دیروز(شنبه) قاضی شعبه دوم بازرسی ویژه امنیت دادسرای انقلاب اسلامی با روند دادرسی خود در مورد روزنامه نگاری چون سهیل آصفی نشان داد که نهاد های امنیتی جمهوری اسلامی چه درکی از پاکترین، وطن پرست ترین و پر شور ترین جوانان این مرز و بوم دارند. جوانانی که عقلانیت رشد یافته تر از سنشان، آنان را در برابر بسیاری از انحرافات بیمه کرده است. بزرگترها که یادشان می آید دیوارهای پوشیده از تصویر مبارزان سراسر جهان را، خوب است فیلم ماموران شان را از دیوار اتاق این جوانان بخواهند و ببینند.
در این هجوم همه جانبه به هویتمان، به عنوان ملتی که همچنان استقلال سیاسی اش را - تنها دستاورد اساسی انقلاب ۵۷ - حفظ کرده، تحت فشار قرار دادن فعالیت حرفه ای روزنامه نگارانی که تنها بواسطه قلمشان در کار نشر و اطلاع رسانی “محتوایی” هستند، که اغلب اوقات منبع آن مدیران و مسولان خود نظام است، گیرم با رویکردی انتقادی و حتی مقابله جویانه، جز یک تمهید امنیتی خام و فاقد توجیه از جهات مختلف نیست، و عمل نخواهد کرد.
پیامد های تحت فشار دادن روز نامه نگاران حرفه ای که عملا به هیچ حزب و سازمان قانونی یا غیر قانونی تعلق تشکیلاتی ندارند، اما در رسته غیر خودی ها دسته بندی می شوند، عملا به محروم کردن طیف وسیعی از مدیران و مسولان نظام از تریبون هایی منجر می شود، که از طریق مصاحبه، گفت و گو و گزارش دید گاه ها و نظراتشان را به واسطه چنین روز نامه نگاران و خبر نگارانی- که شور کار در آنها موج می زند و اسمشان در لیست هدایای هیچ روابط عمومی ثبت نشده است- در اختیار مخاطبان کثیری قرار می دهد که محتوا را بواسطه محل نشر با فرد نویسنده، می خوانند.
جز این ها:
روز نامه نگاران و خبر نگاران حرفه ای در شرایط خجالت آوری برای کشور، در نبود امنیت مالی کامل، تزلزل کاری و نا امنی صنفی به سر می برند با این حال این سخت تر و شریف ترین کار را رها نمی کنند، چه همه به بر بالیدن کشورشان می اندیشند.
دیروز روند رسیدگی در شعبه دوم بازرسی ویژه امنیت دادسرای انقلاب اسلامی محکی بود که دریابیم- ببخشید- تا پیدا کردن سوراخ دعا چقدر فاصله داریم.
یادتان باشد: تقوای ما خاموشی نیست…