چرا به ملاقات شیخ حامی فتنه رفتید؟

نویسنده
جلال یعقوبی

» معنی سیاسی بیماری و مرگ در جمهوری اسلامی

آیت الله یوسف صانعی مدتی است در بیمارستان بستری است و اخبار دیدارهایی که فعالان سیاسی و مذهبی به همین بهانه با وی دارند هر روز در رسانه های ایران منتشر می شود. به گزارش خبرگزاری ایلنا، دیروز محمد نهاوندیان رئیس دفتر حسن روحانی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری، با حضور در بیمارستان از آیت الله یوسف صانعی عیادت کرد و “سلام ویژه” حسن روحانی را به او رساند. در این دیدار حسین فریدون، برادر حسن روحانی و دستیار ویژه رئیس جمهور و همچنین حسن هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نیز حضور داشته اند. همچنین حجت الاسلام سید حسن خمینی به همراه حجت الاسلام سراج، و نیز فاطمه طباطبایی همسر سیداحمد خمینی به همراه همسر آیت الله بجنوردی از آیت الله صانعی عیادت کرده اند.

عبدالله نوری، عبدالمجید معادیخواه، هادی نجف آبادی، غلامحسین کرباسچی، محمد شریعتی، سیدمحمد هاشمی، حاج شیخ عباسعلی روحانی، سید محمد موسوی، و برخی فعالان سیاسی دیگر نیز بصورت جداگانه از آیت الله صانعی عیادت کرده اند. پیش از این نیز سیدمحمد خاتمی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی به دیدار صانعی رفته بودند.

این ملاقات ها مورد اعتراض رسانه های راستگرای تندرو قرار گرفته است. سایت فرهنگ، وابسته به سپاه پاسداران در گزارشی با عنوان “ملاقاتی که دولتمردان به آن اصرار دارند!” نوشت: “شیخ یوسف صانعی از معدود حوزویان حامی فتنه است؛ وی که با سخنان خود در ایام فتنه ۸۸ موجب شعله‌ور شدن آن آتش سهمگین شده بود، اکنون مورد لطف و توجه دولتمردان دولت یازدهم قرار گرفته است و این توجه ویژه از ملاقات های مکرر اعضای دولت تدبیر و امید با شیخ فتنه به وضوح مشخص است.” نویسنده این گزارش اضافه کرد: “در حقیقت ملاقات هایی که در ظاهر یک ارائه گزارش یا عیادت بوده است در پی آن است تا به تطهیر این شیخ حامی فتنه در پی پروژه تطهیر سران و عوامل فتنه برآید؛ هدفی که برخلاف قوانین و مصالح کشور است و برای برخی جریانات سیاسی خاص حامی فتنه و اپوزسیون حیاتی است.”

اما ملاقات با فردی بیمار در بیمارستان چه اهمیتی دارد که هم تبدیل به خبری مهم می شود و هم اعتراض دیگران را برمی انگیزد؟

به دلیل حکومت روحانیون در ایران، و سبک زندگی خاصی که آنها دارند، در صحنه جنگ قدرت، مواضع سیاسی، تنها به اظهارات علنی و آشکار بازیگران محدود نیست. نحوه نشستن افراد در کنار هم، حضور یا عدم حضور یک شخص در یک جمع عمومی یا یک مراسم عروسی، عیادت از بیماری که چهره ای سیاسی یا مذهبی هم هست و یا حتی شرکت یا عدم شرکت در مراسم ختم و تشییع جنازه فردی که درگذشته است نیز معانی خاص خود را دارد.

به همین دلیل است که در مراسم گوناگونی که بیت سیدعلی خامنه ای برنامه ریزی می دهد، ترتیب نشستن اشخاص هم اهمیت می یابد و حتی رسانه ها درباره اینکه چه کسی در نزدیکی رهبر جمهوری اسلامی نشسته بود و چه کسی دورتر هم قلم فرسایی می کنند. بیماری اخیر سیدعلی خامنه ای و ملاقات هایی که با وی صورت گرفت از جمله این موارد بود. علاوه بر اینکه عیادت کردن و عیادت نکردن اشخاص از خامنه ای اهمیت داشت، حتی در بین عیادت کنندگان هم این موضوع مهم بود که فاصله این افراد از “تخت آقا” چقدر بوده است و یا اینکه “آقا” به آنها می خندید یا اخم کرده بود!

