قانون مجازات اسلامی در بوته نقد

نویسنده

‏‏ سارا مقدم ‏

کنفرانس مطبوعاتی بررسی لایحه مجازات اسلامی روز چهارشنبه 15 آبان با حضور وکلا، حقوقدانان و استادان رشته ‏حقوق و جمعی از روزنامه نگاران در دستور کار کانون مدافعان حقوق بشر قرار گرفت. در این کنفرانس خبری، سخنرانان ‏به بررسی و نقد لایحه مجازات اسلامی و انطباق آن با قانون اساسی، نیازهای اجتماعی روز، فقه و همچنین اعلامیه جهانی ‏حقوق بشر پرداختند. ‏

‎ ‎ردپای فرهنگ پدرسالار‏‎ ‎

شیرین عبادی رئیس کانون مدافعان حقوق بشر نخستین سخنران این مراسم بود که سخنانش را با نقد بر عدم کار کارشناسی ‏در قانون نویسی کشور ما آغاز کرد. عبادی گفت: اشکال عمده قوانین ما این است که کارشناسی نشده اند. به همین دلیل در ‏سیستم قضای ما نقص های چشمگیر و تضادهای بسیاری به چشم می خورد. آنچه که همواره ما می گوییم بازنگری در ‏قانون به همین دلیل است.‏

وی درباره مصداقهای این سخن، به حقوق زنان در قانون اشاره کرد و اظهار داشت: در قوانین کیفری که بعد از انقلاب ‏تصویب شد متاسفانه هویت انسانی زن را از او گرفتند و او را تبدیل به موجودی دست دوم ناتوان و ناقص العقل کردند. و ‏حال آن که این نظریه نه از جهت منطق صحیح است و نه از جهت علوم جدید و نه از جهت شریعت. در قانون نوشته اند ‏ارزش جان زن نیمی از جان مرد است و سالها هم این رابررسی کردند و حالا که قانون می نویسند مصرا بر این عقیده اند ‏که این موضوع درست است. سالها و سالها من و سایر زنان این مملکت سوال کردیم و گفتند شریعت اسلام است اما ثابت ‏شد که اینطور نیست! فقهایی مثل آقای صانعی، آقای منتظری و آقای بجنوردی فتوا دادند. وقتی چندین مجتهد نظریه ی ‏خلاف دارند محقق است این از مواردی است که می شود طور دیگری هم قانون نوشت و عمل کرد. حالا بعد از 25 سال که ‏آزمایش شده علاوه بر تاکیدی که شریعت اسلام بر برابری زن و مرد دارد بعد از این باز به این نتیجه رسیده ایم که زن ‏نصف مرد است و همین را در قانون آورده ایم.‏

شیرین عبادی با تاکید بر این که نابرابری زن و مرد در قانون ناشی از فرهنگ پدرسالار است و نه شریعت خاطرنشان ‏کرد: این برداشت نادرست از اسلام است و ناشی از فرهنگ پدر سالار است که از سالها پیش در مشرق و از جمله فرهنگ ‏این سرزمین ریشه دارد. چطور جایی که به نفع خودمان باشد به فتوای مجتهدین گوش می کنیم اما در غیر این صورت نه؟ ‏چرا تا به زن می رسد آن حرف باطل است و گاهی در اجتهاد ایشان هم شک کرده اند. آیا تعمد دارند؟ این تفسیر نادرست از ‏قانون و اسلام و عدم توجه به وضعیت جامعه از کجا سرچشمه می گیرد که ما بعد از این همه سال دوباره باید قوانین روز ‏اول را تکرار کنیم؟ در جامعه ای که تعداد زنان تحصیلکرده بیش از مردان است در چنین جامعه ای چطور می توان گفت ‏ارزش جان یک زن نصف جان مرد است و شهادتش در برخی از موارد قابل پذیرش و مسموع نیست. ‏

برنده جایزه صلح نوبل در پایان سخنانش گفت: اگر قانون می نویسیم باید بر اساس منطق و کارشناسی باشد. این چیزی ‏است که شریعت اسلام هم بر آن تاکید دارد. ما اجرای احکام ناشی از فرهنگ پدر سالار را نمی خواهیم. بر همین مبنا ‏کانون مدافعان حقوق بشر از استادان که سابقه در امر تدریس و پرکتیس حقوق جزا دارند خواسته است که امروز گوشه ‏هایی از این قانون را برای ما باز کنند.‏

