ترجمه: بهاره خسروی
بمبئی، پایتخت اقتصادی هند، به چیزهای زیادی شهرت دارد که صنعت خیرهکنندهی فیلم و معماری استعماری پرجلوهاش از جملهی آنها به شمار میرود.
این شهر همچنین بهخاطر “کافههای ایرانی” که در گوشهی خیابانهایش جا گرفتهاند، شهرتی بهم زده است، کافههایی که در اواخر قرن هیجده و و اوایل قرن نوزده میلادی و به دنبال سیل مهاجران فارسی سر بر آوردهاند.
با وجود آنکه، اغلب این کافهها با آن سقفهای بلندشان، میزهای سست و صندلیهای زهوار دررفتهای دارند، اما به زرق و برق این شهر افزودهاند و همه از موقعیت نمادین آنها لذت میبرند.
به جز فروش چایشیرِ شیرین و بون ماسکا (نان تازهای که به کره آمیخته شده است)، این کافهها فضای عجیب اما دلچسبی را فراهم میکنند؛ کافهها مملو از بازیگران، کارگران و جوانانی است که با ساعتها وقت آزاد در آنجا وقت میگذرانند.
اما همهی اینها برای روزگاران قدیم بود. این روزها کافهها یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و تنها ۲۵ کافه از این وضعیت جان سالم به در بردهاند. رستورانهای فستفود، کافههای زنجیرهای جهانی و تغییر نگرشها، تلفات سنگینی را بر دوش این کافهها تحمیل کردهاند.
بسیاری از این کافهها به منظور انطباق با وضعیت موجود و حفظ خود، دکوراسیون و فهرست غذاهایشان را تغییر دادهاند تا بتوانند ذائقهی گسترهی وسیعتری از مشتریان را ارضا کنند. جنگ اما همچنان قربانی میگیرد، چرا که ماه گذشته، اعلام شد که کافهی “بی مروان و شرکا” یکی از مشهورترین کافههای ایرانی به زودی تعطیل خواهد شد.
علاوه بر اینها، در سال ۱۹۹۸، یک کافهی بسیار مشهور به نام “امپراطوری جدید” جای خود را به رستوران مکدولاند در بمبئی داد. به نظر میرسد در همان حال که جدیدها، قدیمیها را کنار میزنند، کافههای ایرانی هم دیگر به مشتریاناش فنجانی چای هدیه نخواهد داد.
مشتریها مشغول صرف صبحانه در کافهی “کیانی و شرکا” که در سال ۱۹۰۴ افتتاح شد و از قدیمیترین کافههای ایرانی به شمار میرود که همچنان در بمبئی فعال هستند.
پیشخدمت چند فنجان چای محبوب ایرانیها را که با شیر سرو میشود، آماده میکند.
پیشخدمتها مشغول کار در کافهی “کیانی و شرکا”. تصویر یک خانوادهی پارسی و نمادهای مذهبی در بالای دیوار آویخته شده است.
مرد ۹۲ سالهی ایرانی، از اعضای کافهی “بریتانیا و شرکا” که در کنار پرچم ایران و بریتانیا که از دیوار آویخته شده، ایستاده است. پرترهی ملکه الیزابت، کسی که یکبار از این رستوران دیدن کرد، در تصویر دیده میشود.
بیسکوییت و شیرینیهایی که در قوطیهای شیشهای در قفسههای یک کافهی ایرانی جای گرفتهاند. شهرت اغلب کافههای ایرانی شهر بمبئی به چند چیز برمیگردد: نان، کیک و بیسکوییت.
خبر تعطیلی زودهنگام کافهی “بی مروان و شرکا” شهر را در شوک فرو برده است.
مشتریها در رستوران “بریتانیا و شرکا” که در سال ۱۹۲۳ در منطقهی بالارد در جنوب بمبئی تاسیس شد و از اولین بناهایی بود که در فهرست میراث فرهنگی این منطقه قرار گرفت.
نانوایی یزدانی که در سال ۱۹۵۳ تاسیس شد یکی از محبوبترین کافههای ایرانی بخصوص در میان دانشجویان و کارگران بمبئی به شمار میرود.
مشتریها در حال صرف نهار در رستوران “کیانی و شرکا”. اغلب کافههای ایرانی سقفهای بلندی دارند، صندلیهایشان چوبی است و ساعت و پوستر از دیوارهایشان آویخته است.
نانوایی ساسانیان که در سال ۱۹۱۳ تاسیس شد. نام این کافه از امپراطوری ساسانیان که بیشتر ۴۰۰ سال بر ایران حکومت کردند، گرفته شده است.
مهربان کولا، از شرکای نانوانی “ساسانیان” که پشت دخل نشسته است. نانوایی ساسانیان به دست جد بزرگ همسر مهربان کولا آغاز به کار کرد، کسی که از یزد راهی هند شده بود.
انتظار مشتریها جلوی رستوران “بریتانیا و شرکا”، رستورانی که به نقطهی عطف جنوب بمبئی تبدیل شده است.
فهرست غذاهای رستوران “بی مروان و شرکا” در طول صد سال گذشته تغییر نکرده است. کافه «بی مروان» در ساعت ۵ صبح باز میشود و نان تازه، بیسکوییتها و کیکهایش معمولا تا ساعت ۷ صبح تمام میشوند.
مردی در حال نوشیدن چای ایرانی در رستوران “ساسانیان”. بر روی دیوار، تصاویری از آثار تاریخی ایران آویخته شده است.