سولماز شریف
دستگیری 33 تن از فعالان حوزه زنان در مقابل دادگاه انقلاب، که بنا بر گفته افراد پاسخگو به خانواده های این زندانیان به دلیل تجمع در برابر محل دادگاه 5 فعال دیگر جنبش زنان بوده، سرفصل تازه ای را در زمینه برخورد با فعالین حقوق بشر در ایران گشوده است. تردید ناشی از انتشار این اخبار این سوال را برجسته می سازد مطرح می کند که هدف دولت از این نوع برخوردهای خشونت آمیز با زنان چیست؟ پاسخ آن به دیگر حرکت های قانونی زنان چه خواهد بود؟ امسال روز جهانی زن به چه شکل خواهد گذشت … و سوال های دیگری از این نوع.
مهرانگیز کار زنی است که این روزها نه تنها خودش، که دو دخترش نیز سخت مشغول ترجمه اخبار این حادثه و اطلاع رسانی هر چه بیشتر خشونت به دور از منطق حکومت، در فضای رسانه های خارجی هستند تا به قول او، چنین برخوردهایی با فعالان مدنی حقوق بشر در ایران، برای دولتمردان آسان و بی هزینه نباشد.
وی در خصوص 8 مارس در ایران می گوید: “چنین برخوردی با زنان که منجر به دستگیری 33 نفر از فعالان این حوزه در آستانه روز جهانی زن شد، تنها یک معنا دارد و آن اینکه دولتمردان تصمیم دارند اساسا این روز را منتفی کنند تا بازتاب و گستره ای در ایران نداشته باشد و سازمان هایی هم که یاد گرفتند اقداماتی برای زنده نگه داشتن این روز و برگزاری مراسم آن انجام دهند، فلج شوند. چرا که ما نهادهای زنان زیادی در ایران داریم، اما همه آنها انرژیشان را صرف چنین برنامه هایی نمی کنند.”
این حقوقدان ایرانی ادامه می هد: “حال بعضی به این مقولات معتقد نیستند، بعضی محافظه کارند و بعضی ها هم مرتبط با دستگاه دولتی هستند و در نتیجه باید مجری پروژه های مردان حکومتی باشند. ادر این میان تنها تعدادی از این گروه ها هستند که تن به قضا داده اند و هزینه های خود را صرف برنامه های 8 مارس می کنند. به یاد دارم اولین برنامه جدی 8 مارس در ایران بعد از انقلاب به جز اولین برنامه ای که در سال 58 بود، در سالی برگزار شد که من، شهلا لاهیجی و شیرین عبادی برای پرونده های کنفرانس برلین و نوار سازان به زندان رفته و آزاد شده بودیم. پس از آزادی ما در 8 مارس همین دوستان که امروز تعدادی از آنان بازداشت هستند، مراسمی را برای به اصطلاح تجلیل از ما گرفتند که هیچ کدام از ما سه نفر نیز در آن برنامه سخنی نگفتیم و تنها تشکر کردیم. علی رغم این، اولین برخورد را من آنجا دیدم که پس از پایان مراسم به هنگام خروج فیلمبردار و عکاس فیلم و نگاتیو آنان ضبط شد. “
کار، با اشاره ای به روند برگزاری مراسم های سالانه 8 مارس در ایران تاکید دارد: “قبل از آن، 8 مارس در ایران زنده بود اما مراسم در خانه ها برگزار می شد. حداقل در بعد از انقلاب که مردان جمهوری اسلامی از اولین حرکت زنان در 8 مارس سال 58 برای اعتراض بر علیه حجاب، به فکر بستن این داستان شدند که سریعا روز تولد حضرت فاطمه را جایگزین و مسائل مذهبی را وارد قضیه کردند. اما زنان به اصطلاح همفکر ما در قبل از آن همیشه در صحنه حضور داشتند که به طور غیر سازمان یافته بود. اینک هر چقدر هم به دولت آقای خاتمی خرده وارد کنیم، باید منصفانه بگوییم که این حرکات ناشی از وجود 8 سال دولت ایشان است. چرا که بسیاری از این ان جی او ها که امروز به فعالیت می پردازند و برای برابری حقوقی قوانین زن و مرد تلاش می کنند، از اداره ارشاد آقای خاتمی در دوره ریاست آقای مهاجرانی مجوز گرفتند، مثل کانون فرهنگی زنان. هر چند در همان دوره هم به من مجوز ندادند. “
وی در تشریح این نکته می افزاید: “منظورم این است که تا قبل از آن اصولا شانسی برای سازمان یافته شدن وجود نداشت و برای ورود به حیطه عمومی نیاز به ثبت به صورت قانونی بود تا بتوان به بیان خواسته ها پرداخت. پس از ورود مطالبات زنان به حیطه عمومی و به صورت سازمان یافته، این خواسته ها به صورت مقاله، مصاحبه، انتشار کتاب و شرکت در کنفرانس های بین المللی مطرح شد و از سال 79-80 بحث برابری کامل حقوق زن و مرد نه مشروط به صحنه عمومی آورده شد.”