‎ ‎جای خالی جامعه شناسی کیفری‎ ‎

نجفی ابرند آبادی استاد دانشگاه حقوق، سخنان خود را به جامعه‌شناسی کیفری اختصاص داد و اظهار داشت: هر قانون ‏کیفری یک تصویر اجتماعی از خودش بیرون می‌دهد و یک بازتاب اجتماعی دارد. بنابراین هر قانونی یک حیات قضایی ‏دارد و یک حیات اجتماعی.‏

وی سپس لایحه قانون مجازات اسلامی را از دو منظر کیفرها و جرایم مورد بررسی قرار داد و در ادامه با انتقاد از نادیده ‏گرفتن جامعه شناسی کیفری در این لایحه گفت که برای اینکه این قانون موفق شود، تنها در نظر داشتن دیدگاه حقوقدانان ‏کافی نیست و بدون تردید باید نگاه میانگین جامعه‌مان را در این مطالعه مورد بررسی قرار دهیم. ‏

نجفی سپس به برخی از نو‌آوری‌ها و ایرادهای لایحه قانون مجازات اسلامی اشاره کرد و وجود شناسنامه برای هر ماده ‏قانونی را که برگرفته از قانون فرانسه است از جمله نو‌آوری‌های آن عنوان کرد که باعث هویت و شناسنامه مواد می شود. ‏تعویق صدور حکم نیز از جمله نو‌آوری‌های این لایحه بود که از آن به عنوان تأسیس خوب یاد شد. ‏

نجفی با تاکید بر لزوم تحقیقات جامعه شناسی کیفری در تحقیقات قضایی برای تدوین قانون، انطباق حیات اجتماعی و ‏قضایی را از منظر همراه شدن افکار عمومی با قانون مهم دانست و خاطرنشان کرد: وقتی از سن مسوولیت کیفری حرف ‏می زنیم باید ببینیم که آیا این قانون، با واقعیتهای جامعه انطباق دارد و اصلا قابل پذیرش است یا نه؟ آیا جامعه می پذیرد که ‏دختر 9 ساله به محض رسیدن به سن 9 سالگی ناگهان دارای همه مسوولیتهای کیفری شود؟ اگر قاضی چنین باوری نداشته ‏باشد، مجبور است قانون را دور بزند. او نداشتن سلسه مراتب مسوولیت کیفری در گروه های سنی زیر 18 سال را از ‏ایرادهای دیگر این لایحه دانست و گفت: در این قانون افراد ناگهان دارای مسوولیت می شوند در حالی که در قانون قبلی ‏برای این منظور چهار گروه سنی تعیین شده بود. ‏

وی همچنین به آزمایشی بودن قانون مجازات اسلامی اشاره کرده و گفت این، بدین معنی است که راس پنج سال، هیاتی از ‏منظر حقوقی و جامعه شناسی کیفری باید کارنامه پنج ساله این قانون را بررسی کنند. بهترین حکومت‌ها، حکومت‌هایی ‏هستند که کمتر حکومت کنند و بیشتر به دنبال این باشند که جرم زدایی کنند نه اینکه در پی جرم انگاری باشند. ‏

‎ ‎ارفاق برای تعزیرات است نه حدود‎ ‎

سخنران بعدی این مراسم نوبهار حقوق دان و استاد حقوق دانشگاه بود. وی سخنانش را با طرح این پرسش که “یک قانون ‏چرا تغییر می کند” آغاز کرد. و در پاسخ به آن علل مختلف تغییر قانون را از جمله خلا قانونی، تغییر شرایط اجتماعی، ‏تغییر دیدگاه های حقوقی و قضایی… برشمرد و تغییر قانون مجازات اسلامی را متاثر از مورد اخیر یعنی تغییر دیدگاه های ‏حقوقی قانونگزار به دلیل متاثر شدن از دیدگاه های علمی فارغ التحصیلان راه یافته به سیستم قضایی و همچنین فشارهای ‏بین المللی مجامع حقوق بشری دانست. ‏

در خصوص مواد لایحه وی با اشاره به مقدمه توجیهی لایحه گفت: همه ما این مقدمه را دوست داریم. زیرا در آن از ‏اقدامات تامینی، اصلاح مجرم، فردی کردن کیفر، حقوق متهم و خانواده اش و سیاستهای بشردوستانه ای سخن گفته شده که ‏همه آن را قبول داریم و می پذیریم. ‏

