مربی خودی، سرمربی فوتبال شد‏

نویسنده
مازیار رادمنش

» در باره محمد مایلی کهن

از محمد مایلی کهن به عنوان یک مربی و مدیر خودی ورزشی نام برده می شود. هر گاه که یکی از تیم های مطرح ‏بدون مدیر یا سرمربی باقی می ماند، مایلی کهن نامزد احتمالی آن پست می شود. او که اغلب پس از انقلاب نقش ‏‏”مربی ارزشی” را بازی کرده، پله های ترقی را به سرعت طی کرده است. گفته می شود پروین از افشاگری های او ‏ترسید و به همین علت در سال های 68 و 69 او را در کادر فنی تیم پرسپولیس قرار داد. پس از آن وی به عنوان ‏سرمربی اولین تیم ملی فوتسال مطرح شد و بعدتر تعجب همگان بیشتر برانگیخته شده، مربی گری و سرآخر سرمربی ‏گری تیم ملی آن هم در 41 سالگی. ‏

پس از برکناری علی دایی در 8 فروردین ماه به دلیل باخت تیم ملی فوتبال ایران مقابل عربستان از وی به عنوان یکی ‏از نامزدهای احتمالی سرمربی گری تیم ملی نام برده می شد تا روز 17 فروردین ماه که خبرگزاری فارس رسما این ‏خبر را اعلام کرد. ساعتی بعد کفاشیان نیز این خبر را تایید کرد و گفت که از ابتدا گزینه اصلی برای سرمربی گری، ‏مایلی کهن بوده است. دولت آرمانگرای نهم، قرار است هدایت تیم فوتبال ایران را در شرایطی حساس به مربی بسپارد ‏که سالهاست نتیجه چندان رضایت بخشی در کارنامه اش نداشته و اغلب به عنوان یک چهره منتقد فوتبالی شناخته می ‏شده است.‏‎ ‎

‎ ‎محمد مایلی کهن کیست؟‎ ‎

محمد مایلی کهن سال 1333 در بندر انزلی و در خانواده ای پرتنش متولد شد. پدرش ابراهیم شغل آزاد داشت و مادرش ‏خانه دار بود. کمتر از دو سال سن داشت که مادر و پدرش از یکدیگر جدا شدند. او به دلیل وضع نامناسب پدر (به ‏روایتی اعتیاد و بیکاری) به مادرش سپرده شد. مادر و فرزند هر دو به تهران مهاجرت کرده و در جنوب شهر تهران ‏ساکن شدند. درآمد مادر از کارگری در خانه های قشر مرفه آن دوران تامین می شد. چندی نگذشت که مادرش کار ‏ثابتی در خانه سرهنگ سمیعی پیدا کرد و او به همراه مادر در این خانه ساکن شد. هرچند تا پیش از آن کودکی اش به ‏سختی می گذشت اما از آن پس وی در کنار فرزندان سمیعی زندگی خوبی را گذراند. او گرچه از آن خانواده خاطرات ‏بسیار خوبی دارد، اما هنوز کار سخت مادرش مانند لباس شستن در زمستان های سرد را به خوبی یاد می آورد؛ ‏‏”مادرم با کار و بدبختی مرا بزرگ کرد.” آنچنان که خود گفته درسش نیز بد نبوده است.‏

‎ ‎آغاز با قصر یخ، پایان با پرسپولیس‎ ‎‏

محمد، 15 سالش بود که برای اولین بار در بازی های باشگاهی بازی کرد. او در سال 48 در تیم قصر یخ به خدمت ‏گرفته شد. چندی نگذشته بود که به باشگاه نفت تهران رفت و تا سال 53 در این تیم بازی کرد. عمده شهرت دوران ‏جوانی خود را مدیون بازی در این تیم به مربی گری حمید شیرزادگان است. او در ترکیب همین تیم در سال 53 ‏توانست آقای گلی باشگاه های تهران را از آن خود کند. سال بعد (بهمن سال 54) جذب باشگاه پرسپولیس تهران شد. ‏ناگفته نماند که وی در سال 51 موفق شد دیپلم خود را اخذ کند و به دلیل شرایط خانوادگی اش از خدمت سربازی معاف ‏گردیده بود. او در همان دوران مشغول به تحصیل در رشته تربیت بدنی شد. 4 سال پس از ورود به باشگاه پرسپولیس ‏او به خدمت سازمان ترتبیت بدنی در آمد. ‏

