وقتی ورزشینویسان روزنامههایی همچون شرق، زنده کردن ادبیات “چاله میدانی” توسط چهره های فوتبال ایران را به چالش میطلبیدند، تصور نمیکردند چندی بعد مردی در مقام ریاست جمهوری ایران قرار گیرد که با ادبیات خود نه فقط ایرانیان، بلکه خارجیان را هم شگفتزده کند. ادبیاتی که از سوی دفتر پژوهش و بررسیهای خبری خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) به گفتاری “به دور از تکلف، قدم در مسیر احیای عزت و اقتدار ملی و افزایش ضریب امنیت” تعبیر شود.
اما، این ادبیات چیست که واکنشهای داخلی و خارجی به دنبال دارد؟
ادبیات سفرهای استانی
احمدینژاد در سفرهای استانی، تکیه کلام های ثابتی دارد. آن طور که داریوش قنبری، نماینده ایلام در مجلس گفته او “به جای صحبت درباره مشکلات، تصور میکند فرمانده گردان است و از پشت تریبون میگوید: کی خسته است؟”
جملهای که این مرد پرحاشیه در بیشتر سفرهای استانی از پشت تریبون چند بار تکرار میکند و حاضران باید در جواب وی بگویند: “دشمن”!
ادبیات احمدینژاد اما ویژگی های دیگری هم دارد. او در اسفند 1385 در رشت سخنانی گفت که واکنش شدید نمایندگان این شهر در مجلس را در پی داشت؛ آنجا که گفت: “برخلاف دیدگاه بعضی افراد، من معتقدم زنان گیلانی با حفظ عفاف خود در عرصههای مختلف کشاورزی حضور داشتهاند”.
احمدینژاد در سفر به زنجان گفت: “اگر بدخواهان به حقوق ملت ایران تجاوز کنند، این ملت با چاقوی زنجان دست و پای آنها را قطع می کند”.
اردیبهشت ۱۳۸۹ سخنرانی رییس دولت دهم در کاشان نیز با حاشیه همراه بود. پس از درخواست مردم برای استان شدن این شهر، او گفت: “سه راه وجود دارد، یک راه آن فقط دست شماست و راه دیگر آن دست مجلس است و راه دیگر آن نیز تلفیقی است. چه چیزی بهتر از اینکه به جای ۳۰۰ هزار کاشانی انقلابی و مومن، یک میلیون کاشانی نجیب داشته باشیم؟ چرا برخی حسادت میکنند؟ این سرمایه کشور است”.
رییس هیات دولت در خوزستان، درباره اعضای شورای امنیت و قطعنامههای این نهاد چنین گفت: “آن قدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دان شما پاره شود”.
این کلام در سفر استانی به خراسان جنوبی و در اجتماع مردم بیرجند به گونهای دیگر تکرار شد: “این دفعه اگر بخواهید غلطی بکنید، نیازی به همه ملت نیست، بلکه فقط همین جوانان بیرجندی چنان تودهنی به شما خواهند زد که راه خانه خود را گم کنید”.
وی در همین جمع منتقدان دولت را افرادی معرفی کرد که “از بزغاله هم کم فهمترند”.
تحلیل های خارجی
احمدینژاد مورد فشار غرب به ایران گفته است: “یکی میگفت ابر قدرت، قدر قدرت، آی زکی”.
وی در مورد وضعیت آمریکادرعراق و افغانستان گفته: “فعلا این گاوی که زائیدن رو بزرگ کنن”. نظر رئیس دولت مستقر در مورد همراهی دیگر کشورها با آمریکا برای اعمال فشار بر حکومت ایران این است: “اینا که خودشون سگ بقیه هستن، قلادشون دست دیگرانه”.
احمدینژاد اوباما، رئیس جمهور آمریکا را چنین مورد خطاب قرار داده: “گندهتر و گردن کلفتتر از تو هم نتونستن از این غلطا بکنن، تو که جای خود داری…. “
و یا: “آب رو بریز آنجایی که میسوزد”.
وقتی هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا در مورد برنامههای هستهای جمهوری اسلامی حرف زد، پاسخ رئیس دولت این بود: “یک کلمه هم از مادر عروس.”
وی در واکنش به سخنان وزیر امور خارجه فرانسه در مورد شرایط نامناسب حقوق بشر در ایران گفت: “کوشنر؟ کوشنر؟ ههه! همین وزیر خارجه فرانسه؟ اینکه خود فرانسویها هم میگن عقل درست حسابی نداره همینجوری حرف میزنه”.
در ارتباط با اسراییل هم که جملات بحث برانگیز مثل محو اسراییل کم ندارد: “صهیونیستها 60 سال عادت کردهاند که زبانشان 12 متر و گوشهایشان اندازه یک نخود باشد. اما وقت آن است که زبانشان قیچی و گوششان هم دراز شود”.