وی افزود: این مقدمه باید ما را به سمت یک سیاست جنایی کاملا منطقی و متعادل پیش ببرد. اما چرا اینگونه نیست؟ برای ‏اینکه ما در قوانین کیفری دیوار بلندی کشیده ایم بین قوانین بازدارنده و تعزیری و قوانین کلی حقوق و این دو را از هم جدا ‏کرده ایم. ‏

وی سپس با ایراد مثالی درباره متهمی که سه بار به خاطر شرب خمر حد خورده بود و بار چهارم نزد قاضی رفته بود ‏توضیح داد که قاضی برای دادن یرباز زدن متهم از اقرار به شرب خمر دچار چه تناقضاتی شده است و ادامه داد: اگر ‏کیفری را نمی توانیم یا نمی خواهیم اجرا کنیم؟ یا اگر مجازاتی موجب وهن می شود چرا آن را از قانون حذف نمی کنیم؟ ‏اگر رجم (سنگسار) موجب توهین به اسلام است چرا همچنان در قانون نگهش می داریم؟ من بارها گفته ام که آقاین مگر ‏سخن از فقه پویا نمی کنید؟ پس چرا فکری برای این مساله نمی کنید؟ ‏

این استاد رشته حقوق با اشاره به تعریف جرم، و ماده تفسیر به نفع متهم، آنها را از نوآوریهای لایحه جدید مجازات اسلامی ‏برشمرد و ادامه داد موادی همچون بند4 ماده114، که طبق آن هیچ کیفری نمی تواند از جرمی که در قانون آمده بیشتر باشد ‏و بند 8 همین ماده که توقیف به دلیل جرایم مالی را برچیده است، از نوگرایی های این لایحه است. وی 97 درصد مواد این ‏لایحه را جزء قوانین بازدارنده شمرد. اما تاکید کرد که کلیه ارفاق های قانونی فقط در مورد قوانین بازدارنده یا تعزیراتی ‏است و در مورد حدود، هیچ ارفاقی از قبیل تعویق و تعلیق و تخفیف صورت نگرفته است. آیا این عدالت است؟

‎ ‎سنگسار و قطع دست و پا، قانون جامعه امروز نیست!‏‎ ‎

دکتر وسمقی استاد دانشگاه تهران به عنوان سخنران بعدی به بررسی لایحه و انطباق آن با فقه پرداخت. وی در سه مبنا به ‏ایراد سخن درباره نحوه تبعیت از سنتهای پیامبر اسلام ( در “حرف و قول و تقریر” و “رفتار و عمل” و نیز چگونگی ‏تبعیت از سنت پیامبر و وجوب آن) پرداخت. ‏

دکتر وسمقی وجود مجازاتهایی چون قطع دست و پا، شلاق و سنگسار را نشان دهنده تبعیت این احکام از سنتهای زمان خود ‏‏(صدر اسلام) و شیوه های عرفی آن زمان دانست و از این رو نتیجه گرفت که امروز نیز این قوانین باید با زندگی جامعه ‏امروزی منطبق باشد. قرار دادن اقلامی چون شتر و گاو و پارچه یمنی برای دیه نشان دهنده بروز نشدن این قانون است.‏

وی با تاکید گفت که وقتی حتا احتمال وهن یا مفسده در قانون است، چنین قانونی نباید اصلا گذاشته شود. این نشان از ‏سطحی نگری به شرعی است که مبنای قانونی یافته است. ‏

‎ ‎به جز مقدمه باقی لایحه را باید کنار گذاشت!‏‎ ‎

محمد سیف زاده، حقوق دان و عضو کانون مدافعان حقوق بشر آخرین سخنران این مراسم بود که درباره انطباق لایجه ‏مجازات اسلامی با قانون اساسی، شرع، و اعلامیه جهانی حقوق بشر سخن گفت. او با اشاره به پیشینه این قانون در سال ‏‏58 گفت: در آن زمان در خاطرم است که تقریبا همه گروه ها و احزاب با ایده این قانون مخالفت کردند به جز حزب ‏جمهوری اسلامی. علت مخالفت نیز این تصور بود که این قانون باعث ارعاب و سرکوب و حذف دگراندیشان خواهد شد که ‏تجربه نشان داد فرض درستی هم بود. با لایحه پیشنهادی، نه تنها جرم کاهش پیدا نکرد بلکه آمار جرایم خشونت زا بالا ‏رفت. ‏

