دیگر اجازه کار ندارم

فریبا داوودی مهاجر
فریبا داوودی مهاجر

» سمیرا صدری در مصاحبه با روز:

سمیرا صدری، عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران پس از هفت سال حضور بر سر کلاسهای درس از تدریس در آموزش و پرورش محروم شد. وی که دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه الزهرا و عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت در سالهای 78-82، عضو سابق شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم و از فعالین زنان است، و بارها احضار، بازجویی و بازداشت شده به روز می گوید: پس از چند بار رفت و آمد بین حراست آموزش و پرورش و دفتر پیگیری وزارت اطلاعات به صورت شفاهی به من اعلام شد به دلیل فعالیت های سیاسی در گذشته و حال و همچنین فعالیت های همسرم (علی جمالی رئیس کمیته سیاسی سازمان ادوار تحکیم ) اجازه حضور در سر کلاس و ادامه تدریس را ندارم.

این مصاحبه در پی می آید.

 

خانم صدری در خبرها آمده بود که به شما اجازه ادامه اشتغال در آموزش و پرورش داده نشده؛ چه کسانی و با چه استدلالی این کار را کرده اند؟

بله متاسفانه اوایل آذر ماه امسال پس از حدود هفت سال تدریس در شهرهای حاشیه تهران و تحمل فشارهای اشتغال به صورت حق التدریس، در تماسی تلفنی از من خواسته شد که به واحد حراست اداره آموزش و پرورش محل تدریسم (شهرستانهای استان تهران) بروم. تلفن کننده خود را از طرف حراست آموزش و پرورش معرفی کرد ولی از فحوای کلامش مشخص بود که این درخواست از سوی نهاد دیگری صورت گرفته است. پس از مراجعه به حراست آموزش و پرورش و سئوال و جواب های ساده، از من خواسته شد به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بروم. پس از چند بار رفت و آمد بین این دو نهاد هم به صورت شفاهی به من اعلام شد که به دلیل فعالیت های سیاسی خودم در گذشته و حال و همچنین فعالیت های همسرم  ـ علی جمالی رئیس کمیته سیاسی سازمان ادوار تحکیم  ـ  اجازه حضور در سر کلاس و ادامه تدریس را ندارم. اعتراض من به این موضوع، تقاضای توضیح بابت دلائل و حتی درخواست اعلام این تصمیم به صورت کتبی نیز تاکنون بی پاسخ بوده است.

 

شما قبل از این اتفاق بازجویی هم شدید؟

بله؛ در مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات به مدت 2 ساعت بازجویی و متاسفانه با رفتار بسیار توهین آمیزی رو به رو شدم. عمده موارد مطرح شده این بازجویی هم عملکرد گذشته من، مواضع سازمان ادوار تحکیم وحدت، شهادت مرحوم داوود صدری ـ پسر دایی بنده ـ  و موارد مربوط به حوادث پس از انتخابات بود. بازجوها در طول این بازجویی بارها از الفاظ نامناسب و تهدید و تحقیرآمیز استفاده کردند و بعد هم بدون آنکه به من فرصت پاسخگویی داده شود گفته شد که اجازه ادامه تدریس در آموزش و پرورش را ندارم.

 

آیا می توانید اعتراض خود را به دیوان عدالت اداری ارائه دهید؟

من از طریق مجاری قانونی اعتراض خود را دنبال خواهم کرد ولی بعید می دانم به نتیجه ای برسم. چون عموما اینگونه تصمیمات از سوی نهادهای امنیتی اتخاذ می شود و دستگاه های اداری و قضایی اجازه تغییر یا تعدیل این دستورات را ندارند. نمونه بارز این ادعا دانشجویان محروم از تحصیل بوده اند که بنا به دلایل سیاسی محروم شده و هنوز هیچ نهادی به اعتراضات آنها رسیدگی نکرده اند.

 

شما قبلا هم بازداشت شده بودید؟

من در سال 1382 و در جریان بازداشت گسترده اعضای دفتر تحکیم وحدت بارها به دادگاه احضار شدم و مورد بازجویی قرار گرفتم؛ پرونده مربوط به آن موضوع همچنان مفتوح است. همچنین در جریان تجمع زنان در میدان هفت تیر تهران در22 خرداد 1385 بازداشت و پس از یک هفته آزاد شدم.

 

اخراج هایی از این دست را چگونه تحلیل می کنید؟

متاسفانه احساس می شود که فشارهای اقتدارگرایان برای سرکوب جنبش سبز با فشار مضاعف بر فعالین سیاسی وارد فاز جدیدی شده است. در طول ماه های گذشته بسیاری از فعالین سیاسی از شغل خود برکنار شده و یا تحت فشار شدید قرار گرفته اند. آخرین نمونه اینگونه فشارها نیز محرومیت خانم نرگس محمدی از ادامه اشتغالش بود. هدف نهایی این پروژه، متقاعد کردن فعالین سیاسی به انصراف از پیگیری مطالبات جامعه است. البته تحلیل من این است که اینگونه فشارها نیز نمی تواند تاثیری در اراده فعالین سیاسی و اجتماعی برای پیگیری مطالبات جامعه داشته باشد.

 

هم اکنون تعدادی از دوستان شما در زندان به سر می برند، از جمله خانم نفیسه زارع کهن  آیا از وضعیت ایشان اطلاعی دارید؟

متاسفانه وعده های مسئولین زندان برای آزادی ایشان و همسرش حجت شریفی، عضو سابق شورای سیاستگذاری و مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت تاکنون بی نتیجه بوده است. نفیسه زارع کهن به دلیل فعالیت هایش در کسوت روزنامه نگاری بازداشت شد و بدون آنکه دلیل بازداشتش اعلام شود تا مدتها از تماس تلفنی و ملاقات حضوری با خانواده و وکلایش محروم بود. همچنین اعضای دیگر سازمان ادوار، آقایان احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی همچنان در بازداشت هستند. آقای زیدآبادی حتی به رغم تودیع وثیقه همچنان در بازداشت است و آقای مومنی که به دلیل شرایط بد زندان به بیماری پوستی مبتلا گردیده با وجود دستور پزشک همچنان اجازه خروج از زندان و امکان مداوا را ندارد.