وحید ثابتیان
بازجویی دستجمعی روزنامه نگارانی که از یک دوره آموزشی از هلند باز می گشتند درفرودگاه مهرآباد، درادامه محدودیت هایی که براهالی مطبوعات ازطریق بستن نشریات، تهدید وارعاب وناامنی توسط نهادهای قضایی و امنیتی صورت می گیرد، بار دیگرموجب نگرانی روزنامه نگاران شده است.
این اقدام کم سابقه در حالی صورت می گیرد که آیت الله خامنه ای رهبر ایران، به تازگی با متهم کردن مطبوعات به بی انصافی درقبال دولت، ازنقش دست های بیگانه در مدیریت فرهنگی کشور ورسانه ها وتبلیغات سخن گفته و تاکید کرده بود: “من سالها قبل در خصوص نقش دستهای بیگانه در مدیریت فرهنگی کشور و رسانهها و تبلیغات هشدار دادم. برخی منکر آن شدند ولی سرانجام همه آن را تصدیق کردند”.
روزنامه نگاران مورد بازجویی، با هماهنگی “فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران” که نهادی غیرانتفاعی وغیرسیاسی وغیردولتی است وانجمن صنفی روزنامه نگاران ایران وپس از آزمونی که درمحل این انجام شده بود، به این سفر اعزام شده بودند.
این بازجویی که درشرایطی بسیار توهین آمیز وبا گرفتن مجموعه وسایل کاری وحرفه ای ازجمله دوربین ها ورایانه های دستی وهمچنین مدارک شناسایی آنان همراه بوده است، پس ازآن صورت می گیرد که طی ماه های پس ازروی کارآمدن محمود احمدی نژِاد به قدرت، روزنامه نگاران، فعلالان سیاسی واجتماعی به کرات بعد از مراجعت هر نوع سفری به خارج از کشور، مورد بازجویی قرارگرفته و در برخی موارد پاسپورت های آنها توقیف شده است. مقامات امنتی که در فرودگاه مستقرهستند علاوه بر آن هنگام خروج برخی ازروزنامه نگاران، بدون داشتن حکم ممنوع الخروجی با گرفتن اجباری پاسپورت افراد، از سفر آنها به خارج از کشور جلوگیری کرده اند. ظاهرا پس از آمدن محمود احمدی نژاد به قدرت، این وزارت اطلاعات است که مستقیما میداندار چنین برخوردهایی با روزنامه نگاران شده است.
این برخوردها درحالی صورت می گیرد که طی ماه های گذشته عملا بسیاری ازآنها به دلیل تعطیلی روزنامه ها وهمچنین نا امن بودن شرایط کاری یاراهی خانه شده اند یا حرفه خود را تغییر داده اند وبه کارهای انتشاراتی وفعالیت مشابه روی آورده اند.
انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در پی بازجویی دستجمعی در فرودگاه مهرآباد با انتشار بیانیه به این عمل اعتراض کرده است. دراین بیانیه براین موضوع که این روزنامه نگاران با هماهنگی این انجمن غیردولتی وحرفه ای روزنامه نگاران کشور پس ازقرعه کشی از میان همکاران خود به این سفر اقدام کردند، تاکید شده و آمده: “این گروه از روزنامهنگاران هنگام مراجعت به میهن و در فرودگاه مهرآباد از سوی برخی نهادهای فرودگاهی در معرض پرسش و پاسخ قرار گرفته و به مدت چند ساعت با برخی برخوردها مواجه شدند.”
انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران ضمن اعتراض به این برخوردها و نسنجیدهخواندن آن اعلام کرده است که مسئویت برگزاری این کارگاه آموزشی و کلیه جوانب آن را بر عهده میگیرد و خود را در برابر هر گونه پرسش و ابهام هر یک از نهادهای قانونی مرتبط پاسخگو میداند. این انجمن همچنین تصریح کرده است که حق شکایت از کلیه نهادها و مقاماتی را که بر اساس این بیانیه اقدام فوق را مدیریت کردهاند برای خود محفوظ میداند.
وب سایت کنشگران که به خبرهای جامعه مدنی ایران می پردازد، درخبری درخصوص این رویداد وبه نقل ازیکی ازروزنامه نگاران حاضر آورده است: “ پس از پنج ساعت بازجویی در فرودگاه مهرآباد ماموران تمامی دست نوشته های ما در این دوره آموزشی و فیلم ها و نگاتیوهای عکس ما را ضبط کردند و با گرفتن تعهد اجازه خروج از فرودگاه را دادند.” به گفته وی” تعهد اخذ شده بر این اساس بوده است که روزنامه نگاران را نسبت به حضور در جلسات بازجویی در آینده ملزم نمایند.”
یکی از این روزنامه نگاران که نخواسته نامش فاش شود به بخش فارسی بی بی سی گفته است: “در بازگشت از این سفر و پس از آنکه هواپیمای حامل آنان ساعت دو و پانزده دقیقه بامداد دوشنبه بیستم نوامبر (۲۹ آبان) در فرودگاه مهر آباد تهران به زمین نشست، هنگام کنترل گذرنامه، کلیه ۲۱ خبرنگار را از دیگر مسافران جدا کردند و با تفکیک جنسیتی به اتاقکهای بخش گذرنامه بردند.به گفته وی، مأموران وزارت اطلاعات ابتدا دوربینها، فیلم، عکس، رایانه های دستی، دستنوشته ها و دفترچه های تلفن و تمامی وسائل ضبط صوت و همچنین ارزخارجی را که همراه آنان بودند از روزنامه نگاران گرفتند و ضبط کردند.”
