من که نگران « ملتها» هستم. می ترسم همان بلایی که سر ما آمده است، سر آنها هم بیاید. البته راستش را بخواهید در کمال بدجنسی بدم نمی آید بخشی از ابتکارات رئیس جمهور مان که ما را به خاک سیاه نشانده، سر آنها هم بیاید و بفهمند احمدی نژادی شدن یعنی چه. رئیس جمهور باز هم نطقید و اظهار داشت: « ابتکارات فراوانی داریم تا نفت ملتها در کیسه خودشان بماند.» کارشناسان مربوط به « نفت و کیسه» ابتکارات زیر را که احمدی نژاد در جلسه خصوصی به آنها گفته بود، برای ما گفتند و ما هم برای منور شدن افکار عمومی این اظهارات را پرتاب می نمائیم.
ابتکار اول: ملتها می توانند مثل دولت بولیوی از دولت ایران حمایت کنند، در این صورت دولت ایران هم پول نفت مان را به آنها می دهد، و آنها می توانند نفت شان را توی کیسه خودشان نگه دارند.
ابتکار دوم: ملتها می توانند به جای مصرف نفت، نیروگاه اتمی دائر کنند، وقتی این کار را شروع کنند، سازمانهای جهانی وارد می شوند و جلوی آنها را می گیرند، در نتیجه جنگ اتفاق می افتد و دنیا از بین می رود و کسی هم نفت ما را نمی خرد و در نتیجه نفت در کیسه خودمان باقی می ماند.
ابتکار سوم: ملتها می توانند به جای اینکه مثل دولت ایران نفت را بدهند و به جای مثل دولت ایران میوه و مواد غذایی وارد کنند، نفت را برای خودشان نگه دارند و هیچ چیز هم وارد نکنند، با این اقدام ابتکاری ملت ها گرسنه می مانند، اما نفت در کیسه آنها باقی می ماند.
ابتکار چهارم: ملتها می توانند با قدرت تمام به مبارزات ضدامپریالیستی ملت ایران بپیوندند و وارد جنگ با آمریکا و اسرائیل و حتی الامکان اروپا و اگر دست شان رسید، آفریقا و بقیه دنیا بشوند، در نتیجه نفت آنها تحریم می شود و حتی اگر بخواهند هم دیگر کسی نفت آنها را نمی خرد و نفت توی کیسه آنها می ماند، بعدا وقتی از گرسنگی مردند از همان کیسه برای کفن کردن ملت ها می توان استفاده کرد.
ابتکار ملی میهنی: با توجه به اینکه رئیس جمهور ایران سه سال قبل گفته بود که نفت را سر سفره مردم ایران می برد و نتایج آن معلوم شده است، احتمالا اگر بخواهد نفت را در کیسه ملتها نگه دارد هم نتایج آن تا مدتی دیگر معلوم خواهد شد.
دلار نه، ریال بله
البته خوب است که واحد پول ما پوند و یورو است و دائما ارزش آن در حال افزایش است. مثل دلار نیست که به قول رئیس جمهور « دلار الآن دیگر پول نیست، مشتی کاغذ چاپ شده است.» خدا را شکر که ارزش پول ما بالا رفته و برای خرید یک کیلو گوجه فرنگی باید 30000 ریال و برای خوردن یک چلوکباب سلطانی گنجی پسند باید 130000ریال پول بدهیم، در حالی که آمریکایی ها یک همبرگر مک دونالد را نیم میلیون دلار می خرند و فقط برای سوار شدن به تاکسی هفتاد هزار دلار پول می دهند تا از خیابان پنجم نیویورک بروند به خیابان هشتم آن، و هزار بار خدا را شکر می کنیم که با سه برابر شدن قیمت نفت در جهان در سه سال اخیر قیمت بنزین در ایران پنج برابر شد و قیمت بنزین در اروپا و آمریکا یک و نیم برابر و همین موضوع نشان می دهد که دلار واقعا دیگر پول نیست و کاغذ پاره چاپ شده است. در همین راستا از کلیه شرکت کنندگان دعوت می شود به پرسشنامه چهارجوابی زیر پاسخ دهند.
بخاطر یک مشت کاغذ
سووال: با توجه به اینکه به گفته رئیس جمهور محترم « دلار الآن دیگر پول نیست، مشتی کاغذ چاپ شده است.» لطفا پاسخ دهید که ریال چیست؟
پاسخ اول: واحد دلار مشت است، چون ما نفت می دهیم و یک مشت دلار می گیریم که آن را مشت مشت می ریزیم توی زباله دانی، اما واحد ریال « فروند» است که هر هفته خبر سقوط اش را می شنویم.
