرادی که جرمشان گذشتن از خود و خانواده و زندگی راحت صرفاً برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات طی فعالیت های قانونی است و طبیعی است که محکومین و خانواده هایشان نسبت به این احکام معترض باشند و نکته اصلی در این قضیه نقش وکلاست که علیرغم تصریح قانون اساسی، در پرونده های اخیر در هاله ای از ابهام فرو رفته است؟”

این بیانیه می افزاید: “وکلای تعینی کنار گذاشته شده از وکلای تسخیری استفاده کرده اند و در مواردی خصوصاً در مورد بازداشت شدگان در تجمعات خیابانی (و یا کسانی که به اتهام براندازی قبل از انتخابات دستگیر شده و اخیراً حکم اعدام در مورد ایشان صادر شده است) حق داشتن وکیل از آنان سلب شده و این درحالی است که چه بسا محکومین دانش حقوقی لازم برای دفاع از خود ندارند”.