ادوارد ان لوتواک
در شرایط فعلی، تنها آینده کوتاه مدت رژیم مذهبی ایران در سایه تردید است. ممکن است اعتراضات فعلی سرکوب شود، اما نهادهای حاکم دینی و غیرانتخاباتی تا حد چشمگیری آسیب دیده اند. اگرچه هر کدام از اجزای جمهوری اسلامی ویژگی های خاص خود را دارد، اما این نظامی نخواهد بود که بتواند سال های زیاد دوام بیاورد.
هنگامی که نوبت به سرکوب می رسد، ایران صاحب ابزارهای امنیتی گسترده ای است که می تواند از همه آنها بهره بگیرد. پلیس می تواند از عهده کنترل جمعیت برآید، واحدهای پلیس ضد شورش می توانند برخی معترضان را کتک بزند تا بقیه حساب کار دستشان بیاید و از همه وحشیانه تر، شبه نظامیان لباس شخصی بسیجی می توانند از یورش و تیراندازی به ایرانیان بی دفاع لذت ببرند. در کنار همه اینها، بازوی فنی رژیم می تواند خدمات تلفن همراه را جهت ایجاد وقفه در تظاهرات از کار بیاندازد و دستیابی به اینترنت را متوقف کند.
اگر دامنه اعتراضات به شکل جدی گسترش پیدا کند، ممکن است نیروهای سپاه پاسداران انقلاب با خودروهای زرهی به صحنه فراخوانده شوند که البته این برای رژیم خطراتی دارد. باید به خاطر داشت که میر حسین موسوی، نامزد اصلاح طلب انتخابات، زمان طولانی فرمانده آنها بوده است. فراخوان ارتش با ریسک بیشتری همراه است زیرا از میزان وفاداری تیمسارهای ارتش اطلاعی در دست نیست. فعلاً که رژیم به هیچیک از اینها نیازی نداشته است.
چیزی که ساختار اولیه جمهوری اسلامی را هدف گرفته، بروز شکاف در میان طبقه حاکم است. آنچه سبب استیلای رژیم بر مردم ایران در نزدیک به 30 سال گذشته بوده، اتحادی بوده که توسط آیت الله خمینی بنیان گذاشته شده است. اکنون این اتحاد متزلزل شده است: همان کسانی که نهادهای حاکم مذهبی را بوجود آورده اند، اکنون در حال تخریب تشکیلات هستند.
میر حسین موسوی رقیب اصلی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، نخست وزیر کشور در سال های 1981 تا 1989 بود؛ دوره ای که جمهوری اسلامی به ساختار دولتی خود و از جمله یک رهبر غیرانتخابی نیاز داشت. اگر چه باید در تمام مسائل از رهبر عالی پیروی کرد، اما اکنون آقای موسوی از دستور علی خامنه ای برای پذیرش انتخاب مجدد احمدی نژاد سرپیچی می کند. مهدی کروبی رئیس سابق مجلس و از اجزای اصلی تشکیلات کشور و نیز آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی چهره بلندپایه تر در تأسیس انقلاب اسلامی به وی پیوسته اند. آقای رفسنجانی که در سال های 1989 تا 1997 رئیس جمهور کشور بوده، ریاست مجلس خبرگان را نیز برعهده دارد؛ مجلسی متشکل از 86 عضو که عزل و نصب رهبری را برعهده دارد.
احمدی نژاد در یک برنامه زنده تلویزیونی در جریان همایش های انتخاباتی، رفسنجانی و فرزندانش را به فساد متهم کرد. بنابراین، چنانچه انتخاب مجدد احمدی نژاد «مسجل» یا آنچنان که خامنه ای اعلام کرده «الهی» باشد، آقای رفسنجانی باید از تمامی مناصبش استعفا دهد و فرزندانش باید ایران را ترک کنند. اما در مقابل، گزارش می شود وی به رایزنی برای جلب نظر اکثریت اعضای مجلس خبرگان مشغول است تا آقای خامنه ای را برکنار کند و یا وی را مجبور به برگزای انتخابات مجدد کند.
