لقمان مرادی زندانی سیاسی کرد که به اتهام “محاربه” و “مفسد فی الارض” به اعدام در ملاءعام محکوم شده، با گذشت دهماه همچنان ممنوعالملاقات است. پدر، مادر و برادر وی در مصاحبه با روز بر بیگناهی وی تاکید می کنند و از ماجرای بازداشت، ممنوع الملاقات بودن و اتهاماتی می گویند که بر اساس آن فرزندشان به اعدام محکوم شده است.
این خانواده در حالی به سخن گفتن در باره وضعیت فرزندشان لب گشوده اند که موج اعدام در ایران و همزمان اعتراض به آنها شدت بیشتری گرفته است؛ اعتراض هایی که واکنش سایت های نزدیک به اصولگرایان را هم در پی آورده است.
نان آور یک خانواده هفت نفره
لقمان مرادی، 25 ساله، متهم به دست داشتن در ترور سعدی، پسر امام جمعهی شهر مریوان همراه دو پسر جوان دیگر به نام هادی و عبداللـه در تیرماه سال ۱۳۸۸ و همچنین “جاسوسی برای دولت انگلستان” است. این زندانی سیاسی به همراه زنیار مرادی، دیگر زندانی محکوم به اعدام کرد اخیرا با انتشار نامهای خطاب به مردم اعلام کردند که اعترافات آنان زیر شکنجه بوده و از سوی بازجویان در زندان تهدید به تجاوز جنسی شده اند.
از عثمان مرادی، پدر لقمان در خصوص چگونگی دستگیری پسرش می پرسیم، می گوید: “پسر من چند سال پیش به علت بیکاری و مشکلات اقتصادی از روی اجبار به کردستان عراق رفت و خود را به یکی از احزاب کرد معرفی کرد. بعد از مدتی پشیمان شد و رسما با اطلاع وزارت اطلاعات به کشور بازگشت و خود را به مراجع قضایی معرفی کرد. قانون برای خروج از مرز و این ارتباط او را به یک سال حبس محکوم کرد که بعد از مدتی با قید وثیقه آزاد شد. در واقع موضوع محاربه و حکم اخیر هیچ ارتباطی با سابقه وی ندارد. 22 روز پس از کشته شدن سعدی پسر امام جمعه مریوان وزارت اطلاعات لقمان را احضار کرد. سه روز پس از این احضار هم پسرم در خیابان دستگیر شد.”
او در ادامه می افزاید: “فرزندم حدود هفت ماه ملاقات نداشت و در اداره اطلاعات نگهداری می شد. ما در حال حاضر تلفنی با او در تماس ایم. او در تماسها تمام اعترافاتی را که از تلویزیون برون مرزی پرس تی وی منتشر شد انکار کرده است. لقمان می گوید که تحت فشار و شکنجه وادار به اعتراف شده است.”
پرس تی وی، شبکه برون مرزی جمهوری اسلامی روز پنجشنبه 13 آبان ماه، به نقل از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، از بازداشت “چهار تروریست” مرتبط با دولت بریتانیا در شهر مریوان خبر داد. براساس این گزارش دستگیرشدگان طی دو سال گذشته، مرتکب پنج ترور شده بودند. آنها همچنین خبر داده بودند که از مجید بختیاری، هژیر ابراهیمی، لقمان مرادی و زنیار مرادی، اسلحه، اسناد و مدارکی به دست آمده که نشانگر رابطه آنها با اعضای کومله در کردستان است.
اینک آقای مرادی پدر لقمان، یکی از متهمان این پرونده در خصوص سیر حقوقی پرونده پسرش می گوید: “مقامات قضایی با ما تماس گرفته و یک مهلت سه روزه برای اخذ وکیل داده اند. ما در روزهای گذشته مسئولیت دفاع این پرونده را به آقای حسین پایدار که یک وکیل اهل مریوان هست واگذار کرده ایم. در حال حاضر او به نتیجه دادرسی اعتراض کرده و قرار است پرونده به دیوان عالی کشور برود. از پذیرفتن این اعتراض اطلاعی در دست نداریم.”