دردسرهای مترجمان خارجی
به جز تعجب و حتی تاسف از ادبیات احمدینژاد در میان سیاسیون داخلی، مترجمان خارجی نیز با دردسرهای زیادی برای ترجمه گفتارهای عامیانه مردی که خود را ریس جمهور 75 میلیون ایرانی با تمدن میداند ایجادکرده است. روزنامه آمریکایی “نیویورکتایمز” بعد از جملهی عجیب احمدینژاد در همایش پرحاشیه ایرانیان خارج از کشور یعنی “آن ممه را لولو برد” نوشت: “این جملهی رییس جمهور ایران بیشباهت به استندآپ کمدی و آکنده از جوکها و مثلهای عامیانه و هرزه نبود!”
هومن مجد، مترجم احمدینژاد در سفرش به مقر سازمان ملل در آمریکا هم اخیرا کتابی منتشر کرده تحت عنوان “من و محمود”. وی در این کتاب نوشته ترجمه جملات محاورهای و عامیانه احمدینژاد بزرگترین دغدغهاش بوده است.
به همین دلیل است که گاه بعد از سخنرانیهای احمدینژاد ترجمهها و تحلیلهای عجیب و غریبی بر خروجی رسانههای خارجی قرار میگیرد.
اعتراض نمایندگان به لحن احمدینژاد
تاکنون تعداد زیادی از نمایندگان مجلس و منتقدان دولت بر ادبیات احمدینژاد خرده گرفته و خواهان برگزیدن اصطلاحات فاخری از سوی وی شدهاند. در همین راستا یکی از نمایندگان مجلس در نامهای به مرتضی آقاتهرانی که معلم اخلاق دولت نامیده میشود، خواست به رییس جمهور به خاطر چنین ادبیاتی تذکر دهد.
اسماعیل گرامیمقدم، عضو فراکسیون اقلیت مجلس هفتم با انتقاد از محتوا و ادبیات سخنرانی احمدی نژاد گفته است: “این نوع ادبیات در شان ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی نیست وقتی رییس جمهور میگوید ایران ترمز و دنده عقب قطار هستهای خود را دور انداخته است، نشان دهنده آن است که تصمیمهای گرفته شده توسط احمدینژاد کاملا انحصاری است و ایشان هیچ مشورتی را نمی پذیرد”.
یکی دیگر از نمایندگان مجلس درخصوص پاسخ احمدی نژاد به اعتراض نمایندگان به گرانی میوه و تره بار گفت: “ایشان بدترین توهینها را در قالب شوخی در صحن مجلس به نمایندگان کرده و مجلس با توجه به شرایط بزرگواری کرده و در برابر توهینها سکوت کرده است. این چه حرفی است که وقتی ما به قیمت گوجه فرنگی اعتراض داریم، میگویند بیایید از میدان محله ما گوجه بخرید”.
همزبانان با احمدی نژاد
جالب این است که بعد از گذشت 5 سال از حضور احمدی نژاد بر مسند ریاست جمهوری علاوه بر مدیران ارشد و میانی و نمایندگان مجلس، رهبر جمهوری اسلامی هم گاه در سخنرانیهای خود تعابیری به کار میبرد که تا پیش از این کسی از وی سراغ نداشت.
سید علی خامنهای 14 خرداد ماه و در حضور دهها خبرنگار خارجی و داخلی و در حالی که سخنرانیاش از 6 شبکهی رادیو و تلویزیونی به صورت مستقیم پخش میشد خطاب به کشورهایی که “دشمنان ایران”خواند گفت: “اینها مثل سگ دروغ میگویند”.
محمد جواد لاریجانی، نماینده پیشین مجلس و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه هم چندی قبل با انتقاد از سیاست های باراک اوباما علیه ایران گفته بود: “زمانی که اوباما بر سر کار آمد از تعامل و گفتگو با ایران سخن گفت چه شده که امروز این «کاکا سیاه» حرف از تغییر نظام ایران می زند؟!”
البته وی تاکید کرده بود که: “من نژاد پرست نیستم اما باید یک طوری جواب این مرد را بدهم!”
اسفندیار رحیم مشایی، که تقریبا هر روز با انتقادات تند و تیز اصولگرایان و حتا طیف حامی احمدینژاد رو به روست به تبعیت از احمدینژاد چندی قبل در یک سخنرانی، کشورهایی که ایران را تهدید میکنند “زپرتی” خواند.
محمد رضا رحیمی، معاون اول رییس دولت هم هفتهی گذشته در جمع مدیران آموزش و پرورش، با “خرفت” خواندن سیاستمداران انگلیسی اظهار داشت: “این کشور هیچ ندارد و نه آدمهایش آدم و نه مسوولانش مسوول هستند و حتی منابع زیر زمینی ندارد و یک مشت خرفت هستند که مافیا بر آنها حاکم است.”
سفارت بریتانیا بعد از انتشار این سخنان با نا معقول خواندن این جملات آن را مصداق نادیده انگاشتن کرامت انسانها دانست.