وی به سخنان نوبهار اشاره کرد که 97 درصد این لایحه را بازدارنده خوانده بود و عنوان داشت که به جز این ادعا با سایر ‏موارد مثبت ایراد شده موافقم اما در مورد این رقم، بگویم که مشمول جرایم بسیار مهم و سنگین مثل قصاص و اعدام و ‏امثال اینها نمی شود و تنها مشمول جرایم سبکتر می شود. در لایحه پیشنهادی تعداد اعدام ها در این لایحه افزایش یافته. به ‏طوری که هر کس با هر جرمی سه بار حد بخورد، در مرتبه چهارم اعدام می شود. افزایش شلاق و حدود و قصاص را نیز ‏باید اضافه کرد. ‏

نکته بعدی مورد اشاره محمد سیف زاده درباره تشهیر بود. وی آن را مصداق شکنجه دانست و اظهار داشت: این امر ‏نخستین بار توسط دادستان اجرا شد و منجر شد به اینکه آفتابه و لگن به گردن افراد بیندازند و رسوایشان کنند. لایحه نشان ‏نمی دهد که مسوولان قوه قضائیه در صدد جرم زدایی و حبس زدایی هستند. بسیاری از مجازاتها مثل شلاق و تشهیر از ‏مصادیق بارز شکنجه هستند و با اصل 38 و 39 قانون اساسی که شکنجه و هتک حرمت تناقض دارد.‏

به گفته وی: در مورد اعدام عقلای دنیا به این نتیجه رسیده اند که این مجازات که از قدیمی ترین مجازاتهای بشری هستند، ‏نتوانسته باعث کاهش یا انتفاع جرم شوند. در کشور خودمان، چقدر اعدامها باعث کاهش قاچاق مواد مخدر در کشور شده ‏است؟ لایحه مجازات اسلامی با قانون اساسی کشور و اعلامیه جهانی حقوق بشر که هر دو برترین قانونند و ذات جهان ‏شمول دارد مغایرت دارند. ‏

وی ادامه داد: از سویی این قانون نه به قانون اساسی و نه با شرع منطبق نیست. در همین لایحه، آورده شده که اگر فلان ‏ماده قانونی موجب وهن شود یا در سرزمین کفار یا برای زن باردار قابل جایگزینی است. این روایت، منطبق با فقه سنتی ‏که اعتقادی به قابل تغییر بودن جرم نیست، نمی باشد. از سویی با فقه نوگرای اسلامی نیز انطباقی ندارد. زیرا در اسلام ‏نوگرا، کرامت انسانی و عدل محور است. ‏

سیف زاده تاکید کرد: با یک نگاه واقع بینانه به فقه، باید گفت که لایحه در بخش حقوقی، نسبتا کار کرده اما در قسمت ‏کیفری تقریبا هیچ کاری نکرده است. احکام کیفری با علم و عقل منطبق نیست. خانواده و جامعه را دچار بحران می کند. ‏آخرین اعمال مجازاتهای شدید مربوط به دوران منتسکیو بود و تا رنسانس اصل را بر مجرمیت می گذاشتند و زیر شکنجه ‏از فرد اعتراف می گرفتند که مجرمیتش ثابت شود. امروز اصل بر برائت است. چه ضرورتی دارد که شما قانونی ‏تصویب می کنید که بعد بنا بر مقتضیات بین المللی بخشنامه صادر می کنید که آن را تغییر دهید؟ ‏

وی خاطرنشان کرد: برای خروج از این وضعیت دو راه وجود دارد. یکی راه حل درون دینی است که به موجب آن اجرای ‏میثاقین برای طرفین قرارداد وجوب شرعی دارد و دیگری راه حل برون دینی است که بر اساس دو میثاق بین المللی که در ‏سال 53 به آن پیوستیم، موظفیم که همه قوانین را با آن تطبیق دهیم. این لایحه، جز مقدمه همه اش را باید کنار گذاشت. ما ‏با دنیای مدرن یا هماهنگیم یا نیستیم. اگر هستیم که فکری برای این قوانین کنیم و اگر میستیم بهتر است از عضویت سازمان ‏ملل متحد بیرون بیاییم و دور خودمان دیوار بکشیم تا آسمان. ‏