از اینجا

نویسنده

وضعیت موجود در بازار نشر در آستانه نمایشگاه بین المللی کتاب

 تیراژ چاپ اول کتاب به ۵۰۰ نسخه رسید؛ حتی “بفروش‌ها”

سعید برآبادی

 

 

“یک ضیافت خصوصی” که مجموعه‌ای دستچین شده از مصاحبه‌های “احمدرضا احمدی” با مطبوعات است، به تازگی وارد بازار نشر شده است و در اهمیت این کتاب همین بس که اگر نگاهی به مصاحبه کننده‌ها بیندازید با چنین نام‌هایی روبه رو می‌شوید: “منوچهر آتشی”، “عبدالحسین آذرنگ”، “علی دهباشی”، “شهریار مندنی‌پور” و… حالاخود طرف مصاحبه شونده به کنار که شاعری یگانه به نام “احمدرضا احمدی” است!

 اما گویی این ضیافت خصوصی قرار است آنقدر خصوصی باشد که ناشر این کتاب تصمیم گرفته آن را با تیراژ ۵۰۰ نسخه‌ای روانه بازار کند؛ بازاری که به گفته فعالانش، این روز‌ها اصلارفه اقتصادی ندارد نه برای ناشر نه برای مولف و نه حتی وقتی پای نام‌هایی چون احمدرضا احمدی که شاعری در اصطلاح “بفروش” است به میان می‌آید.

 در مواجهه با این تیراژ کم که به گفته ناشران و مولفان این روز‌ها دیگر عادی شده و نویسنده شهیر و ناشناخته هم نمی‌شناسد، پیش از هر تاسفی، این سوال به وجود می‌آید که با این تعداد کم! قرار است کتاب به دست چند نفر برسد و اصولا آیا کتاب می‌تواند مخاطبش را در میان قفسه‌های پر از کتاب پیدا کند؟ اینکه چرا کار کتاب از تیراژهای کم یکی دو هزار نسخه‌ای به این تعداد رسیده و اینکه با چنین شرایطی رابطه میان مخاطب و اثر چه می‌شود، سوال‌هایی است که نیاز به پاسخی سریع، قاطع و روشن دارند.

 در آستانه نمایشگاه بین المللی کتاب، نظر شما درباره وضعیت موجود در بازار نشر چیست و فکر می‌کنید چه مساله‌ای موجب شده است که ناشر‌ها این روز‌ها کتاب “بفروش”ها را هم ۵۰۰ نسخه منتشر کنند؟

 

 علیرضا رییس دانایی مدیر نشر “نگاه”

 به خاطر دارم که ۱۵ سال پیش کتاب “درآستانه” شاملو را ۵۰ هزار نسخه منتشر کردیم. کسی باورش نمی‌شد که یک هفته‌ای فروخته شود اما حالاکار به جایی رسیده که کتاب با تیراژ ۵۰۰ نسخه روانه بازار می‌شود و مشتری هم شاید نداشته باشد. کاغذ گران شده، فروش به شکل عجیبی افت کرده و انبار‌ها آنقدر پر است از کتاب‌های فروخته نشده که هر چه کم تعداد‌تر چاپ کند به نفعش است. چرا کتاب‌ها در انبار می‌مانند؟ چون مشتری آن‌ها را نمی‌خرد، در فروردین ۸۹ در نشر نگاه ۴۰ هزار جلد کتاب فروختیم، سال بعد در‌‌ همان موقع، ۳۰ هزار نسخه و امسال تنها ۱۲ هزار نسخه. پس به نفع ناشر است که کاغذ کمتر و سرمایه گذاری کمتری را صرف تولید کتاب کند تا سرمایه‌اش زود‌تر برگردد. البته هنوز هم کتاب‌هایی هستند که در هر نوبت، پنج هزار نسخه چاپ می‌شوند مثلادیوان خانم بهبهانی، کتاب شعر شاملو و… که در همین نشر ما، هر بار با پنج هزار تیراژ چاپ می‌شوند. اما چرا کسی کتاب نمی‌خرد؟ شاید علاوه بر مشکلات مالی، عدم اطمینان مخاطب به کتاب‌ها باشد. اخیرا سخت گیری‌ها در ارشاد بیشتر و بیشتر شده و اعتماد مردم به کتاب آنقدر کم شده که ترجیح می‌دهند نسخه‌های افستی را از کنار خیابان بخرند چون فکر می‌کنند ممیزی کمتری دارد.

