ایران در پی ائتلاف‌های جدید

فواد حقیقی
فواد حقیقی

تحولات اخیر در عرصه سیاسی عراق و موقعیت در خطر نوری مالکی، نخست وزیر این کشور و همپیمان با ایران، جمهوری اسلامی را به سوی ائتلاف‌های جدید، به‌ویژه در اقلیم کردستان سوق داده است.این سیاست به وضوح در فراخواندن نوشیروان مصطفی، رهبر جنبش تغییر و برهم صالح معاون جلال طالبانی در اتحادیه میهنی کردستان به تهران و دیدار آنها با مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی، دیده می‌شود.

تلاش‌های مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق، جهت برکناری نوری المالکی در آخرین لحظات توسط جلال طالبانی عملا ناکام ماند و این سرآغاز آشکار شدن اختلافات بین دو حزب عمده کردستان عراق در ماندن یا رفتن نخست وزیر عراق بود.

البته موضوع فقط و فقط به ماندن یا رفتن نوری مالکی محدود نیست، بلکه برکناری نخست وزیر عراق با سرکردگی مسعود بارزانی، وی را به چهره‌ای قدرتمند و با نفوذ در ساخت سیاسی عراق تبدیل می‌کرد و اعتماد به نفس آقای بارزانی و حزبش را برای اعمال نفوذ در جناح‌بندی‌های مرکز و اعمال قدرت در اقلیم کردستان تقویت می‌کرد.

این مسئله چندان به دل اتحادیه میهنی کردستان بعنوان رقیب حزب دمکرات، خوش نمی‌آید، چونکه این حزب تا حدود زیادی تحت سیطره حزب دمکرات و سیاست‌های این حزب قرار می‌گرفت، لذا این حزب از سلب اعتماد از نوری مالکی منصرف شد و سعی کرد خود را از دنباله‌روی از مسعود بارزانی رهایی بخشد.

اتحادیه میهنی کردستان همواره دارای روابطی دوستانه‌تر با ایران بوده و حتی از ایران حرف شنوی داشته، اما حزب دمکرات کردستان که سیاست‌های ملی‌گرایانه‌تری را دنبال می‌کند به ترکیه نزدیک‌تر بوده است.

در جریان تلاش‌ها برای سلب اعتماد از نوری مالکی، ترکیه از جبهه مخالفان مالکی حمایت و حتی وی را به دیکتاتوری متهم می کرد؛ موضوعی که مسعود بارزانی در ماه‌های گذشته همواره بر آن تأکید کرده است.

از سویی دیگر ایران با برکناری نوری مالکی مخالفت ورزیده و جنبش تغییر به رهبری نوشیروان مصطفی نیز هیچ گاه وارد جبهه مسعود بارزانی علیه مالکی نشده است.

عدم حمایت جنبش تغییر و نمایندگان وابسته به اتحادیه میهنی در پارلمان عراق و مخالفت جلال طالبانی و تلاش‌های حزب دمکرات کردستان جهت تضعیف هر چه بیشتر اتحادیه میهنی و جنبش تغییر و تقویت موقعیت خود، موجب ناخرسندی این دو جریان کُرد عراقی، که هر دو از یک ریشه‌اند، شده است.

حتی گروه‌هایی در میان این دو جریان وجود دارند که خواهان نزدیکی این دو به هم و دوری از حزب دمکرات کردستان هستند. این گروه‌ها دل خوشی از حزب دمکرات ندارند و به ایجاد ائتلاف میان اتحادیه میهنی و جنبش تغییر (این جنبش از اتحادیه میهنی انشعاب کرده است) تمایل دارند.