بازی او در آن سال ها تحت تاثیر بازیکنانی بود که وی در کنارشان قرار گرفته بود. امثال پروین و دادکان و بعد از ‏انقلاب پیوس و محمدخانی که فرصت ستاره شدن را از وی گرفته بودند. در سال 57 وی به تیم ملی دعوت نیز دعوت ‏شد. اما کارنامه چندان مشخصی از وی در دست نیست تنها بازی بوتان که وی به لیدر تماشاگران توهین می کند و ‏بازی های ایران در بازی های دهلی نو در سال 1982 که مخالفتش برای تعویض هنوز در خاطر فوتبال دوستان ‏ایرانی مانده است. در بحبوحه انقلاب، چنان که دیگر قشر ضعیف جامعه ایران در آن روز از سرمایه داران بیزار بود. ‏او می گوید از همان دوران جوانی به جمعیت های مذهبی تمایل داشته و در آن ها شرکت می جسته است.‏
دادکان چه گفت؛ مایلی کهن بهایی است!

پس از کسب نتایج ضعیف تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2006 و برکناری محمد دادکان از ریاست فدراسیون ‏فوتبال ایران، او در جمعی خصوصی درباره مایلی کهن ناگفته هایی را به زبان آورد. مایلی کهن از جمله منتقدان ‏صریح دادکان و سرمربی انتخابی اش یعنی ایوانکویچ بود. لبه تیز این انتقادات سرانجام صدای دادکان را در آورد تا او ‏در مورد دورانی که با مایلی کهن همبازی بود اینچنین بگوید که؛ “آن زمان فعالیت سیاسی علیه رژیم می کردم، اما ‏همین محمد مایلی کهن با واسطه هایی که داشت مرا به ساواک لو داد، ساواک نیز مرا گرفت و به زندان برد.” ‏
دادکان در بخش دیگری از سخنانش در این محفل خصوصی تاکید کرده بود که مایلی کهن بهایی زاده است و اصلا ‏سابقه فعالیت سیاسی و مذهبی پیش از انقلاب نداشته و بعد از انقلاب اینچنین تغییر کرده است. مایلی کهن اما این همه ‏را بهتان می داند و خود را یک انقلابی تمام عیار می داند که مدافع حفظ ارزش های دینی است. او برای این موضوع ‏رونالدینیو را مثال می زند که پس از هرگل صلیبی بر سینه خود می کشد و اعتقاد دارد ایرانیان نیز باید دین اسلام را با ‏فوتبال به جهانیان معرفی کنند.

‎ ‎از دستیاری پروین تا سرمربی گری تیم ملی‎ ‎

محمد مایلی کهن از آن پس هم در سازمان تربیت بدنی شاغل بود و هم در باشگاه پرسپولیس بازی می کرد. او که از ‏سال 57 تا 61 در بازی های ملی به میدان رفته بود در سن 35 سالگی و در سال 68 وی از فوتبال خداحافظی کرد و ‏همزمان به عنوان دستیار علی پروین در این تیم مشغول به کار شد. دو سال بعد و همزمان با مربیگری علی پروین در ‏تیم ملی فوتبال، وی به عنوان کمک مربی علی پروین مشغول به کار شد. در همین دوران وی قهرمانی جام در جام ‏باشگاه های ایران و همچنین قهرمانی ایران در بازی های آسیایی 1990 به کارنامه اش افزود. ‏
سال 71 وی به عنوان اولین سرمربی تیم ملی فوتسال، تیم ملی ایران را در بازی های جهانی هدایت کرد و توانست با ‏این تیم به مقام چهارم جهان دست یابد. همان سال و پس از عدم راهیابی ایران به مرحله نهایی جام جهانی وی به همراه ‏علی پروین خانه نشین شد. او در سال 73-74 هدایت تیم ملی ایران را برای بازی های جام ملت های آسیا در سال 96 ‏به عهده گرفت این در حالی بود که در همان حال دستیار بهمن صالحیار در تیم ملی جوانان ایران بود. قرار بود اتو ‏فیستر مربی تیم ملی ایران شود، و هیچ کس انتظار نداشت که مایلی کهن هدایت تیم ملی ایران را برعهده گیرد. ‏
وی توانست با تیم ملی که تا پیش از وی عملا وجود نداشت، به مقام سومی آسیا دست یابد. معرفی تیمی که توانست کره ‏جنوبی را با نتیجه 6 بر 2 و عربستان را 3 بر 1 پشت سر بگذارد و بازیکنانی همچون منصوریان، سعداوی، ‏شاهرودی، دایی، باقری و خداد عزیزی از جمله افتخارات وی محسوب می شود. کسب این نتایج سبب شد که وی به ‏عنوان سرمربی تیم ملی برای بازی های مقدماتی جام جهانی انتخاب شود. اما کسب نتایج ضعیف ایران را به بازی پی ‏آف کشاند، موج انتقادات سبب شد که مایلی کهن در آبان سال 76 از کار برکنار شود.