یکی از شاکیان این پرونده، خانواده امام جمعه مریوان است. از آنجا که راه های جلوگیری از اجرای این حکم، رضایت خانواده مقتول است، از آقای مرادی می پرسیم که تا به حال برای اخذ رضایت با خانواده شاکی تماس گرفته اند؟
می گوید: “ما معتقدیم که اتهامات وارده به فرزندمان از جمله ترور فرزند امام جمعه هیچ مبنای قانونی ندارد؛ بر همین اساس همانطور که خود او نیز اخیرا در نامه ای خطاب به افکار عمومی منتشر کرده، هیچ نقشی در کشته شدن آقای سعدی شیرزادی نداشته است. به همین دلیل ما الزامی به گرفتن رضایت از خانواده شاکی نمی بینیم. اما از کشته شدن فرزندان آقای امام جمعه عمیقا متاسفیم و در زمان مرگ این جوان مانند بیشتر شهروندان مریوان از عدم تامین امنیت شهروندان که باعث چنین اتفاقاتی می شود، ابراز ناراحتی و نگرانی کرده ایم.”
آمنه شریفی، مادر لقمان مرادی نیز در مورد امکان قتل پسر امام جمعه مریوان توسط فرزندش می گوید: “تمام مردم مریون از مطرح شدن این اتهام تعجب می کنند. هیچ کس باور نمی کند پسرم اهل این کارها بوده باشد. همه مردم لقمان را دوست داشتند. پسر سربه زیر و آرامی بود. در بین مردم مریوان دارای احترامی خاصی بود، تا این ماجرای اخیر هیچ حاشیه ای در زندگی نداشته است. سابقه زندان و جرایم کیفری نیز نداشته. خود او هم حتی از موضوع مرگ فرزند امام جمعه ابراز ناراحتی کرد و از این حادثه به شدت متاسف بود. لقمان یک انسان متدین و پایبند به اصول مذهبی بود و اکنون نیز در زندان با وجود شرایط سخت زندان در حال ختم قرآن مجید است.”
هاوری، برادر کوچکتر لقمان هم در ارتباط با ماجرای این ترور به روز می گوید: “برادرم هر گونه اتهامی را در ارتباط با قتل فرزند آقای امام جمعه رد کرده است. او بعد از 22 روز از این اتفاق، در حالی که زندگی عادی و روزانه خودش را می کرد در خیابان دستگیر شد. این اتهامات با هیچ منطقی همخوانی ندارد. برادر من و دیگر متهمان اگر واقعا مرتکب این عمل شده بودند قطعا برای مدتی ایران را ترک می کردند یا حداقل پنهان می شدند.”
او در عین حال می افزاید: “برادر من باز هم به علت فشارهای شدید مالی و کهولت سن پدرم از همان کودکی از ادامه تحصیل محروم شد. او را متهم به ارتباط با کشور انگلستان کرده اند، این اتهام تحت هیچ شرایطی در مورد کسی با این سطح پایین سواد نمی تواند صادق باشد.”
اعتراف تحت فشار و شکنجه
لقمان مرادی، به همراه زانیار مرادی، دیگر هم پرونده ای اش از سه ماه پیش ممنوعالملاقات شده اند.
خانم شریفی می گوید: “ما بعد از هفت ماه توانستیم با پسرم ملاقات حضوری داشته باشیم اما بعد از اعلام جرم تازه برای او از سوی پرس تی وی، نه تنها این امکان نیز از ما گرفته شد، بلکه تا مدت ها هم از وی بی خبر بودیم. تنها چند بار توانسته ایم تلفنی با وی تماس داشته باشیم. تلفن ها هم از داخل زندان و به صورت محدود و زمانمند صورت می گیرد. در این تماس ها تا جایی که ما متوجه شده ایم، پسرم از روحیه خوبی برخوردار است. او نگران وضعیت اقتصادی خانواده و روحیه من و پدرش است. هر بار بر بی گناهی اش تاکید می کند و می گوید تحت شکنجه وادار به اعتراف شده است.”
مادر این زندانی سیاسی اینک در خواست الغای حکم فرزندش را اینگونه بیان می کند: “پسر من بیگناه است. ماه ها در زندان بی خبر از خانواده در شرایط سخت بی خبری به سر برده است. ما دستمان از دنیا و رسانه ها کوتاه است، تنها امید ما، پیگیری رسانه و تلاشهای حقوق بشری است. پدرش مریض احوال است و از بیماری کبد رنج می برد. من با وجود کهولت سن تنها عضو پیگیر خانواده در خصوص پرونده لقمان هستم.”
