مهر سکوت دو هفتهای سید محمد خاتمی در مورد حصر خانگی رهبران جنبش سبز دیروز بالاخره شکسته شد. پایگاه اطلاع رسانی رییس جمهور سابق ایران دیروز گزارش داد که وی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهها و روحانیون خواستار رفع حصر و محدودیت رهبران جنبش سبز و همسرانشان و همچنین آزادی زندانیان سیاسی شده است.
خاتمی در حالی این خواسته را مطرح کرد که ساعاتی قبل از آن برخی منابع غیر رسمی از انتقال موسوی، کروبی و همسران آنها به مکانی نا معلوم خبر داده بودند.
سکوت سید محمد خاتمی طی دو هفته اخیر انتقادات فراوانی را در داخل و خارج از کشور متوجه او کرده بود. وی در طول این مدت هیچگونه موضع گیری در مورد تظاهرات روزهای 25 بهمن و اول اسفند و همچنین کشته شدن حداقل 5 نفر در وقایع این دو روز توسط نیروهای امنیتی نکرده بود. حالا او بعد از اعلام فراخوان سه شنبههای سبز از سوی منتقدین و مخالفین دولت گفته است: “انتظار بوده و هست که پس از قریب دو سال تنش بی جا که با گفت و گو و تعامل و رعایت حقوق ملی و شهروندی قابل حل و پیشگیری بود و هنوز هم هست، با تدبیر و حکمت راه بر همدلی و پیشرفت همه جانبه کشور گشوده شود.”
این در حالی است که چند هفته پیش چهرههای تندرو نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی در چند برنامه تلویزیونی رسما خاتمی را متهم به خط گیری از سرویسهای امنیتی کشورهایی چون آمریکا و اسراییل کرده بودند. صفار هرندی از این جمله بود که در یک سخنرانی مدعی شد خاتمی حتی در دوران ریاست جمهوریاش نیز به فکر براندازی نظام جمهوری اسلامی و جدایی دین از سیاست بوده است.
خاتمی اما در سخنان دیروز خود به گونه دیگری به دفاع از انقلاب و کلیت نظام جمهوری اسلامی پرداخت. او از “ نادیده انگاری” و “دگرگونه جلوه دادن” “ دست آوردهای بزرگ انقلاب” به دست “برخی جریانها” ابراز ناراحتی و نگرانی کرد و گفت: “وقتی بنا باشد همه مسؤولان طراز اول که مورد تأیید امام، مردم و رهبری بوده اند انسانهای فاسد، منحرف و ضد انقلاب معرفی شوند آیا مردم جهان حق ندارند این شبهه را پیدا کنند که پس حاصل انقلاب، فساد و انحراف بوده است؟ و آیا این بزرگ ترین جفا به انقلاب نیست؟ آیا اگر فضا باز باشد قانون اساسی مبنای عمل قرار گیرد و انتقاد و حتی اعتراض در چارچوب قانون آزاد باشد. نصیحت مسؤولان کشور و نقد و ارائه آزاد اندیشه یک ارزش به حساب آید، به جمهوری اسلامی خدمت نشده است؟ “
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به حصر خانگی میر حسین موسوی و مهدی کروبی، ضمن ابراز نگرانی از ادامه این روند تاکید کرد: “چنین اقدامهایی سبب می شود که زمینه ای فراهم آید تا کسانی که نه نظام را قبول دارند و نه خیر ایران و ایرانی را می خواهند میدان داری و احیاناً از احساسات پاک مردم بخصوص جوانان سوء استفاده کنند.”
سید محمد خاتمی قبل از آن این سئوال را مطرح کرده که: “چرا باید کسانی چون جناب مهندس موسوی و جناب آقای کروبی و همسرانشان که سابقه درخشان در انقلاب و جمهوری اسلامی دارند و در دلبستگی شان به اصل انقلاب و نظام تردیدی نیست دچار حصر و محدودیت شوند و بی مهابا به انواع تهمت ها متهم شوند؟ “
خاتمی سوال دیگری نیز پیش روی جناح حاکم در جمهوری اسلامی میگذارد. وی میپرسد: “آیا وجود ارتباط این عزیزان و نخبگان دیگر با مردم و جوانان، خود سبب مهار شدن غلیانها و جلوگیری از سوء استفاده کسانی نخواهد شد که می خواهند اعتراضها را متوجه اصل نظام کنند؟ در حالی که واقعاً چنین نیست.”
رئیس جمهور سابق ایران همچنین “ناسزاها و تهمت های یکطرفه که هر روز متوجه این برادران و دیگر شخصیت های مورد علاقه مردم می شود” را عاملی دانسته که “فضا را آلوده می کنند.”
وی سپس به صراحت نسبت به ادامه روند دستگیری معترضان سیاسی واکنش نشان داده و گفته است: “به جا بود که زندانیان که نوعاً انسان های امتحان داده و صادق و مؤمن اند آزاد شوند نه اینکه این روزها شاهد دستگیری های گسترده تازه و ایجاد محدودیت مجدد برای کسانی باشیم که اندکی از محدودیت آن ها کاسته شده بود و یا امید به کاسته شدن آنها می رفت.”
