مطالبات ملی و مطالبات منطقه‌ای ‏

عباس عبدی
عباس عبدی

انتخابات مجلس ایران به علت حزبی نبودن جامعه سیاسی آن، معمولا به طرح مطالبات منطقه‌ای و حتی بسیار کوچکتر ‏از سطح مطالبات استانی در سطح شهرستان محدود می‌شود و این مطالبات هم کمابیش سطحی یا تنش‌زا هستند. ‏

ضمن اینکه هر نماینده یک نفر از 300 نفر مجلس است که به صورت فردی واجد قدرت لازم برای به اجرا در آوردن ‏مطالبات اعلان شده از سوی خود نیست و برای تحقق آن مجبور است که در مجلس به توافقات پنهانی با سایر نمایندگان ‏جهت پشتیبانی از طرح‌ها و مطالبات یکدیگر بپردازند، اما انتخابات ریاست جمهوری در جهت عکس این وضع قرار ‏دارد و فقط زمینه‌ای است برای طرح مطالبات ملی و کلان. در نتیجه طرح مطالبات مهم و ضروری منطقه‌ای مثل ‏منطقه آذربایجان، مناطق شمالی، زاگرس، خوزستان، کردستان، بلوچستان و مناطق جنوبی و غیره در هیچ یک از دو ‏انتخابات فراهم نمی‌شود در حالی که اهمیت مطالبات منطقه‌ای کمتر از مطالبات ملی نیست و ارتباط این دو نوع ‏مطالبات است که به انتخابات معنای قابل قبولی می‌دهد. ‏

چرا در ایران مطالبات منطقه‌ای مهم است؟ دو دلیل عمده در ضرورت طرح مطالبات منطقه‌ای وجود دارد. اول اینکه ‏میان مناطق کشور از هر حیث تفاوت‌های جدی وجود دارد و این تفاوت‌ها طبعا موجب طرح نیازها و مطالبات متفاوت ‏هم خواهد بود. تفاوت از حیث زبان، مذهب، قومیت، وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی و از همه مهمتر نابرابری‌های ‏سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی، موجب می‌شود که نیازها و اولویت‌های مناطق مختلف کشور تا حدی متفاوت باشد. ‏در ایران میان وضعیت منطقه آذربایجان با مناطق مرکزی تفاوت زیاد است، میان مناطق شمالی و جنوبی، میان ‏خوزستان و خراسان گوناگونی‌های زیادی هست و وضعیت شاخص توسعه انسانی در مناطق مختلف کشور معرف آن ‏است که برخی مناطق مثل استان تهران و استان قم دارای شاخص توسعه انسانی بالای 8 دهم هستند که معادل ‏کشورهای توسعه‌یافته است، اما برخی مناطق مثل بلوچستان و کردستان دارای شاخص توسعه انسانی پایین و متوسط ‏هستند که نزدیک به رقم 6 دهم است‏‎.‎

دلیل دوم اینکه نظام اداری و مدیریتی کشور بسیار تمرکزگراست و کمتر استقلالی را برای مناطق می‌گذارد. برخلاف ‏کشورهای پیشرفته یا حتی کشورهایی مثل پاکستان و هند که نوعی فدرالیسم را در آن شاهدیم و مناطق می‌توانند ‏مطالبات منطقه‌ای خود را از خلال انتخابات منطقه‌ای پیگیری کنند، در ایران همه امور و سیاست‌ها به دولت مرکزی ‏ختم می‌شود. بنابراین به علت تفاوت‌های شدید میان مناطق، مطالبات منطقه‌ای آنها متمایز از هم هست، همچنین به علت ‏فقدان اختیارات و انتخابات منطقه‌ای، محل طرح این مطالبات نیز در انتخابات ملی و ریاست جمهوری خواهد بود و ‏جای دیگری برای بیان آنها وجود نخواهد داشت. ‏

البته روشن است که همه این مناطق در ذیل واحدی ملی به نام ایران با هم زندگی می‌کنند که در کنار وجود مطالبات ‏منطقه‌ای، دارای مطالبات ملی نیز هستند و بدون طرح شعارها و مطالبات ملی، مطالبات منطقه‌ای نیز واجد معنای ‏روشن نخواهد بود، اما عکس این هم درست است و بدون طرح مطالبات منطقه‌ای، مطالبات ملی، واجد ارزش عینی و ‏ملموس نخواهد بود. ایران متشکل از اجزا و مناطق متعدد است، بنابراین نادیده انگاشتن مطالبات خاص این مناطق با ‏توجیه اولویت مطالبات ملی، چیزی جز نادیده انگاشتن اجزای یک کل نیست و هنگامی که اجزا نادیده گرفته شوند، ‏چیزی به نام کل هم وجود نخواهد داشت. این همان دعوای تقدم فرد بر جامعه یا برعکس است. ‏
جامعه متشکل از افراد است و بدون افراد چیزی نیست، اما در عین حال فرد هم در غیاب جامعه واجد فردیت و حتی ‏مطالبه یا توانی برای رفع نیازی نخواهد بود. به همین دلیل اولویت دادن یکی بر دیگری، سوالی انحرافی است، همچنان ‏که اولویت دادن مطالبات ملی بر مطالبات منطقه‌ای یا برعکس، سیاستی غلط است، این دو مطالبات مکمل و متمم ‏یکدیگرند و در این انتخابات نیز همراه با طرح شعارهای ملی، باید مطالبات منطقه‌ای متناسب با فرهنگ و دین و زبان ‏و سطح اقتصادی نیز مطرح گردد. طرح مطالبات فقط محدود به مطالبات ملی و منطقه‌ای نمی‌شود، به همان دلیلی که ‏طرح مطالبات منطقه‌ای در کنار مطالبات ملی ضرورت دارد، مطالبات اقشاری نیز واجد اهمیت است. زیرا دولتهای ما ‏به دلایل متعدد از تامین خواست‌ها و مطالبات اقشار مختلف نیز استنکاف کرده‌اند، در نتیجه گروه‌ها و اقشار اجتماعی ‏به نحو ملموس و چشمگیری دارای نیازها و اولویت‌های خاص خود هستند که هر کدام را باید در انتخابات مورد توجه ‏قرار داد و نامزدهای ریاست جمهوری ایده‌های خود را درباره این موارد بیان کنند. ‏

دانشجویان و دانشگاهیان، کارگران، زنان، معلمان، جوانان و موارد مشابه اقشار و گروه‌هایی هستند که به صفت ‏گروهی خود می‌توانند و باید مطالبات خاص خود را مطرح کنند و نامزدها نیز به این موارد پاسخ دهند‎. ‎

منبع: اعتمادملی، هشتم اردیبهشت