پدر لقمان مرادی هم می گوید: “از تمام نهادها و مدافعین حقوق بشر، از افکار عمومی داخلی و خارجی می خواهم که در راستای اثبات بی گناهی و پایین کشیدن طناب دار از گردن فرزندم تلاش کنند. من پیرمردی هستم که سواد چندانی ندارم و دستم به جایی نمی رسد. سالهاست که در خانه نشسته ام و توانایی کار کردن ندارم. لقمان در طول سالهای قبل تنها نان آور خانواده هفت نفره ما بود و در حال حاضر هم به علت اینکه در زندان است به لحاظ اقتصادی متحمل فشار اقتصادی شدیدی هستیم. پسر من نه نتها مصداق اتهامات مطرح شده نیست، بلکه حافظ شرافت خانواده بود.”
برادر دانش آموز این زندانی سیاسی در همین راستا می گوید: “خانواده ما به لحاظ مالی به شدت در مضیقه هستند. در طول تمام این سالها برادرم مسئول تامین هزینه و مخارج زندگی خانواده و ادامه تحصیل من بوده است. صدای ما را به دنیا برسانید. ما نمی دانیم چه کاری باید انجام دهیم. با اصول حقوقی و قانون اساسی آشنا نیستیم. روشهای دفاع و اثبات بی گناهی برادرم را نمی دانیم. از شما و تمامی رسانه هایی که در مورد لغو مجازات اعدام برادرم تلاش کرده اند تشکر می کنیم و می گوییم تمام امید ما به شماست.”
خود لقمان مرادی هم هفته پیش در نامه ای از زندان از افکار عمومی و نهادهای مدافع حقوق بشر، بخصوص دبیرکل سازمان ملل و سازمان حقوق بشر و سازمان عفو بین الملل و کمیته ی ضد شکنجه و دیگر سازمان های ذی ربط تقاضای کمک کرده بود.
جان زینب جلالیان در خطر است
استمداد این خانواده این زندانی سیاسی در شرایطی مطرح می شود که در حال حاضر دست کم 16 زندانی کرد دیگر، به نامهای زینب جلالیان، شیرکو معارفی، رستم ارکیا، مصطفی سلیمی، انور رستمی، رشید آخکندی، سید سامی حسینی، سید جمال محمدی، حسن طالعی، ایرج محمدی، محمد امین عبداللهی، و قادر محمد زاده، زانیار مرادی، لقمان مرادی و حبیب الله لطیفی در خطر اعدام قرار دارند.
موج جدید اعدام ها و به ویژه اعدام فعالان سیاسی کرد که از ابتدای سال جدید میلادی شدت گرفته واکنش بسیاری از نهادهای بین المللی را به دنبال داشته است.
در همین راستا سازمان عفو بین الملل در بیانیه ای در ارتباط با اعدام حسین خضری نسبت به اجرای حکم زینب جلالیان ابراز نگرانی کرده است. در بیانیه این سازمان حقوق بشری آمده است: “زینب جلالیان، ۲۸ ساله یکی دیگر از اقلیتهای کرد ایران است که تهدید اعدام او وجود دارد، اتهامات او مانند حسین خضری میباشد. در اثر شکنجه ها وضعیت جسمانی او خوب نیست و دچار بیماریهای جسمی متعدد شده است.”
در ادامه این واکنش ها کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران هم از جمهوری اسلامی خواسته بلافاصله دستور توقف اجرای احکام اعدام را صادر نماید و نسبت به انجام یک بررسی از کلیهء پرونده هایی که در آنها حکم اعدام صادر شده ولی هنوز اجرا نشده است، شامل مجرمانی که به انجام جرایم زیر سن ۱۸ سال متهم هستند، مبادرت نماید و در راستای منسوخ کردن اعدام گام بردارد.
تشکل های مدنی و فعالان کرد کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه ساکن کردستان عراق نیز با حضور در خیابان مرکزی شهر سلیمانیه در یک تظاهرات اعتراضی اعدام خضری و موج جدید اعدام ها در ایران را محکوم کردند.
وب سایت روا نیوز، که اخبار کردستان را پوشش می دهد تعداد شرکت کنندگان در این تظاهرات را “صد ها” نفر اعلام کرده است.
بیشتر رسانه های مستقل کردستان عراق از جمله دو روزنامه پر تیراژ “آوینه”، “هاولاتی” و روز نامه های”چتر”، “آسو” و همچنین تلویزیون “کی ان ان” وابسته به جنبش تغییر در کردستان عراق، از این تجمع به عنوان از جمله تجمع های بسیار موفق در طول سالهای گذشته یاد کرده اند.