ناظران ایران در حال بررسی تاثیرات توافق احتمالی، نه فقط بر کنترل سلاح هسته ای در منطقه، بلکه بر سیاستهای پیچیده داخلی ایران هستند.
آیا توافق و کاهش تحریمها میتواند اطلاحطلبان را، که خواهان پایان خصومت ۳۵ ساله با آمریکا هستند، تقویت کند؟ یا این که اگر کاهش تحریمها یا پیشرفت اقتصادی نسبت به آنچه طرفداران توافق انتظار داشتند کمتر باشد، این موضوع موجب سرزنش و تضعیف نیروهایی امثال آقای روحانی خواهد شد؟ به گفته متخصصان هر دو گزینه محتمل است.
شکاف عمیق سیاسی آمریکا بر سر مذاکرات هستهای، دقیقا در ایران نیز وجود دارد و تندروها ظنین هستند ایران امتیازات زیادی داده باشد. اما آیتالله خامنهای رهبر ایران بصورت علنی از مذاکرهکنندگان حمایت کرده است.
کریم سجادپور از موقوفه کارنگی برای صلح بینالملل میگوید: “پس از دهها سال تبلیغ فرهنگ گردنکشی در برابر آمریکا، عجیب است که میبینیم آیتالله خامنهای امتیازات هستهای را به عنوان مقاومت تعبیر میکند نه مصالحه.”
اوباما نیز به دلیل اعطای امتیازات بیش از حد با انتقاد روبروست. او روی مذاکرات و پتانسیل آن برای تغییر روابط با ایران، در ورای هدف جلوگیری از دستیابی این کشور به سلاح هستهای، سرمایهگذاری کرده است.
پس از اعلام چارچوب توافق در روز پنجشنبه، یک مقام ارشد دولت اوباما به ناپایداری منازعات داخلی ایران پیرامون مسئله هستهای اشاره کرد. وی گفت: “همه ما تمایل داریم ایران را به عنوان یک کشور تک فردی ببینیم، و تصور می کنیم هرچه رهبر این کشور میگوید حرف آخر است. اما در واقع ایران دارای یک فضای سیاسی است. شکی نیست که جواد ظریف باید این توافق را بفروشد، درست مثل ما و کارش هم اصلا ساده نیست.”
محققان مستقل میگویند، ایران و آمریکا آنقدر با هم دشمنی کردهاند که جناح های مختلف سیاسی هرگز نسبت به آشتی واکنشی نشان ندادهاند.
آقای سجادپور میگوید: “جامعه مدنی ایران، برخلاف تندروها، شدیدا خواهان این توافق است. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این توافق بتواند در ایران گشایش سیاسی ایجاد کند.” وی گفت، ممکن است پس از توافق مردم سرکوب شوند تا تندروها “پیغام دهند که نرمش خارجی سبب ضعف داخلی نمیشود.”
آقای سجادپور میگوید، اگر توافق، تحریمها را به اندازه کافی کاهش ندهد، آیتالله خامنهای به سرعت آقای روحانی را سرزنش خواهد کرد. او میگوید، آقای خامنهای برای حفظ خود و رژیم، تمام روسای جمهور ایران را تضعیف و در نهایت عقیم کرده است. “پس از ۲۶ سال در قدرت بودن بعید است با آقای روحانی به شیوه دیگری رفتار کند.”
تریتا پارسی، رئیس شورای ملی ایران آمریکا که شدیدا خواستار بهبود روابط با تهران است نظر دیگری دارد و میگوید، توافق میتواند نقطه عطفی در امور داخلی ایران باشد. او پس از بازگشت از لوزان به واشنگتن گفت: “به نظر من اگر توافق خوبی صورت پذیرد، تحریمها لغو شود و اقتصاد ایران بهبود یابد، این نشان خواهد داد که اعتدالگرایان میتوانند کاری انجام دهند.”
گریی سیک، از مقامات پیشین شورای امنیت ملی و محقق کنونی دانشگاه کلمبیا که بیش از چهل سال در مورد ایران مطالعه کرده است میگوید، رهبران ایران حتی اگر امتیازات زیادی داده باشند، باز هم این توافق را پیروزی خواهند شمرد. آنها به چیزی نیاز دارند تا به مردم بگویند؛ آن ها پای حقوق و عزت خود ایستادهاند. بخشی به این خاطر است که تندروهای ایران، خصوصا سپاه پاسداران به دنبال فرصتی برای برهم زدن توافق هستند. “سپاه به دنبال دشمنی با آمریکاست و از تحریمها سود زیادی میبرد، چون میتواند قاچاق را کنترل کند.”
آقای سیک معتقد است، توافق میتواند موجب تغییرات بنیادین در داخل ایران شود. او میگوید: “اگر تحریمها برداشته شود، شرکتهای خارجی بازمیگردند و کارآفرینی طبیعی در ایران شکوفا میشود”. پس از آن سیستم سیاسی ایران، هرچند آهسته، اجبارا تغییر میکند. “اگر خواهان تغییر رژیم در ایران، به معنای تغییر عملکرد رژیم هستید، این نوع توافق بهترین روش برای رسیدن به این هدف است.”
دیوید کریست، مورخ وزارت دفاع آمریکا و نویسنده کتابی در مورد روابط ایران و آمریکا میگوید، حداقل هفت بار تلاشهایی برای بهبود روابط بین دو کشور صورت پذیرفته اما هر بار شکست خورده است. توافق هستهای میتواند زمینه متفاوتی باشد و منجر به تقویت آقای روحانی و مصلحت گرایان ایران واستقرار روابط دائم دیپلماتیک با آمریکا شود.
منبع: نیویورک تایمز - ۲ آوریل ۲۰۱۵