پس از آنکه هفته گذشته سید علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با حسن روحانی، “مسئله فتنه” را یکی از خطوط قرمز نظام دانست و تاکید کرد که افراد وفادار به میرحسین موسوی نباید در پست های مدیریتی قرار بگیرند، برخی از چهره ها و سایت های حامی دولت و اصلاح طلب هم در واکنش به بالا گرفتن مجدد بحث فتنه در رسانه ها، این پرسش را طرح کرده اند که “چرا به اعتراضات مدنی باید لفظ فتنه اطلاق شود؟”
این پرسش پس از آن مطرح می شود که حسن روحانی نیز در یک کنفرانس خبری در پاسخ به خبرنگار کیهان فتنه گر نامیدن شهروندان با اتهامات واهی را غیر قابل قبول دانست.
روز گذشته صادق زیبا کلام، یکی از هواداران دولت که به دلیل طرح دو سئوال به دادگاه احضار شده بود، پس از خروج از دادگاه گفت: “بنده هنوز فتنه ۸۸ را نمیفهم. هنوز بنده نفهمیدم که این فتنه چه بوده است؟ عدهای که به سه میلیون نفر میرسند به نتیجه انتخابات اعتراض میکنند که معمولا این اتفاق در کشورهای دیگر هم میافتد. اگر مقصود از فتنه این باشد که آمریکا، انگلیس و آلمان و یا از ما بهترون تبانی کرده بودند که در داخل نظام ایران به کمک عدهای آن را براندازی کنند، باید بگویم چنین چیزی نبوده است. چطور میشود که میلیونها انسان که رای دادند بعد از ۴۸ یا ۷۲ ساعت بخواهند به براندازی نظام بپردازند، نه چنین چیزی امکان ندارد”.
همزمان بهارنیوز، هم در یادداشتی با عنوان “سه اصل اساسی کاسبی فتنه!” نوشت: “در طول ۵سال گذشته مقابله با توطئه انقدر گسترش یافت که به مقابله به خود مردم ایران هم رسید، بسیاری از ایرانیان در سال ۸۸ به سبب اعتراضات خود، ابتدا خس و خاشاک، سپس توطئه گر و فتنه گر لقب گرفتند. بسیاری از مسئولین سابق و دلسوزان نظام و عاشقان ایران جاسوس و آشوبطلب و عوامل سیا و موساد قلمداد شدند، و صاحبان قدرت و رسانه در کنار بیگانگان، خود ایرانیان را توطئه گر معرفی کردند”.
این سایت افزوده است: “تهمت های بی اساس و اثبات نشده همه مخالفان جریان صاحب قدرت را، از یک مدیر دبستان تا رئیس جمهور اسبق در بر گرفت، رنگ سبز نماد دشمن شد و از چراغ سبزها تا پیشانیهای سبز بند اماج تهمت ها و هتک حرمت ها قرار گرفتند. عده ای که در ظاهر خود را ولایتمدار معرفی می کردند چنان غرق در مطامع سیاسی جناح های خود شدند که با رهبری هم زاویه گرفتند و حکم حکومتی را برنتابیدند. ۴ سال سکه فتنه با آبروی نظام در کهریزک و اوین و دانشگاهها و حتی خانه ها بازی کرد. امید مردم را از رونق انداخت، با به رخ کشیدن خود در بازار مکاره سیاست ایران، به دلسوزان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اجازه اظهار نظر نداد و در آخر امید مردم را از رونق انداخت و اگر نبود تدبیر بزرگان نظام، سکه فتنه، ایران را فلج می کرد. مردم در خرداد۹۲ با حماسه سیاسی رهبری همصدا شدند تا این سکه منحوس را از رونق بیاندازند. قطعا در این مسیر، آنان که ۴سال برای این سکه کیسه ها دوختنند و مالها اندوختند و وجه کسب کردند، سنگهای بیشماری خواهند انداخت، کما اینکه نخستین سنگ هم وزرات علوم را نشانه گرفت و به هدف خورد اما دولت که مرز خود را با کاسبی فتنه، قانون قرار داده است باید بر استراتژی صحیح خود در قبال متوهمان و تهمت زنندگان که از هر توطئه بیگانه ای بیشتر به نظام ضربه می زنند، پای بفشارد تا شاید به همت دولت و مردم سکه منحوس فتنه از ضرب و رونق بیافتد”.
بهارنیوز در پایان پرسیده است: “در کدام کشور و منطقه جغرافیایی دیگر این کره خاکی، اگر مردمانی از آن کشور و منطقه به هر دلیل (اشتباه یا صحیح)، اعتراض و تظاهراتی کردند، فتنهگر، توطئه گر، عامل بیگانه و… نامیده میشوند و شرح ماجرایش تا سالها میشود سوژه اول و همه چیز آن مملکت؟ واقعا نمونهی دیگری غیر از مملکت گل و بلبل خودمان میتوان پیدا کرد! ما که هرچه تاریخ را خواندیم و گشتیم دیدیم نام اینگونه حوادث را تاریخ نویسان گذاشتهاند: جنبش، انقلاب، خیزش، قیام، شورش و… اما حکایتی دارد «فتنه» در ایران ما، خصوصا کاسبیاش!”