 

 محسن پرویز معاون فرهنگی سابق وزیر ارشاد در دولت نهم و دهم

 در حوزه کتاب، دو مقوله تیراژ و تعداد عناوین کتاب همواره مهم بوده و هستند. تیراژ هر کتاب به عوامل زیادی همچون سیستم توزیع، قیمت تمام شده، توان اقتصادی ناشران و… وابسته است به طوری که هر چه تیراژ پایین‌تر بیاید، نشان از آن دارد که در حوزه نشر، شاهد اقتصاد ضعیف تری هستیم. در این میان اگرچه که امروز با کتاب‌هایی مواجهیم که تیراژی در حد ۵۰۰ جلد دارند اما در برخی موارد شاهد هستیم که ناشر، تیراژ واقعی کتاب را اعلام نکرده چراکه تعداد کتابی که چاپ کرده از تعدادی که به عنوان تیراژ در شناسنامه قید کرده، بسیار کمتر است که این موضوع حکایت از وخامت مضاعف اقتصاد نشر دارد. چنین شرایطی البته در حالی است که دولت لااقل در یک ونیم سال گذشته تصمیم مناسبی دراین باره نگرفته و به نوعی ناشران از حمایت‌های فوری دولت محروم هستند. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد که علاقه مندان کتاب باید به سمت کتابخانه‌ها بروند و فرهنگ کتابخانه‌ای جایگزین فرهنگ خرید کتاب شود شرایط اقتصادی جامعه اصلیترین عامل تیراژ کم کتاب بوده و ممکن است فردی اصلااز انتشار کتاب مورد علاقه‌اش با خبر نشود اما دراین میان یک چالش مهم هم وجود دارد و آن این است: آیا کتابی که ۵۰۰ نسخه از آن منتشر می‌شود، به کتابخانه‌های کشور خواهد رسید؟ شاید در چاپ اول این اتفاق نیفتد اما قطعا با استقبال مخاطبان، می‌توان امیدوار بود چاپ‌های بعدی چنین کتاب‌هایی از طریق کتابخانه‌ها به مخاطبانش برسد.

 

 یحیی ساسانی مدیر نشر افکار

 این روز‌ها شاهد کتاب‌هایی هستیم که حتی با ۳۰۰ نسخه هم چاپ می‌شوند. این موضوع البته به نظر می‌رسد بد هم نباشد و نشان می‌دهد که تکنولوژی به قدری پیشرفت کرده که دیگر ماشین‌های دیجیتالی چاپ می‌توانند با این تیراژ کم هم کتاب را، روانه بازار کنند. امتیاز این روش در این است که ناشر می‌تواند عناوین زیادی را در معرض دید مخاطب قرار دهد و اگر کتابی با استقبال مواجه شد، در چاپ‌های بعدی تیراژ بیشتری برای آن در نظر بگیرد. این روش را می‌شود یک نوع “پیش تولید” به حساب آورد و از این منظر قابل دفاع است. اما نباید فراموش کنیم که به هرحال وقتی کتابی اینقدر کم تیراژ است به لحاظ اقتصادی اصلابه صرفه نیست چون شما هزینه‌های سربار اولیه مثل حروف چینی، طراحی جلد و… را باید برای این تعداد کم کتاب هزینه کنید. گاهی هم ممکن است یک چهره موفق به استناد حوزه نشر، کتابش با این تیراژ کم چاپ شود که جای تعجب ندارد. از یاد نبریم بسیاری از کتاب‌های پرفروش ما، اصولاکتاب‌های خوبی نیستند و کیفیت هنری بالایی ندارند.