این حقوقدان در تحلیل برخوردهای اخیر می گوید: “به عقیده من حضور امروز زنان در مقابل دادگاه مورد بهره برداری امنیتی قرار گرفت تا سدی باشد بر سر راه این حرکت سازمان یافته و شاید دولتمردان اینگونه پیش بینی می کنند که به تدریج این انسجام خواهد شکست چرا که بر اساس خیال واهی آنان هر چه این حرکت سازمان یافته بیشتر شود برای موجودیت آنان احساس خطر و اثباب نگرانی می شود.”
مهرانگیز کار پیش بینی دقیقی از 8 مارس امسال ندارد، اما این احتمال را می دهد که باز هم حرکتی به وجود خواهد آمد و روز جهانی زن در ایران، امسال نیز در سکوت نخواهد گذشت. وی در این خصوص می گوید: “همین امروز(دیروز) که 33 نفر را دستگیر کرده اند فراخوانی از منصوره شجاعی به دست من رسیده است در خصوص شرکت در مراسم 8 مارس. در واقع مقابله ای به وجود آمده است که دولت خیلی آسان و کوتاه نمی تواند آن را از میان بردارد چرا که زنان نیز بسیار هوشیارانه و کاملا بر طبق قوانین عمل می کنند.”
او در پاسخ به این سوال که با توجه به رعایت کلیه موارد قانونی توسط این زنان دولتمردان برخورد های خشونت آمیز با آنان را چگونه توجیه می کنند و اساسا این خشونت با زنان از کجا ناشی می شود، اظهار می دارد: “تفکری که زیر بنای این سیستم است اصولا تفکری حقوقی نسبت به زن نیست. این مسئله را هم قانون اساسی خودشان تائید می کند و هم نحوه عملکرد مسئولان و نهادها در این 28 سال این قضیه را ثابت کرده است و مسئله مهم دیگری که وجود دارد این است که آنقدر قانون اساسی رندانه تدوین شده که مجریان با هر حرکتی می توانند بگویند نه این قانونی نیست. به عنوان مثال زنان در بند امروز به اصل 27 قانون اساسی استناد می کنند که “تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است”خب تعیین مبانی اسلام با چه کسانی است؟ با شورای نگهبان. در هیچ جا تعریف مشخصی از مبانی اسلام نوشته نشده است و هیچ کس هم نمی داند. در نتیجه به راحتی می توانند بگویند این حرکت متناسب با مبانی اسلام آنگونه که ما می فهمیم نبوده است. همانگونه که برای احزاب هم به اصطلاح می گویند آزاد است اما باید مجوزش از کمیسیون ماده 10 وزارت کشور گرفته شود.”
وی در پاسخ به این سوال که “اینک برای آزادی این زنان در بند چه باید کرد”، می گوید: “در حال حاضر خیلی حرکت به وجود آمده است بسیاری از جوانان ایران را می شناسم که اصلا نخوابیده اند و به انعکاس اخبار می پردازند. شما این را هم در نظر بگیرید که این حادثه در روز یکشنبه که تعطیلات اینجاست رخداده است و این میزان بازتاب هم برای امروز بسیار مفید بوده و از روز دوشنبه تازه بر میزان ارسال اخبار افزوده خواهد شد. اگرچه مدتی بود که مسئله هسته ای ایران بحث های حقوق بشر را به حاشیه رانده بود اما عملکرد دولت جدید به گونه ای بوده است که خود مجددا این بحث را به میان آورده است. بنابراین به نظر من باید دو هدف را همزمان پیگیری کرد. یکی اینکه کلیه دستگاه های بین المللی از دولت ایران بخواهند سریعا موجبات آزادی زندانیان را فراهم کنند و دیگری اینکه 8 مارس امسال را سایر گروه ها برگزار کنند و اجازه مسکوت ماندن این روز را در ایران ندهند.
مهرانگیز کار در خصوص ادامه جریان بازداشت فعالین حوزه زنان معتقد است: “حتما یک عده ای از این زنان را تا پس از 8 مارس نگه خواهند داشت تا مراسمی برگزار نشود. اگر چه هدف این است اما مطلبی اعلام نشده است. اینک بر سایر انجمن ها که دغدغه هایی از این دست را ندارند، واجب است مراسمی به مناسبت روز جهانی زن برگزار کنند و در رئوس مطالب خود آزادی هر چه سریعتر این زندانیان را خواستار شوند چرا که آنان آزادی عمل برای این این کار را هم دارند و می توانند به اصل 27 قانون اساسی استناد کنند. در هر حال این روز هم روز جهانی است که سازمان ملل متحد هم به رسمیت شناخته است پس دانشجویان نیز می توانند با حمایتشان از این زنان کمک شایانی به ادامه روند فوق کنند.”
وی در پایان گله خود از احزاب سیاسی در ایران را به این گونه مطرح می کند: “متاسفانه باید بگویم حرکت زنان در ایران فاقد حمایت نیروهای سیاسی است در حالی که هنوز هم احزاب سیاسی نیرومندی در کشور وجود دارند که هم از تریبون مطبوعاتی برخوردارند و هم حداقل جایی را برای برگزاری مراسم دارند. اینان می توانند روز جهانی زن را برنامه ای برگزار کنند و یا حداقل در برنامه های دیگر خود که در این ایام دارند، اولین سرفصل برنامه هایشان را به خواستن آزادی زندانیان و تغییر نگاه قانون اساسی به زنان اختصاص دهند.”