پاسخ دوم: جنس دلار کاغذ چاپ شده است که می شود آن را پاره کرد، اما ریال پارچه چاپ شده است که با آن برای مسوولان مملکت لباس می دوزیم که بتوانیم جلوی مردم درشان بیاوریم.
پاسخ سوم: دلار را مشت مشت مصرف می کنند، چون با یک مشت آن می شود یک ماشین خرید، اما برای خریدن همان ماشین باید یک کارتن ریال بدهیم.
پاسخ چهارم: دلار دیگر الآن پول نیست، چون ما نفت می دهیم و دلار می گیریم، اما ریال پول است، چون ما هر چیزی که می خواهیم از خارج بخریم از ریال استفاده نمی کنیم و ریال های مان برای خودمان باقی می ماند و همان دلارهای به درد نخور را می دهیم.
به لیست اعتماد ملی رای بدهیم
فرض کنید که بخواهیم در انتخابات شرکت کنیم و نخواهیم به فهرست انتخاباتی اعتماد ملی رای بدهیم و تصمیم داشته باشیم به فهرست اصلاح طلبان رای دهیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم مجبوریم به اعتماد ملی رای بدهیم، چون لیست آنها و اصلاح طلبان یکی است، مگر اینکه اصلاح طلبان برای لج کردن با کروبی بخواهند به جای اینکه به لیست خودشان رای بدهند، به لیست محافظه کاران رای بدهند و بالعکس، البته از این نوابغ چنین چیزی اصلا بعید نیست، ولی ما که هنوز آنقدر قاط نزدیم، زدیم؟ چند روز بیشتر به رای گیری مرحله دوم نمانده و باید هرچه سریع تر و گسترده تر افراد را برای رای دادن به لیست انتخاباتی منتقدان دولت( اصلاح طلبان و اعتماد ملی فرقی نمی کنند) پای صندوق ها ببریم.
اول: مشروعیت نظام الحمدالله و المنه در مرحله اول از دید گروهی اثبات و از دید گروهی دیگر نفی شد، به همین دلیل دیگر میزان مشارکت در مشروعیت نظام تاثیر ندارد، تنها نتیجه عدم مشارکت طرفداران اصلاح طلبان در انتخابات، انتخاب نامزدهای محافظه کاران است.
دوم: با همدیگر ارتباط برقرار کنید و از هر طریق می توانید دوستان و آشنایان را برای دادن رای به لیست انتخاباتی اصلاح طلبان پای صندوق ببرید، در تمام این مدت هم به حرف اصلاح طلبان گوش نکنید، آنها نمی خواهند به مجلس بروند، ولی چون صغیر هستند و عقل شان کار نمی کند، حرف شان اعتبار ندارد، به زور بفرستیدشان به مجلس.
سوم: لیست اصلاح طلبان و اعتماد ملی یکی است، از کسانی که از کروبی بدشان می آید، درخواست می شود لیست کروبی را از آخر به اول بنویسند، می شود همان لیست اصلاح طلبان و بالعکس.
چهارم: این با این « قرم قرم» که در جریان وزرای اقتصادی و انتقادهای جدی محافظه کاران از دولت احمدی نژاد از همین ابتدای سال شروع شده، بعید است که رئیس جمهور منتخب شورای نگهبان( البته اول مشنگ قرم نیست، ما هم خیلی بی ادب نیستیم.)جان سالم به در ببرد، هرچه از منتقدان دولت وارد مجلس شوند، در آینده مشکل را حل می کنند.
پنجم: چهره های سیاسی که فعلا یخ زدند، می ماند چهار تا و نصفی بچه های روزنامه نگار و یک میلیون تا هنرمندان حوزه سینما و ادبیات و فرهنگ، یک آدم اهل حکمتی پیدا شود و برای مرحله دوم از مردم دعوت کند تا در انتخابات شرکت کنند.
ششم: بروبکس طرفدار اصلاحات از فردا وقت بگذارند برای تبلیغات انتخاباتی و خودشان به خیابان بروند، نه کاری از رادیوها و تلویزیون ها برمی آید و نه این اصلاح طلبان پشیمان، حال تبلیغات دارند، خودتان بروید به خیابان و سعی کنید تا حد امکان اصلاح طلبان را از تهران به مجلس بفرستید. قاعدتا باید تعدادی از اصلاح طلبان در تهران به مجلس بروند، حتی یک نفر هم برود به مجلس برای روز مبادا( این روز حدودا یک سال دیگر است) خوب است.