صدور و اجرای حکم اعدام نوجوانان را متوقف کنید

نویسنده

edamnojavanan.jpg

وکیل بیست نفر از نوجوانانی که با حکم اعدام در زندانهای ایران به سر می برند، در نامه سرگشاده ای به ‏رئیس قوه قضائیه، خواستار توقف صدور حکم اعدام و اجرای این حکم برای نوجوانانی شد که در زمان ‏ارتکاب جرم، زیر 18 سال سن داشته اند.‏

محمد مصطفایی که اینک چند تن از موکلانش در آستانه اجرای حکم اعدام قرار دارند و مشی حقوقی پرونده ‏های ایشان و همچنین تلاشهای خیرخواهانه بسیاری از فعالان حقوق بشر در نجات ایشان نیز، تغییری در این ‏پرونده ها ایجاد نکرده است، در نامه سرگشاده خود به آیت اله شاهرودی، با اشاره به بیش از صد نوجوان ‏منتظر حکم اعدام، به نقض قانون در رسیدگی به جرایم اطفال اعتراض کرده است.‏

در این نامه همچنین مصطفایی از رئیس قوه قضائیه دعوت کرده است تا از نزدیک با ابعاد و وجوه مختلف ‏این مجرمان نوجوان آشنا شود.‏

نامه سرگشاده این وکیل جوان به رئیس قوه قضائیه چنین است: ‏

محضر مبارک حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی

ریاست محترم قوه قضاییه

با سلام و احترام

بر حسب وظیفه به عنوان یک خدمتگزار سیستم قضایی کشور و وکیل مدافع بیست نفر از اطفالی که در زمان ‏بازداشت به اتهام ارتکاب قتل عمد، سنشان کمتر از ۱۸ سال بوده و به مجازات قصاص نفس (اعدام) محکوم ‏شده اند، بدینوسیله مراتب اعتراض و نگرانی خود را از نقض قانون در رسیدگی به جرایم اطفال اعلام می ‏نمایم و از جنابعالی تقاضا دارم در راستای پایبندی به اجرای قانون، دستور توقف صدور و اجرای حکم اعدام ‏به عنوان مجازات برای جرایم ارتکابی توسط اطفال زیر ۱۸ سال را صادر فرمایید.‏

‏ ‏

جناب آقای شاهرودی، ‏

همانطور که مستحضرید هم اکنون حدود ۱۰۰ نفر، در زندانهای کشورمان در حبس به سر می برند که ‏سنشان در زمان ارتکاب جرم، زیر ۱۸ سال بوده و با صدور احکام قصاص و اعدام، روز و شب را در ‏بدترین شرایط می گذرانند و منتظر اجرای حکم مرگی هستند که به ناروا گریبانشان را گرفته و آنها به این ‏امید که به دلیل سن کمشان و اینکه اکثر قریب به اتفاق کشورهای دنیا مجازات مرگ را به ویژه برای اطفال ‏از قوانینشان حذف نموده اند و روزی به زندگی باز خواهند گشت و جبران مافات خواهند کرد بازداشت ‏هستند. ‏

و نیز مستحضرید که ایران در سال ۱۳۷۲ کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفته و در سال ۱۳۵۴ به میثاق بین ‏المللی حقوق مدنی و سیاسی پیوسته است. در هر دو سند بین المللی به صراحت، دولتها از اعمال مجازات ‏مرگ برای اطفالی که در زمان ارتکاب جرم سنشان کمتر ۱۸ سال بوده، منع شده اند. مهمتر اینکه منع این ‏مجازات غیر قابل برگشت به زندگی، در ماده ۳۷ کنوانسیون حقوق کودک به تصویب مجلس شورای اسلامی ‏رسیده و شورای محترم نگهبان در نظریه خود هیچگونه ایراد شرعی بر این ماده قانونی وارد نیاورده است. ‏لیکن متاسفانه با وجود اینکه ماده ۹ قانون مدنی، تعهدات بین المللی را که مورد پذیرش کشورمان قرار گیرد ‏در حکم قانون قلمداد ‏

می کند، قضات دادگستری از اعمال و اجرای این ماده قانونی و به تبع آن اجتناب از صدور حکم به سلب ‏حیات از اطفال، خودداری می ورزند و اطفال را به مرگ محکوم نموده و پس از بلوغ اطفال و رسیدن آنان ‏به سن ۱۸ سالگی، مجازات اعدام را در مورد آنان اجرا می‌کنند.‏

جناب آقای شاهرودی، ‏

ای کاش می شد زمانی را صرف دیدار و ملاقات با این عده از اطفال نمایید تا به این نتیجه برسید که در ‏حقیقت آنها قربانیان جامعه می باشند. آنها ناخواسته فعلی را مرتکب شده اند که در نهایت می بایست بهای آن ‏عمل از پیش نادانسته و ناخواسته را با مرگ خویش بپردازند.‏

‏ متاسفانه معدودی از قضات دادگستری، کسانی را به قصاص نفس واعدام محکوم می نمایند که حتی بعضا ‏طبق نظر پزشکی قانونی در حین ارتکاب جرم فاقد رشد عقلانی و فکری بوده اند (همانند محمد لطیف و ‏حجت حیدری) و بعضا خود مرتکب جرم قتل نشده و جرم را به گردن گرفته اند و حال مرگ در انتظارشان ‏است (همانند محمدرضا حدادی و دل آرا دارابی). در میان این افراد، اطفالی مشاهده می شوند که بعضا در ‏دفاع از جان خود مرتکب جرم شده ولی در اثبات ادعای خود به گونه ای عاجز شده و یا قضات رسیدگی کننده ‏به پرونده، دلایل آنان را نادیده انگاشته اند (همانند رضا علی نژاد و حسین ترنج) و تمامی آنها بدون قصد و ‏نیت قبلی مرتکب عملی شده اند که عملشان قتل دیگری را در بر داشته و حال نادم و پشیمان، به امید تغییر ‏رویه ای که سالها بر خلاف قانون موجبات صدور احکام مرگ را فراهم نموده، می باشند. دیدار و استماع ‏درد دل این اطفال با در نظر گرفتن انگیزه های کودکانه آنها در ارتکاب جرم نشان می دهد آنها به هیچ ‏عنوان مستحق مجازات مرگ نیستند. آنها تا چشم گشوده اند خود را دستبند به دست و پابند به پا، در پشت میله ‏های زندان یافته و بی آنکه تصور زیبایی از زندگی داشته باشند، خود را بالای دار یافته و نفس برخی از آنها، ‏از بدن نحیف و ناتوانشان جدا شده است.‏

