روحانیون کهنه کار کنار گذاشته می شوند

نویسنده

‏ تامس اردبرینک

پس از اینکه پیروان آیت الله خمینی رژیم خودکامه ایران را سرنگون کردند، وی گروهی از روحانیون سیاسی را که ‏بدنبال ایجاد اولین جمهوری اسلامی در جهان بودند، به قدرت رساند. تقریبا پس از گذشت 30 سال، نسل جدیدی از ‏سیاستمداران اقدام به کنار زدن این روحانیون از عرصه سیاست ایران کرده اند. بسیاری از این روحانیون به طرفداران ‏بهبود روابط با غرب و برداشتن گام های تدریجی بسوی دموکراسی تبدیل گشته اند. ‏

تازه واردان عرصه سیاست ایران، فرماندهان اسبق نظامی، فیلمسازان و شهردارها هستند که بسیاری از آنها زیر 50 ‏سال سن دارند و تنها تعداد معدودی از آنها روحانی هستند. آنها قول می دهند که وعده های انقلاب را عملی خواهند کرد ‏و ایران را به کشورهای برتر جهان تبدیل خواهند نمود. این نسل برخاسته، از حمایت آیت الله علی خامنه ای که از ‏سیاست های قاطعانه خارجی و هسته ای دولت حمایت می کند، برخوردار است. ‏

ماه گذشته هیات های اجرایی انتخابات، صلاحیت تعداد زیادی از روحانیون و متحدان آنها را – از جمله علی اشراقی ‏نوه آیت الله خمینی – برای شرکت در انتخابات مجلس رد کردند. این کاندیداها قبلا ً نیز رد صلاحیت شده اند، اما به ‏گفته تحلیلگران، عدم حضور روحانیون کهنه کار نظام عضو سایر نهادهای قدرت در انتخابات بیانگر این نکته است که ‏آنها با حضور دوباره در صحنه انتخابات مشکل خواهند داشت. ‏

رسول منتجب نیا روحانی کهنه کار سیاسی و عضو حزب اعتماد ملی می گوید: “این تازه واردان دارند پیروان امام را ‏از قدرت کنار می زنند. با ما از روی بی وفایی تا می کنند.” به گفته تحلیلگران، پاکسازی این روحانیون موضع محمود ‏احمدی نژاد، برجسته ترین رهبر نسل جدید، را تقویت خواهد کرد و قشر سیاسی کوچکتری را به وجود خواهد آورد که ‏بیشتر مرهون آیت الله خامنه ای خواهد بود و کمتر اختلافات داخلی را تحمل خواهد کرد. ‏

مهرداد سرجوئی تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار اسبق می گوید: “تازه واردان پایگاه قدرت کهنه کاران را ندارند. آنها ‏هیچگونه اعتباری به قدمت انقلاب، هیچگونه دسترسی مستقیم به پول نفت و هیچ حامی مهمی ندارند. احزاب و ‏گروههای قدیمی اغلب می توانستند مستقلانه تر عمل کنند چون که قدرتمند بودند. نسل جدید بیشتر به رهبر وابسته ‏است.” خامنه ای دو هفته قبل علنا تصمیم احمدی نژاد را برای نادیده گرفتن قوانین خاص مصوب مجلس وتو کرد. ‏سرجوئی می گوید: “این اقدام پیامی است که نشان می دهد چه کسی مسئول است.” ‏

تازه واردان می گویند، ظهور آنها بخشی از تحول یک نسل بشمار می رود. سعید ابوطالب نماینده مجلس می گوید: “ما ‏در طول 30 سال گذشته شاهد اسامی ثابتی در سیاست ایران بوده ایم. طبیعی بود که روحانیون پس از رهبری کردن ‏انقلاب، زمام امور کشور را بدست بگیرند، اما با گذشت زمان طبیعی است که شخصیت های غیرروحانی جوانتر امور ‏کشور را اداره کنند.” ابوطالب معتقد است که جایگاه روحانیون همواره حائز اهمیت خواهد بود. او می گوید: “ما برای ‏راهنمایی به آنها نیاز داریم درست همان طور که امام خمینی می خواست.” او با اشاره به عبا و عمامه روحانیون و کت ‏و شلوار سیاستمداران جوانتر می گوید: “این موضوع فقط تغییر پوشش است. تازه واردان هم به همان اندازه مذهبی ‏هستند.“‏

تحلیلگران معتقدند که روحانیون تحت رهبری هاشمی رفسنجانی شانس بازگشت مجدد به جایگاه برجسته سیاسی را ‏خواهند داشت. دارودسته هاشمی رفسنجانی در طول دو دوره ریاست جمهوری او کنترل چند نهاد مهم اجرایی و ‏اقتصادی مانند وزارت نفت را در اختیار داشتند. رفسنجانی کمک کرد محمد خاتمی بعنوان جانشین او در سال 1997 ‏به قدرت برسد. ‏

طرفداران خاتمی یا همان اصلاح طلبان که زمانی بسیاری از آنها انقلابی بودند، بعدها از تسخیر سفارت آمریکا در ‏تهران که منجر به قطع روابط ایران و آمریکا گردید، ابراز تأسف کردند. متحدان سیاسی رفسنجانی با اصلاح طلبان ‏متحد شدند و با همراهی یکدیگر استدلال کردند که قوانین اسلام پویا و قابل انطباق هستند. آنها همچنین خواهان ‏برقراری روابط مجدد با آمریکا از طریق مصالحه بودند و پیشنهاد دادند اندکی اصلاحات دموکراتیک در کشور ‏صورت گیرد. بعدها، درگیری های سیاسی میان این دو گروه درگرفت. ‏

اگرچه خاتمی و طرفدارانش از قدرت اجرایی برخوردار بودند، اما قوه قضاییه و شورای نگهبان، که هر دو تحت سلطه ‏مخالفان روابط با آمریکا و تحولات سیاسی و مذهبی بودند، از اجرای بسیاری از طرح های آنها جلوگیری کردند. ‏بسیاری از کاندیداهایی که ماه گذشته رد صلاحیت شدند، عضو ائتلاف گسترده اصلاحات خاتمی هستند که بدنبال رقابت ‏با تازه واردان در انتخابات مجلس امسال بودند. طرفداران رفسنجانی نیز بدلایل نامعلوم تصمیم گرفتند در انتخابات ‏شرکت نکنند. ‏

منتجب نیا می گوید: “ما معتقدیم که باید فضای کشور را باز بگذاریم، آزادی های بیشتری بدهیم و تنش زدایی در ‏عرصه بین المللی را تمرین کنیم. تازه واردان متعصب هستند و اعتقادی به خواسته های مردم ندارند. این موضوع ‏نزاع قدرت برای جهت گیری سیاسی کشور است.” ‏

منبع: واشنگتن پست، 11 فوریه