این روزنامه نگار افزوده که مأموران وزارت اطلاعات ساعت پنج و نیم بامداد هر ۲۱ روزنامه نگار را مرخص کردند اما این پایان ماجرا نبود چرا که دقایقی بعد مأموران حراست فرودگاه تمامی خبرنگاران را مورد بازجویی قرار دادند و این بار سؤالات را با جزئیات بیشتری از آنها پرسیدند و پاسخ سؤالات را به صورت مکتوب خواستند.
به نوشته “بی بی سی”آن گونه که این روزنامه نگار گفته، عمده سؤالات ماموران حراست فرودگاه عبارت بود از اینکه: “هدفتان از سفر چه بود؟ چه برنامه های خاصی برایتان تدارک دیدند؟ آیا از مکان و جای خاصی بازدید کردید؟ با چه افرادی در هلند دیدار داشتید؟ هزینه ای که برای هرکدامتان صرف شد چه قدر بود و از چه منبعی تأمین شده بود؟ شما (هر خبرنگار) چقدر هزینه کردید”؟ از جمله سؤالاتی که از این روزنامه نگاران پرسیده شده این بوده که آیا به محله موسوم به ردلایت (چراغ قرمز) شهر آمستردام که فحشا در آن آزاد است رفته اند یا نه.
یکی از این روزنامه نگاران می گوید بازجویی کنندگان با وجود سؤالاتی که می پرسیدند خود اطلاعات دقیقی از جزئیات سفر آنها داشتند.
از برخی از این روزنامه نگاران همچنین درباره رادیو زمانه پرسیده شده که رادیویی تازه تأسیس به زبان فارسی در هلند است.
پرستو دوکوهکی روزنامه نگار، در وب لاگ خود زن نوشت با گلایه از چنین طرز برخوردی با روزنامه نگاران کشور نوشته است: “ نمیدانم این تصویرِ جاسوسانگارانه که از خبرنگار و روزنامهنگار ساختهاند چقدر به کارشان میآید. چه سودی برایشان دارد؟ مثلاً عکسی که بر فرض دوستی از تحریریهی بزرگترین روزنامهی آمستردام بگیرد، چه نکتهی امنیتیای دارد؟ یا بر فرض گفتوگویی که با یکی از روزنامهنگارانِ هلندی شده باشد، جز انتقالِ تجربه چه دارد؟ هرچه فکر میکنم به جایی نمیرسم جز اینکه سیاستِ جدید در اینجا مرگِ رسانه است. به چه زبانی بگویند این کشور نیازی به روزنامهنگار ندارد؟ رفتارشان این معنا را میدهد: یا بروید و برنگردید، یا اگر برگشتید باید که حالتان را جوری بگیریم که برای همیشه کارتان را کنار بگذارید. رفته بودید چیز یاد بگیرید؟ مگر روزنامهنگار جز جاسوسی چیزی هم از کشورهای غربی یاد میگیرد؟”
او سپس درذکر وضعیتی که روزنامه نگاران هم اکنون با آن مواجه هستند آورده است: “وقتی پویایی را از ما بگیرند، در واقع چیزی برایمان به جا نگذاشتهاند. شاید بهتر باشد بگویم بیکاری وقتی جان را به لب میرساند که به تو حالی کنند: جوری پیش میرویم که دیگر هیچوقت نتوانی به کارت، به حرفهات فکر کنی. انگار کن معشوقت را جلوی چشمانت شکنجه کنند. چه حسی دارد؟ تو میمانی و عشقی ناکام و انگیزههای لِهشده برای حرکت، آموختن و… بدجور دلشکسته و بیانگیزهام. بدجور.”
علی اضعر سید آبادی روزنامه نگاری که بارها طعم توقیف مطبوعات را کشیده است دروب لاگ گروهی هنوز با اشاره به جلوداری انجمن روزنامه نگاران مسلمان درقامت روزنامه سیاست روز، در گرفتن ماهی ازآب گل آلود آورده است: “ سوالات برادران و بازجویی آنها پیرامون همان کدها و دروغپردازیهای مشمئزکننده سیاست روز شکلگرفته و این نشان از واقعیتی هولآور است که خبرنگاری و روزنامهنگاری در این سرزمین چنان با کار امنیتی و اطلاعاتی آغشته شده است که جداسازی این دو از یکدیگر عملا ناممکن شدهاست. برادران در روزنامههایشان کد میدهند ، سناریو مینویسند،خیال میبافند و خود فردای همان روز باور میکنند ، سوال می پرسند و بازجویی میکنند.”
این روزنامه نگارایرانی درادامه مطلب خود افزوده است: “جالب آنکه یکی از روزنامهنگاران حاضر در دوره هلند نقل میکرد که آنها-هلندیها- از ما میپرسیدند ، شنیدهایم برای کسانی که به خارج از ایران سفر می کنند ، مشکلاتی ایجاد میشود و بایددر هنگام بازگشت پاسخگوی نهادهای امنیتی باشند.و ما توضیح میدادیم که اینگونه نیست و هر روز تعداد بیشماری از ایران خارج می شوند و به ایران بازمیگردند.او تاسف میخورد که حال آنها پاسخ خود را نه از زبان ما که از رفتار حاکمیت گرفتهاند.”