 

 دکتر عطاالله کوپال استاد دانشگاه

 شمارگان رمان در دنیای امروز در قیاس با ایران، رقمی نجومی است. آخرین رمان‌های “گابریل گارسیا مارکز” با تیراژ یک میلیون نسخه چاپ شده و کتاب‌های خانم “رولینگز” که رمان‌های “هری پا‌تر” را نوشته با تیراژ هفت میلیون انتشار یافته و تازه عده‌ای هم صف کشیده‌اند تا جزو نخستین خریداران آن کتاب خاص باشند. وقتی که در ایران بحث از تیراژ پانصد نسخه به میان می‌آید باید این نکته را هم اضافه کنم خیلی‌ها که امیدی به فروش کتابشان ندارند با هزینه شخصی خود با ناشر کنار می‌آیند تا فقط صد نسخه یا کمتر از کتابشان را چاپ کنند به این امید که لااقل ثبت شود و باقی بماند. بحث فقط بر سر رمان نیست بلکه تقریبا به جز کتاب‌های کنکور و کتاب‌های درسی و کمک درسی بقیه کتاب‌ها بخت بلندی در بازار ندارند. ما در حالی گرفتار دغدغه شمارگان نشر چاپی هستیم که در نقاط دیگر جهان شرایط نشر الکترونیک و خرید نسخه‌های الکترونیکی از طریق اینترنت فراهم شده است. در عوض در سرزمین ما، بعضی‌ها که از انتشار کتاب خود به هر دلیلی ناامید می‌شوند، نسخه رایگان آن را در اینترنت منتشر می‌کنند. این نشان از استیصال کسی دارد که برای نوشتن هر صفحه از کتابش سوزن به چشم خود زده و به قول سعدی چراغ بلاغت ذهن خود را با مرارت افروخته است. در گذشته‌های نه چندان دور برای چاپ کتاب هیچ دستگاه چاپی را با سیستم لیتوگرافی و فیلم و زینک، زیر هزار نسخه نمی‌بستند. در حالی که حالابا سیستم ریسوگراف یا چاپ دیجیتال می‌توان کتاب را فقط در یک یا ده نسخه چاپ کرد. دریغا که پیشرفت تکنولوژی از قضا برای ما موجبات کم شدن شمارگان نشر کتاب را فراهم کرده، باشد که چنین نباشد!

 

 دکتر سیدجواد می‌ری کار‌شناس فرهنگی

 در میان نشریات و انتشاراتی‌های اروپایی و آمریکایی، مشتری محوری به شدت در حوزه کتاب اثرگذار بوده. بر این اساس بسیاری از کتاب‌ها با تیراژهای پایین چاپ می‌شوند و اگر مشتری از آن‌ها استقبال کرد، می‌تواند از طریق سایتی همچون آمازون درخواست خریدش را مطرح کند. بنابراین می‌توان گفت که اتفاقا نشر ایران دیر به سمت چنین روشی حرکت کرده و شاید نبود تکنولوژی مانعی بر سر این راه بوده که حالاکم کم در حال برطرف شدن است. از سوی دیگر، اگرچه مطالعه علمی صورت نگرفته اما می‌شود گفت که مخاطب ایرانی به فیزیک کتاب وابسته است. هنوز بسیاری از کتابخوان‌های ما نتوانسته‌اند با پی دی اف کتاب که روی نرم افزارهای کتابخوانی قابل اجرا هستند ارتباط برقرار کنند و فکر می‌کنم نبود همین فرهنگ هم می‌تواند مخاطب را در مواجهه با کتاب‌های کم تیراژ با مشکل مواجه کند.

منبع: روزنامه شرق