سن بالای جلال طالبانی، دبیرکل اتحادیه میهنی کردستان، و بیماری‌های وی و مسئله جانشینی پس از طالبانی، موقعیت قدرتمند حزب دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی و لزوم ائتلاف‌های جدید در ساخت سیاسی کردستان عراق که هم اکنون حزب دمکرات کردستان در آن دست بالا را دارد، و تضعیف موقعیت مخالفان نوری مالکی، موجب شده‌اند تا ایران در پی مهیا نمودن زمینه‌های لازم جهت جدائی دو هم پیمان و دو رقیب دیرینه، یعنی دو حزب عمده کردستان عراق باشد و تلاش کند تا بلکه ائتلافی جدید از یارانی دیرینه‌تر (اتحادیه میهنی و جنبش تغییر) تشکیل دهد.

مجموع این مسائل موجب شده است تا ایران بطور رسمی از نوشیروان مصطفی و برهم صالح دعوت بعمل آورد. از آنجا که هیچ گاه از مذاکرات پس پرده چنین نشست‌هایی اطلاعاتی به بیرون درز نمی‌کند، تنها با مواضع و کنش و واکنش‌های سیاسی در رابطه با موضوعات مختلف می‌توان به ارزیابی این دیدارها پرداخت.

این اولین سفر رسمی نوشیروان مصطفی پس از پایه‌گذاری جنبش تغییر و انشعاب از اتحادیه میهنی کردستان به کشورهای همجوارست. این سفر حتی خلاف انتقاداتی است که این جنبش متوجه سفرهای مسئولین و رهبران احزاب کُرد عراقی به کشورهای همجوار می کرد.

در پی این سفر حتی برخی از رسانه‌های داخلی ایران گزارش دادند که “جنبش تغییر” در ایران دفتر نمایندگی دایر می‌کند که بلافاصله توسط این جنبش رد شد که این خود نشان از حساسیت موضوع برای این جنبش دارد. جنبش تغییر همواره سعی کرده است خود را ملی‌گراتر جلوه‌ دهد و عدم وابستگی اش به کشورهای به‌ویژه همجوار را به اثبات برساند، و بدین شکل خود را متمایز از دیگر احزاب کُرد معرفی کند.

از سویی دیگر ایران که جبهه کُردها را در مقابل حکومت مرکزی عراق با همکاری جبهه عرب‌های سنی و برخی شیعیان، قدرتمند احساس و موقعیت نوری مالکی را در خطر می‌دید، در پی ایجاد انشقاق در این جبهه برآمد.

با نزدیکی جنش تغییر و اتحادیه میهنی هیچ بعید نیست که به پایان ائتلاف اتحادیه میهنی و حزب دمکرات نزدیک شویم، و به پدیداری ائتلاف‌هایی جدید در میان کُردها ـ هم در سطح اقلیم و هم در سطح مرکزی ـ منجر شود. شاید در واکنش به چنین فعل و انفعالاتی بود که فاضل میرانی، دبیرکل دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان عراق، حزب اسلامگرای “اتحاد اسلامی کردستان” را بعنوان یک هم‌پیمان بسیار نزدیک قلمداد و این دو حزب را “دو شاخه از یک تنه” توصیف نمود.

بالا رفتن سن جلال طالبانی و بیماری‌های او، و مسئله جانشینی وی نیز از مسائلی است که می‌تواند مورد توجه ایران باشد. جلال طالبانی دارای روابطی نزدیک با ایران و فردی است که تعادل گروه‌ها، طیف‌ها و جریان‌های متضاد در عراق را حفظ و در اتحادیه میهنی نیز چنین نقشی را ایفا می‌کند.

اما نبود جلال طالبانی می‌تواند در وضعیت سیاسی عراق و حتی اقلیم کردستان نیز موجب ایجاد شکاف شود، و در نهایت منافع ایران با مشکلات روبرو شود. لذا لزوم چاره‌اندیشی از هم اکنون امری ضروری به نظر می‌رسد. بنابراین می‌توان فراخواندن نوشیروان مصطفی و برهم صالح، دو چهره تأثیرگذار در مسائل سیاسی کُردستان عراق را در این چارچوب‌ها تفسیر نمود.