خاتمی مدتی پیش نیز در تشریح شرایط اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی، آزادی زندانیان سیاسی را به عنوان یکی از اصلیترین شرطهای گروههای اصلاح طلب بر شمرده بود. آن صحبتها با واکنش تند طرفداران حاکمیت مواجه شد. در یک نمونه از این واکنشها، آیت الله جنتی به صراحت عنوان کرد که: “ نیازی به حضور اصلاح طلبان در انتخابات نداریم.” این صحبت و گفتههای دیگری از این دست از سوی سید محمد خاتمی جوابی در پی نداشت.
خاتمی دیروز در حالی اظهارات چند ماه قبل خوددرباره آزادی زندانیان سیاسی را تکرار کرد، که قبل از آن به تبیین دو چهرهی به گفته وی “متفاوت” از اسلام پرداخته بود. چهرهای خشن و افراطی در مقابل چهرهای اخلاقی، آزادیخواه و مردم سالارانه: “افراط، خشونت، ظاهرپرستی، نادیده انگاشتن حق و حرمت مردم به نام اسلام و هدف آن جایگزین کردن استبداد با لعاب تقدس به جای استبداد ناصالح و نامقدس بوده است.”
او این چهره اسلام را باعث “تحریک افکار عمومی” جهان علیه اسلام، “ترس مسلمانان از داشتن حکومت اسلامی” و بهانه یافتن “دشمنان آزادی و استقلال و منافع ملتهای مسلمان” برای “توجیه دشمنی خود” علیه اسلام دانست.
وی انقلاب اسلامی ایران را عاملی معرفی کرد که نمونه دیگری از اسلام “چهره درخشان خود” را در آن نشان داده است: “اسلام عدالت، اسلام اخلاق، اسلام آزادی و اسلام مردم سالاری.”
نمونه ای که به زعم رئیس بنیاد گفت و گوی تمدنها “می توانست و میتواند” جمهوری اسلامی را به الگویی برای همه آنهایی تبدیل کند که “هم به اسلام پای بندند و هم آزادی و مردم سالاری و پیشرفت را می خواهند.”
خاتمی دلیل تاکید “دلبستگان صادق به انقلاب و ایران و مردم” بر اصول قانون اساسی و “بخصوص آنچه مربوط به حقوق ملت و مردم است” را در همین راستا خواند.
این قسمت از گفتههای رییس جمهور پیشین اشارهای است به برداشتهای مختلف از اسلام در نظام جمهوری اسلامی. گرچه او در این بخش هیچ اشارهای به مسایل داخلی ایران ندارد و برای نمونه اسلام افراطی و تندرو، از دیگر نقاط جهان مثال میآورد. با این حال کم نیستند کسانی که گروههای کنونی حاکم در ایران را به برداشت طالبانی از اسلام متهم میکنند.
خاتمی البته در جای دیگری ازسخنان دیروز خود در جمع اساتید دانشگاه و روحانیون اظهارات مشابهی از این دست را مطرح کرده. اظهاراتی که باز نامی از ایران و شرایط داخلی کشور در آن نبود، اما میشد موارد مطرح شده در آن را به وضعیت کنونی ایران تعمیم داد. آنجا که وی با اشاره به قیامهای مردم منطقه عواملی چون “چهره خشن فقر و تبعیض آشکارتر” و “خودکامگی حاکمان بریده از مردم و نادیده انگاشته شدن حق و حرمت ملت و تحمیل خفقان و سلب آزادی های اساسی و مشروع ” را عامل مشترک خیزش مردم منطقه بر شمرد. او در مورد چشم انداز آینده این حرکتها گفت: “به هر حال آنچه پیش آمده است مطمئناً تا استقرار حکومت های مردمی و عقب نشینی کامل حکومت های مستبد و زورگو و حامیان آنها ادامه خواهد یافت و این پدیده ای است مبارک و واقعه مهمی که جهان اسلام و خاورمیانه با آن روبرو است.”
خاتمی افزود: “در بیش از یک صد سال اخیر ملتهای این منطقه نسبت به حقوق و جایگاه خود آگاهی روزافزون یافتند و برای دفع و رفع استبداد و استعمار تلاش کردند و قیامهای ارجمندی را ترتیب دادند. هر چند با کمال تأسف در بیشتر موارد این قیامها و نهضتها یا در آغاز شکست خورد یا در ادامه منحرف شد و دوباره دیکتاتوری و وابستگی حاکم شد ولی مردم هیچ گاه از حرکت باز نایستادند.”
رئیس بنیاد گفت و گوی تمدن ها همچنین حرکت های مردمی اخیر را “غلیان خشمی فروخورده علیه خودکامگی و استبداد” دانست که “تابسوز ترین درد تاریخی است”. وی در ادامه افزود: “این حرکت ها در جهت آزادی و رفع تحقیر ملتها توسط مستبدان و استعمارگران و نشانه رشد انسان امروزست که جز به تأمین حاکمیت بر سرنوشت خود تن نمی دهد.”
رئیس بنیاد باران سخنان دیروز خود را با ابراز امیدواری از “حرکت به سوی رفع حصر و محدودیت و آزادی زندانیان و ایجاد فضای امن و آزاد و ایجاد فضای شایسته مردم که در آن رأی و اراده ملت تعیین کننده باشد” به پایان برد تا بلکه به گفته او از این طریق “همگان حق انقلاب و جمهوری اسلامی را ادا کنند.”