‎ ‎کسب نتایج نه چندان امید بخش در لیگ و تیم ملی امید‎ ‎‏

او از همان سال به اتاق کارش در سازمان تربیت بدنی بازگشت، همچنین به عنوان مشاور و یا عضو هیئت مدیره ‏برخی تیم های دولتی عضویت داشت. دو سال بعد به تیم سایپا رفت و کمی بعد از آن در تیم شهرداری تبریز مشغول به ‏کار شد. سال 82 وی دوباره به تیم های ملی بازگشت اما این بار در نقش سرمربی تیم ملی امید به ایفای نقش پرداخت، ‏اما نتوانست تیم ایران را به المپیک 2004 آتن رهنمون سازد و از این سمت برکنار شد. ‏
در همان سال 82 به مدت یک سال هدایت تیم سایپا را بر عهده گرفت و پس از کسب نتایج نه چندان قوی از این تیم ‏رفت و به تیم پیکان پیوست. چندی بعد تیم پیکان دستخوش تغییر و تخولاتی شد و دوباره مایلی کهن از کار برکنار شد. ‏سپس هدایت تیم فولاد را در سال 85-86 به عهده گرفت و پس از برکناری، در سال 87 دوباره به سایپا بازگشت تا ‏هدایت این تیم را در لیگ برتر برعهده گیرد. ‏

‎ ‎با همه دشمن، دشمن خونی با علی دایی…‏‎ ‎

او تقریبا با هر مدیری و سرمربی مشکل دارد. تقریبا هر آنکس که محبوب شود، مایلی کهن با او مشکل دارد. دید او ‏البته انتقادی است وبه دلیل خودی بودن نیز تریبون های بسیاری در اختیارش قرار دارد. اما مهمترین فردی که وی با ‏او به دشمنی پرداخت، علی دایی بود. علی دایی که پا به سن گذاشته بود و توان دویدن و بازی موثری نداشت، از همه ‏مهمتر شانس از او رویگردان شده بود در بازی های جام جهانی 2006 به سیبل حملات مایلی کهن تبدیل شد. تا جایی ‏که در برنامه ای که پس از ناکامی ایران در جام جهانی در تلویزیون تهیه شده بود وی حاضر شد و ادعا کرد که تمام ‏مشکلات تیم ملی به علی دایی بر می گردد.‏

‏ او گفته بود که ایمان مبعلی به خاطر تکل بر علی دایی به تیم ملی دعوت نشده و همچنین مربیان اجازه تعویض وی را ‏ندارند. مایلی کهن گفته بود که علی دایی باعث برکناری داریوش مصطفوی در سال 76 با بدگویی نزد رئیس جمهور ‏وقت شده بود. او همچنین در مصاحبه های دیگرش علی دایی را مافیای فوتبال ایران اعلام کرد. دایی از وی شکایت ‏کرد، اما مایلی کهن در دادگاه حرفهایش را تکرار کرد، قرار بود مایلی کهن به دلیل عدم پوزش خواهی به شلاق و ‏زندان محکوم شود، اما نفوذ او سبب شد که پرونده اش پیگیری نشود گرچه هیچ گاه با علی دایی نیز از در صلح در ‏نیامد. جمله معروف او درباره دایی در حالی که بیش از 50 سال سن داشت این بود که؛ “اگر به من هم اجازه می دادند ‏تا الان فوتبال بازی می کردم!“‏