سایت انصاف نیوز هم در متن مشابهی با عنوان “فتنه و فتنه گر با تفسیر کیهان یا اطلاعات؟”، نوشت: “روزنامه ی کیهان به دلیل اینکه حسین شریعتمداری به عنوان سرپرست آن از سوی رهبری تعیین شده است، همیشه خود را مفسر صالح سخنان ایشان معرفی می کند و افراطیون و براندازان فرنگ نشین نیز با بزرگ کردن تفسیرهای افراطی و یا تحریف های این روزنامه، سعی می کنند که آن را سخنگوی نظام جا بیاندازند تا نتیجه ی خود را از آن بگیرند.این در حالی است که سیدمحمود دعایی، سرپرست روزنامه های اطلاعات و مسیح مهاجری، سرپرست روزنامه ی جمهوری اسلامی نیز از این نظر همسطح با شریعتمداری تعیین می شوند ولی دیدگاهی کاملا متفاوت و متناقض با او در مورد اتفاقات سال ۸۸ و تعبیر فتنه دارند.چرا افراطیون دو سوی میدان سیاسی در توافقی نانوشته، با بزرگ نمایی کیهان، رفتار و گفتار و تفسیرهای عجیب و تندروی های آن را عین جمهوری اسلامی می دانند ولی نگاه معتدل روزنامه های جمهوری اسلامی و اطلاعات را که اتفاقا مورد تایید اکثریت جامعه است، نمی بینند؟”.
این یادداشت، ناظر به سرمقاله هفته قبل حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان بود که طی آن نوشت: “بررسی و تحلیل همهجانبه فتنه ۸۸ از منظر کلان، خارج از حوصله این ستون است اما همین اندک برای روشن شدن حد و مرزها به نظر کافی میرسد. رفتارشناسی جریان فتنه در قبال دولت یازدهم جالب و قابل تامل است. از ابتدای پیروزی آقای روحانی در انتخابات سال ۹۲ به دفعات این گزاره از سوی برخی جریانات تکرار شده است که دولت یازدهم مدیون فلان شخص و بهمان جریان است. البته سهمخواهی در عالم سیاست امر غریبی نیست و درباره دولتهای پیشین نیز این قضیه موضوعیت داشته است. ماجرا وقتی جالب و البته قابل تامل میشود که جریانات و محافل فتنهگر که تا دیروز با انواع و اقسام توهینها به حضور روحانی در انتخابات میتاختند، امروز با نعره «انا شریک» میخواهند خود را سرسفره جای دهند! اصحاب فتنه، سرمایه تاریخی، سیاسی و اجتماعی خود را از دست دادهاند و خیلی وقت است میدانند که همه چیز را باختهاند، اما گستاختر از آن هستند که گوشهای بنشینند، ماست خود را بخورند و کشک خود را بسابند. روغن ریخته را نذر دولت یازدهم کرده و سهم میخواهند و مدعی هستند هواداران پرشمار ما بودند که روحانی را راهی پاستور کردند و رئیس جمهور نباید آنها را ناامید کند”.
در واکنش به «فتنه فتنه » کردن های کیهان و امامان جمعه در هفته گذشته، سایت عصر ایران هم نوشت: “واقعیت این است که بعد از حوادث تلخ سال ۸۸، عده ای از فتنه، خمره نجاست ساخته اند و هر کس که از او خوششان نمی آید را با آن لکه دار می کنند، خواه پاک و خواه ناپاک! غافل از این که خود خمره دار این ناپاکی اند و شاید هم تغافل می کنند.غفلت یا تغافل شان اما، فرقی در اصل ماجرا نمی کند. مهم این است که کاسبان، کاسبی کنند، روزی با فتنه، روزی با تحریم و روزی دیگر با متاعی تازه تر!روحانی که بیش از آن که رئیس جمهور باشد یک حقوقدان است و بعد از ریاست جمهوری اش نیز یک حقوقدان باقی خواهد ماند، با سخنان اخیر خود در صدد بستن دکان کاسبان فتنه بر آمده است و شگفت نیست که آنان از این سخنان حقوقی و عقلانی، برآشفته اند”.
گفتنیست این واکنش ها و زیر سئوال بردن ادعای فتنه در حالی در رسانه های حامی دولت و اصلاح طلب مطرح شده که سید علی خامنه ای هفته گذشته گفته بود: “مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند”.