نهاد غیرانتخابی کلیدی دیگر در جمهوری اسلامی که تا حدی توسط خود موسوی و رفسنجانی پایه گذاری شده، مجلس خبرگان 12 عضوی است که حق تأیید تمامی قوانین مصوب مجلس و نیز تعیین صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را برعهده دارد. شورای نگهبان ظرف سال های گذشته همواره طرف تندروها و احمدی نژاد را گرفته و از اختیارات خود به شکل نامناسبی استفاده کرده است. طبیعی است که خامنه ای، شورای نگهبان را برای رفع و رجوع مشکل انتخابات برگزیده باشد.
بر روی کاعذ، اگر خامنه ای، احمدی نژاد و تندورهای شورای نگهبان توسط چهره های مورد توافق جایگزین شوند، جمهوری اسلامی می تواند مانند قبل به حیاتش ادامه دهد. اما در عمل، این کار امکانپذیر نیست. انبوه مردم ایران به دلیل خطر ضرب و جرح و حتی بدتر از آن، به دلیل شخصیت معمولی میرحسین موسوی که تنها تا اندازه ای میانه رو است، به تظاهرات روی نیاورده اند. طبیعتاً مقاومت او در برابر فشارهای موجود بر محبوبیتش افزوده است، اما او چیزی بیشتر از یک نماد اتفاقی در وقایع سیاسی اخیر نبوده است.
آشکار است طبقه تحصیلکرده تر و کارآمدتر ایران پس از سال ها تحقیر اجتماعی و سوء مدیریت وحشتناک اقتصادی، به رژیم پشت کرده اند. آنها حتی اگر خود شخصاً مذهبی باشند، اکنون تمام ساختار اسلام شیعۀ سیاسی و آیت الله های قدرتمند، روحانیون صاحب منصب، سپاه پاسداران سخت سر و شبه نظامیان بسیجی کم مایه را رد می کنند. بسیاری از ایرانیانی که زمانی برای روحانیون احترام قائل بودند، اکنون در مجموع آنها را فاسد می دانند، البته این شامل طرفداران احمدی نژاد نیز می شود که نامزدشان به آقای رفسنجانی حمله کرده است.
بسیاری از روحانیون مهم از مدت ها پیشتر معتقد بودند مردان دینی باید با واگذاری خودخواسته قدرت، احترام از دست رفته را دوباره بدست آورند. اما در شرایط فعلی، خامنه ای در موقعیت باورنکردنی حمایت از رئیس جمهوری قرار گرفته که مشروعیتش از سوی بسیاری از اجزای ساختار دولت خود نیز پذیرفته نشده است. حتی علی لاریجانی رئیس مجلس تندروی نظام نیز منصفانه بودن شمارش آرا را رد کرده است.
بنابراین حتی اگر احمدی نژاد بر سر قدرت باقی بماند، واقعاً نمی تواند عملکرد یک رئیس جمهور را داشته باشد. اول اینکه ممکن است مجلس وزرای پیشنهادی وی را تأیید نکند و او بدون وزرایش امکان ادامه کار ندارد. اگر خامنه ای از سوی مجلس خبرگان کنار گذاشته نشود، و یا احمدی نژاد توسط خامنه ای کنار زده نشود، دولت فلج خواهد ماند.
خبر خوب این است که با وجود تشکیلات دینی حاکم بر کشور، نهادهای دموکراتیک واقعی در حال رشد و نمو در ایران هستند و تنها به انتخابات جدید ریاست جمهوری و مجلس نیاز دارند.
آقای لوتواک عضو ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی است و کتاب «خط مشی: منطق جنگ و صلح» را تألیف کرده است.
منبع: وال استریت ژورنال- 24 ژوئن
online.wsj.com/article/SB124605747799763537.html