‎ ‎ارتباط با احمدی نژاد‏‎ ‎

مایلی کهن می گوید: “گناه من این است که در انتخابات ریاست جمهوری از دکتر محمود احمدی‌ نژاد حمایت کردم و ‏در این زمینه دلایل و مستنداتی دارم. در دوره‌های گذشته انتخابات ریاست جمهوری به هیچ عنوان از نامزدی اعلام ‏حمایت نکردم. فقط در این دوره از آقای احمدی ‌نژاد حمایت کردم؛ آن هم در شرایطی که از دفتر نامزدهای دیگر برای ‏حمایت از آنها دعوت شده ‌بودم. پاسخ منفی دادم؛ ولی با وجود آنکه از سوی احمدی ‌نژاد دعوت نشده بودم، بر اساس ‏اعتقادم، از ایشان حمایت کردم‎.‎‏ ‏

زمانی‌که آقای احمدی‌ نژاد شهردار تهران بودند کارها و خدمات ایشان نظرم را جلب کرده بود و مدام امور ایشان را ‏پیگیری می کردم، برای افتتاح ورزشگاهی در منطقه18‏‎ ‎تشریف آورده بودند و مرا هم دعوت کرده بودند، ایشان را ‏آنجا ملاقات کردم و حرکات، سکنات، لباس پوشیدنش و عملکردش را پسندیدم. هنر یک مدیر آن است که بهترین عملکرد ‏را با کمترین هزینه داشته باشد. شاید برخی مدیران با بریز و بپاش عملکرد خوبی داشته باشند؛ اما مثل مدیر صرفه‌جو ‏ارزشمند نیست.‏‎ ‎این فاکتور باعث شد جذب دکتر احمدی‌نژاد شوم و پیگیر شوم تا ببینم میتینگ‌های انتخاباتی ایشان کجا ‏برگزار می شود. ‏

اولین میتینگ انتخاباتی آقای احمدی ‌نژاد در سالن هفتم تیر بود که بین جمعیت نشسته بودم و مرا بردند کنار ایشان. ‏آخرین میتینگ انتخاباتی هم در سالن افراسیابی برگزار شد‎.‎‏ زمانی که از آقای احمدی‌ نژاد حمایت کردم، دنبال چیزی ‏نبودم. با این حال، حمایت از ایشان ریسک بزرگی بود و هیچکس تصور نمی‌کرد در حالیکه رجالی مانند هاشمی ‏رفسنجانی، لاریجانی و قالیباف، با پشتوانه‌ های سیاسی زیاد در انتخابات حضور دارند، دکتر احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ‏شوند؛ اما بر اساس اعتقادم عمل کردم و جلو رفتم. اکنون نیز هر روز بیشتر از روز قبل اعتقادم به احمدی ‌نژاد بیشتر ‏می‌شود‎.‎

‏ او در ادامه از دست هایی می گوید که وی را از احمدی نژاد دور کرده است، اما سرانجام موفق شده که وی را ببیند و ‏با وی از نزدیک گفت و گو کند؛ “بعد از انتخابات ریاست جمهوری یک روز خدمت رئیس‌ جمهوری محترم رسیدم؛ در ‏شرایطی که پروتکل الحاقی امضا شده بود و مشکل هسته‌ای را به دامن دولت نهم انداخته بودند. با این حال، با آقای ‏احمدی‌نژاد 45 دقیقه صحبت کردم و حرف‌های من را گوش کردند و گفتند هیچ تلفنی وصل نشود؛ مگر آنکه تیم مذاکره ‏کننده از وین تماس بگیرند. متوجه شدم رئیس‌ جمهوری ورزش و اهالی ورزش را به خوبی می شناسد. ایشان ورزش ‏را خوب می‌شناسند و آن را به دقت دنبال می کنند‎.‎‏” ‏

‎ ‎زندگی فعلی‎ ‎

مایلی کهن همه گاه به عنوان کارشناس، مسئول، مدیر بخش های ورزشی سازمان تربیت بدنی مشغول به کار بوده و ‏سال 88، سی امین سال خدمت دولتی وی محسوب می شود. وی هم اکنون به عنوان کارشناس مسئول دفتر مدیریت و ‏توسعه ورزش کشور در سازمان تربیت بدنی مشغول به کار است. ناگفته نماند که وی سال 83 دوباره به تحصیل روی ‏آورد و توانست از دانشگاه آزاد تهران فوق لیسانس تربیت بدنی اخذ کند. مایلی کهن متاهل است و درجه آ مربی گری ‏نیز دارد.‏