فرضا عیادت حسن روحانی از سیدعلی خامنه ای به تنهایی انجام شد و روحانی تا کنار تخت او نیز رفت. هاشمی رفسنجانی به همراه سیدحسن خمینی به عیادت خامنه ای رفته بود و او نیز تا کنار تخت رهبری “رخصت” نزدیک شدن داشت. در تصاویری که پایگاه رسمی آیت الله خامنه ای از دیدار با احمدی نژاد منتشر کرده بود او در کنار رئیس نیروی انتظامی و معاون اول رئیس جمهور قرار داشت و خنده ای بر لبان رهبر نبود. در تصاویر دیگری که از ملاقات مسئولان دیگر جمهوری اسلامی منتشر شد، اجازه نزدیک شدن به تخت رهبر جمهوری اسلامی داده نشده بود. در جریان همین بیماری بود که گفته شد سیدمحمد خاتمی اجازه ملاقات پیدا نکرده است. از طرفی دیگر، برخی مراجع مذهبی مثل آیت الله نوری همدانی، آیت الله علوی گرگانی و آیت الله جوادی آملی با خامنه ای دیدار کرده بودند، در حالی که برخی مراجع دیگر از جمله آیت الله حسین وحید خراسانی و آیت الله شبیری زنجانی حاضر به چنین ملاقاتی نبودند. در آبان ماه سال ۱۳۸۹ نیز برخی از مراجع قم، از جمله آیت الله وحید خراسانی حاضر به ملاقات با خامنه ای که به قم سفر کرده بود، نشدند که همین موضوع خبرساز شده بود.

در نمونه ای دیگر و در ماجرای درگذشت آیت الله منتظری؛ مراسم او به میتینگ مخالفان سیاسی حکومت مبدل گشت. پیام آیت الله خامنه ای پیامی کینه جویانه تلقی گردید و از سوی شرکت کنندگان در مراسم هو شد. مقامات دولتی در این مراسم شرکت نکردند اما نیروهای مخالف سیاسی و رهبران جنبش سبز حضوری چشم گیر داشتند. نماز میت نیز توسط آیت الله شبیری زنجانی خوانده شد که از مراجع مستقل حوزه قم محسوب می شد. به دلیل همین معانی سمبلیک در مراسم های مشابه است که گاه حتی اجازه برگزاری مراسم ختم نیز داده نمی شود.

اما بجز مراسم مربوط به مخالفان حکومت، مراسم حامیان حکومت نیز خالی از معانی سیاسی نیست. در مراسم درگذشت آیت الله مهدوی کنی هم همان نسبت ها و حضور یا عدم حضور افراد و حتی ارسال پیام تسلیت یا عدم ارسال آن خبر ساز شد. اینکه سیدعلی خامنه ای خود نماز میت را بر مهدوی کنی خواند و همه روسای قوا نیز در آن شرکت کردند، معنی ویژه ای داشت. زمانی که آیت الله مشکینی، رئیس پیشین مجلس خبرگان درگذشت، نماز میت او را آیت الله مکارم شیرازی اقامه کرد و در آن زمان از مقامات بلند پایه حکومت و از جمله روسای قوا کسی در این مراسم شرکت نکرده بود.

در زمان بستری شدن مهدوی کنی در بیمارستان هم رفت و آمدها به محل نگهداری او خبرساز بود و معنی سیاسی خود را داشت. مصباح یزدی تا چند ماه پس از بستری شدن مهدوی کنی به ملاقات او نرفت و بالاخره پس از حضور در همان بیمارستان برای ملاقات با سیدعلی خامنه ای، به عیادت مهدوی کنی هم اقدام کرد. او پس از مرگ مهدوی کنی هم پیام تسلیت صادر نکرد و در مراسم او نیز حاضر نشد.

مراسم مرگ و عروسی و بیماری در نظام جمهوری اسلامی اهمیتی خاص یافته است. به همین دلیل است که بیماری آیت الله صانعی و ملاقات کنندگان او هم خبری مهم در رسانه های ایران است. حتی رفتن به ملاقات شیخ یوسف صانعی که خود زمانی از صادر کنندگان حکم بگیر و ببند و بکش محسوب می شد، اکنون هزینه زا شده است. نباید فراموش کرد که جامعه مدرسین قم در سال ۱۳۸۸ رسما اعلام کرد که یوسف صانعی مرجع تقلید نیست و البته این همان کاری بود که وقتی صانعی عضو مجمع مدرسین قم بود با دیگران کرده بود!