جناب آقای شاهرودی، ‏

آیا از نظر قضائی درست است در جایی که قانون اعمال مجازات مرگ را برای افرادی که در زمان ارتکاب ‏جرم سنشان کمتر از ۱۸ سال می باشد منع می کند، آنها را برخلاف قانون به دار آویزیم؟ آیا انصاف است ‏بدون در نظر گرفتن رشد فکری و عقلانی که شرط قصاص است آنها را به مجازات اعدام محکوم کنیم؟ آیا ‏انصاف است در جایی که بیش از ۱۸۵ کشور دنیا مجازات مرگ را برای اطفال زیر ۱۸ سال از قوانینشان ‏برداشته اند، ما با داشتن قانون و تعهدات بین المللی، مبنی بر منع مجازات اعدام برای اطفال زیر ۱۸ سال آنها ‏را به مرگ محکوم کنیم؟ و آنها را در زندان زیر اعدام نگاه داریم تا هنگامی که این اطفال به سن بالای ۱۸ ‏سال رسیدند آنها را اعدام کنیم؟ ‏

جناب آقای شاهرودی، ‏

یقین دارم که شما می توانید این رویه ناصحیح و ناعادلانه ای را که سالهاست گریبان اطفال زیر ۱۸ سال را، ‏به دلیل عدم دقت و اجرای مفاد قانونی توسط قضات گرفته است، از میان برده و قانون عادلانه را جایگزین ‏نمایید. ما چشم امید به لایحه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان را داشتیم که متاسفانه سالهاست در کمیسیون ‏حقوقی و قضایی مجلس خاک می خورد. اکنون بنا به ضرورت برای نجات جان این اطفال به شما روی ‏آورده‌‏‎ایم که تا تصویب آن لایحه به اقتضای موقعیت خویش در راستای اجرای قانون کشور عمل کنید. اگر ‏شما به عنوان بالاترین عضو کمیسیون حقوق بشر قوه قضاییه چنین عملی را انجام ندهید پس از چه کسی می ‏توان توقع پیشگیری از ادامه این روند و رویه ناعادلانه که برخلاف حقوق بشر می باشد را داشت. ‏

جناب آقای شاهرودی، ‏

شما اجرای احکام قصاص نفس برای سه نوجوان، به نامهای بهنام زارع، بهنود شجاعی و سعید جزی از ‏موکلان اینجانب را که در سن زیر 18 سال دستگیر و به قصاص نفس محکوم شده اند را تنفیذ نموده و اذن به ‏اجرای احکام آنها را داده اید. احکامی که محکومین آنها به هیچ عنوان مستحق اعدام نیستند و ناخواسته وارد ‏ماجرایی شده اند که دست تقدیر آنها را در انتظار مرگ قرار داده است. ‏

جناب آقای شاهرودی، ‏

آیا سزاوار است در جایی که کودک باید با روحیه ای پرتفاهم، گذشت، معتقد به دوستی با مردم، صلح و ‏برابری جهانی و با آگاهی کامل بر این توانایی، پرورش یابد، شاهد باشیم که او در محیطی پر تنش و بدون ‏امکانات پرورشی مناسب بزرگ شود، خشونت را از جامعه ای که در آن زندگی می کند آموخته و با کم ترین ‏تلنگری به سوی ناهنجاری کشیده شده و در پی آن به دار آویخته شود؟ آیا سزاوار است در جایی که کودک می ‏بایست به دلیل عدم تکامل رشد بدنی و فکری، مورد توجه خاص و مراقبت ویژه قرار گیرد بدون داشتن چنین ‏شرایطی پس از انجام عملی کودکانه و بدون قصد و نیت مجرمانه، وی را به مرگ محکوم نموده و در نهایت ‏جانش را به عمد و با قصد قبلی بستانیم؟ آیا سزاوار است در جایی که می بایست برای کودکان وسایل ‏ضروری آموزش و پرورش فکری، اخلاقی و اجتماعی مهیا کنیم و منافع کودکان را در اولویت قرار دهیم و ‏در محیطی سالم و فضایی پر از مهر و محبت تربیت کنیم بدون توجه به موارد فوق و آگاهی دادن کودکان به ‏نکات یاد شده، آنها را در صورت ارتکاب جرایمی که مجازات آنها سلب حیات است از ادامه زندگی محروم ‏و مجازاتی را برای آنها در نظر گیریم که بر خلاف فلسفه مجازاتها، راهی برای تربیت و بازگشت این عده از ‏افراد به جامعه وجود نداشته باشد؟

حال با عنایت به اختیارات حضرتعالی، استدعا دارم هر چه سریعتر مقرر فرمایید صدور و اجرای احکام ‏مرگ برای اطفالی که در سن زیر ۱۸ سال مرتکب جرم شده اند متوقف گردد.‏

با تقدیم احترام شایسته - محمد مصطفایی ‏

وکیل ۲۰ نفر از اطفال محکوم به مرگ‏