بخاطر یک مشت کاغذ

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

من که نگران « ملتها» هستم. می ترسم همان بلایی که سر ما آمده است، سر آنها هم بیاید. ‏البته راستش را بخواهید در کمال بدجنسی بدم نمی آید بخشی از ابتکارات رئیس جمهور مان ‏که ما را به خاک سیاه نشانده، سر آنها هم بیاید و بفهمند احمدی نژادی شدن یعنی چه. رئیس ‏جمهور باز هم نطقید و اظهار داشت: « ابتکارات فراوانی داریم تا نفت ملتها در کیسه خودشان ‏بماند.» کارشناسان مربوط به « نفت و کیسه» ابتکارات زیر را که احمدی نژاد در جلسه ‏خصوصی به آنها گفته بود، برای ما گفتند و ما هم برای منور شدن افکار عمومی این ‏اظهارات را پرتاب می نمائیم.‏

ابتکار اول: ملتها می توانند مثل دولت بولیوی از دولت ایران حمایت کنند، در این صورت ‏دولت ایران هم پول نفت مان را به آنها می دهد، و آنها می توانند نفت شان را توی کیسه ‏خودشان نگه دارند.‏

ابتکار دوم: ملتها می توانند به جای مصرف نفت، نیروگاه اتمی دائر کنند، وقتی این کار را ‏شروع کنند، سازمانهای جهانی وارد می شوند و جلوی آنها را می گیرند، در نتیجه جنگ اتفاق ‏می افتد و دنیا از بین می رود و کسی هم نفت ما را نمی خرد و در نتیجه نفت در کیسه ‏خودمان باقی می ماند.‏

ابتکار سوم: ملتها می توانند به جای اینکه مثل دولت ایران نفت را بدهند و به جای مثل دولت ‏ایران میوه و مواد غذایی وارد کنند، نفت را برای خودشان نگه دارند و هیچ چیز هم وارد ‏نکنند، با این اقدام ابتکاری ملت ها گرسنه می مانند، اما نفت در کیسه آنها باقی می ماند.‏

ابتکار چهارم: ملتها می توانند با قدرت تمام به مبارزات ضدامپریالیستی ملت ایران بپیوندند و ‏وارد جنگ با آمریکا و اسرائیل و حتی الامکان اروپا و اگر دست شان رسید، آفریقا و بقیه دنیا ‏بشوند، در نتیجه نفت آنها تحریم می شود و حتی اگر بخواهند هم دیگر کسی نفت آنها را نمی ‏خرد و نفت توی کیسه آنها می ماند، بعدا وقتی از گرسنگی مردند از همان کیسه برای کفن ‏کردن ملت ها می توان استفاده کرد.‏

ابتکار ملی میهنی: با توجه به اینکه رئیس جمهور ایران سه سال قبل گفته بود که نفت را سر ‏سفره مردم ایران می برد و نتایج آن معلوم شده است، احتمالا اگر بخواهد نفت را در کیسه ‏ملتها نگه دارد هم نتایج آن تا مدتی دیگر معلوم خواهد شد. ‏


دلار نه، ریال بله

البته خوب است که واحد پول ما پوند و یورو است و دائما ارزش آن در حال افزایش است. ‏مثل دلار نیست که به قول رئیس جمهور « دلار الآن دیگر پول نیست، مشتی کاغذ چاپ شده ‏است.» خدا را شکر که ارزش پول ما بالا رفته و برای خرید یک کیلو گوجه فرنگی باید ‏‏30000 ریال و برای خوردن یک چلوکباب سلطانی گنجی پسند باید 130000ریال پول بدهیم، ‏در حالی که آمریکایی ها یک همبرگر مک دونالد را نیم میلیون دلار می خرند و فقط برای ‏سوار شدن به تاکسی هفتاد هزار دلار پول می دهند تا از خیابان پنجم نیویورک بروند به ‏خیابان هشتم آن، و هزار بار خدا را شکر می کنیم که با سه برابر شدن قیمت نفت در جهان در ‏سه سال اخیر قیمت بنزین در ایران پنج برابر شد و قیمت بنزین در اروپا و آمریکا یک و نیم ‏برابر و همین موضوع نشان می دهد که دلار واقعا دیگر پول نیست و کاغذ پاره چاپ شده ‏است. در همین راستا از کلیه شرکت کنندگان دعوت می شود به پرسشنامه چهارجوابی زیر ‏پاسخ دهند. ‏


بخاطر یک مشت کاغذ

سووال: با توجه به اینکه به گفته رئیس جمهور محترم « دلار الآن دیگر پول نیست، مشتی ‏کاغذ چاپ شده است.» لطفا پاسخ دهید که ریال چیست؟

پاسخ اول: واحد دلار مشت است، چون ما نفت می دهیم و یک مشت دلار می گیریم که آن را ‏مشت مشت می ریزیم توی زباله دانی، اما واحد ریال « فروند» است که هر هفته خبر سقوط ‏اش را می شنویم.‏

پاسخ دوم: جنس دلار کاغذ چاپ شده است که می شود آن را پاره کرد، اما ریال پارچه چاپ ‏شده است که با آن برای مسوولان مملکت لباس می دوزیم که بتوانیم جلوی مردم درشان ‏بیاوریم.‏

پاسخ سوم: دلار را مشت مشت مصرف می کنند، چون با یک مشت آن می شود یک ماشین ‏خرید، اما برای خریدن همان ماشین باید یک کارتن ریال بدهیم.‏

پاسخ چهارم: دلار دیگر الآن پول نیست، چون ما نفت می دهیم و دلار می گیریم، اما ریال پول ‏است، چون ما هر چیزی که می خواهیم از خارج بخریم از ریال استفاده نمی کنیم و ریال های ‏مان برای خودمان باقی می ماند و همان دلارهای به درد نخور را می دهیم. ‏

‏ به لیست اعتماد ملی رای بدهیم

فرض کنید که بخواهیم در انتخابات شرکت کنیم و نخواهیم به فهرست انتخاباتی اعتماد ملی ‏رای بدهیم و تصمیم داشته باشیم به فهرست اصلاح طلبان رای دهیم. چه بخواهیم و چه ‏نخواهیم مجبوریم به اعتماد ملی رای بدهیم، چون لیست آنها و اصلاح طلبان یکی است، مگر ‏اینکه اصلاح طلبان برای لج کردن با کروبی بخواهند به جای اینکه به لیست خودشان رای ‏بدهند، به لیست محافظه کاران رای بدهند و بالعکس، البته از این نوابغ چنین چیزی اصلا بعید ‏نیست، ولی ما که هنوز آنقدر قاط نزدیم، زدیم؟ چند روز بیشتر به رای گیری مرحله دوم ‏نمانده و باید هرچه سریع تر و گسترده تر افراد را برای رای دادن به لیست انتخاباتی منتقدان ‏دولت( اصلاح طلبان و اعتماد ملی فرقی نمی کنند) پای صندوق ها ببریم.‏

اول: مشروعیت نظام الحمدالله و المنه در مرحله اول از دید گروهی اثبات و از دید گروهی ‏دیگر نفی شد، به همین دلیل دیگر میزان مشارکت در مشروعیت نظام تاثیر ندارد، تنها نتیجه ‏عدم مشارکت طرفداران اصلاح طلبان در انتخابات، انتخاب نامزدهای محافظه کاران است.‏

دوم: با همدیگر ارتباط برقرار کنید و از هر طریق می توانید دوستان و آشنایان را برای دادن ‏رای به لیست انتخاباتی اصلاح طلبان پای صندوق ببرید، در تمام این مدت هم به حرف ‏اصلاح طلبان گوش نکنید، آنها نمی خواهند به مجلس بروند، ولی چون صغیر هستند و عقل ‏شان کار نمی کند، حرف شان اعتبار ندارد، به زور بفرستیدشان به مجلس.‏

سوم: لیست اصلاح طلبان و اعتماد ملی یکی است، از کسانی که از کروبی بدشان می آید، ‏درخواست می شود لیست کروبی را از آخر به اول بنویسند، می شود همان لیست اصلاح ‏طلبان و بالعکس.‏

چهارم: این با این « قرم قرم» که در جریان وزرای اقتصادی و انتقادهای جدی محافظه کاران ‏از دولت احمدی نژاد از همین ابتدای سال شروع شده، بعید است که رئیس جمهور منتخب ‏شورای نگهبان( البته اول مشنگ قرم نیست، ما هم خیلی بی ادب نیستیم.)جان سالم به در ببرد، ‏هرچه از منتقدان دولت وارد مجلس شوند، در آینده مشکل را حل می کنند.‏

پنجم: چهره های سیاسی که فعلا یخ زدند، می ماند چهار تا و نصفی بچه های روزنامه نگار و ‏یک میلیون تا هنرمندان حوزه سینما و ادبیات و فرهنگ، یک آدم اهل حکمتی پیدا شود و برای ‏مرحله دوم از مردم دعوت کند تا در انتخابات شرکت کنند.‏

ششم: بروبکس طرفدار اصلاحات از فردا وقت بگذارند برای تبلیغات انتخاباتی و خودشان به ‏خیابان بروند، نه کاری از رادیوها و تلویزیون ها برمی آید و نه این اصلاح طلبان پشیمان، ‏حال تبلیغات دارند، خودتان بروید به خیابان و سعی کنید تا حد امکان اصلاح طلبان را از ‏تهران به مجلس بفرستید. قاعدتا باید تعدادی از اصلاح طلبان در تهران به مجلس بروند، حتی ‏یک نفر هم برود به مجلس برای روز مبادا( این روز حدودا یک سال دیگر است) خوب است.‏